بافق و ناامنی؟!

چند روزی است هراس سرقتهای عجیب در بافق زبانزد مردم اعم از کوچک و بزرگ شده است. سرقتهایی که وقتی پای حرف مالباختگان می نشینی مبالغی هنگفت از طلا و سکه و وجه نقد را بر می شمرند که از خانه شان به سرقت رفته .اینکه برنامه ریزی حساب شده ای پشت ماجرا باشد دور از ذهن نیست .به چندین خانه در یک شب دستبرد زده شده و شنیده ها از تخریب برخی اشیاء مانند تلویزیون و… حکایت دارد یعنی یک نوع خرابکاری از روی عصبانیت.امروز هم خبر دادند اتومبیل فرزند شهیدی را نیمه های شب جلو منزلش به آتش کشیده اند. سرقت چند باطری و ضبط و صوت ماشین در پارکینگ اصلی شهر و اقلامی که بیشتر جنبه تزیین اتومبیل دارد نیز نشان از یک دزدی معروف به نام دله دزدی دارد. اینکه چرا این نا امنی و سرقتها آن هم در شهری مثل بافق که در امنیت و دیانت زبانزد استان و کشور است رخ داده، باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد اما اولین چیزی که مورد سؤال است عملکرد متولیان امنیت جامعه و شهر است . کسانی که زحمات شبانه روزیشان حتی در شعرهایی که فرزندانمان در مهدهای کودک می آموزند، نشان از بیداری شب دارد تا ما راحت بخوابیم اما چه شده که با اینگونه ناامنی مواجه شده ایم؟آیا خدای ناخواسته کم کاری صورت گرفته یا آقایان دزد پر کارتر شده اند؟آیا فشارهای اقتصادی عده ای را مجبور به سرقت کرده یا بلای خانمانسوز اعتیاد؟آیا دشمنیِ شخصی با دیگری این ناامنی را رقم زده یا دستهای پشت پرده در صدد به پا کردن هراسی اجتماعی هستند؟شاید هم  بهره برداریهای مختلف سیاسی و… آبشخور ماجرا باشد؟ شاید همه اینها باشد شاید هم…

مسلما عملکرد سریع پلیس در جمع کردن ماجرا -همانگونه که بیشتر در فیلمها می بینیم – و اطلاع رسانی از نحوه برخورد با سارقین ،حداقل توقع مردم است.

محمد علی قاسم زاده