مدیر عامل مامور

دسته: مقالات
۲ دیدگاه
یکشنبه - 5 اسفند 1397

کارکنان و شوراهای کارگری شرکت سنگ آهن مرکزی ایران – بافق پرسشگری و ادامه روند مطالبه گری هایشان را به پای اشخاص و مسئولان نریزند و پس از این نیز تا احقاق کامل حقوق حقه شرکت سنگ آهن مرکزی ایران و شهرستان بافق پیگیر مداوم و ملازم با قانون باشند.

دکتر رحیمی نماد پشتکار و پیگیر قانونمند برای حق جویی و حقیقت طلبی مردمی هست تا همراه و همگام با کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی بافق بر بستر قانون و برقراری عدالت و رفع تبعیض اقدام نماید.

اینک که به روزهای پایانی سال ۹۷ نزدیک می شویم لازم است به اختصار نگاهی به یکسال فعالیت و عملکرد شرکت سنگ آهن مرکزی ایران- بافق در حوزه مدیریتی آن داشته باشیم تا ضمن بررسی نکات مثبت و منفی از تاخیر و اهمال کاری های بوجود آمده درس بگیریم و از یک سوراخ دو مرتبه گزیده نشویم.

از نخستین روزهای سال ۹۷ که در مجامع عمومی و رسانه های خبری بافق صحبت از انتصاب محمد جواد عسکری باقرآبادی؛ مدیر عامل شرکت سنگ آهن مرکزی بافق به سمت مدیر عامل صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و رفتن وی به تهران و پایتخت شد

تا سه چهار ماه بعد مکرراً در خبرها و پیگیریهای اصحاب رسانه عنوان می گردید که قرار است مدیر عامل منصوب شده ی صندوق فولاد همزمان سرپرستی شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بافق را نیز تا اواخر خرداد و اوایل تیرماه به عهده داشته باشد تا مدیر عامل جدید این شرکت انتخاب و معرفی شود.

در این فاصله و تا زمانیکه دکتر علی اکبر رحیمی بافقی در تاریخ ۲۵ مهرماه ۹۷ بصورت رسمی بعنوان مدیر عامل شرکت سنگ آهن مرکزی بافق معرفی شد تنها گزینه ای که قویترین و محتمل ترین گمانه زنی ها به روی نام و عنوان او بود و بارها مهندس زاده رحمانی؛ فرماندار بافق و مسئولین دیگر از رفع مشکل سازمانی و اداری او جهت انتقال یا ماموریت از اداره اطلاعات استان یزد به شرکت سنگ آهن مرکزی بافق خبر می دادند شخص دکتر علی اکبر رحیمی بافقی بود.

در این وضعیت بغرنج سنگ آهن و صنایع جوار معدنی آن و دقیقاً پس از گذشت هفت ماه از کش و قوس و موافقت و پذیرش و رفع موانع؛ بالاخره دکتر رحیمی بافقی با حکم مدیر عاملی سنگ آهن مرکزی ایران به طبقه سوم ساختمان جدید اداری این شرکت رفت و علیرغم داشتن میز و صندلی های شیک و گردان هیچگاه درگیر ظواهر اداری و رسوم ظاهری مدیر عاملی نشد و پیوسته و مداوم روزها و شبها به بخش های مختلف شرکت سنگ آهن مرکزی بافق می رفت و با مدیران و کارگران و کارکنان نشست و برخاست می کرد تا از نزدیک با نقاط حساس و گلوگاه های استراتژیک آشنا شود و با لمس سختی های کار و سرما و گرمای پیت استخراج و کارخانه های معدنی از دل کارگران و بطن نامه ها ؛ ضوابط پنهان شده ای را از آئین نامه ها و قرار و مدارهای فنی و پیمانکاری بیرون بکشد که بارزترین آن صورتجلسه دستنویس مجعول بهمن ماه ۸۵ بود که بالاتفاق همگی بر ضایع شدن و از دست رفتن حقوق حقه شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بافق در آن اعتراف و اذعان داشته اند.

دکتر رحیمی بافقی نسخه شفابخش و راه علاج و مسیر فائق آمدن بر مشکلات و معضلات شرکت سنگ آهن را به خوبی دریافته بود و آن چیزی نبود به جز ایجاد خود باوری و انگیختن احساس اعتماد به نفس در نیروها و اعضای شورای کارگری با پیوست و لازمه احترام به دیگران.

شیوه مدیریتی منحصر به فرد دکتر رحیمی بافقی باعث شد که وی با نگاه به آینده و قرار گرفتن در مسیر توسعه و پیشرفت سنگ آهن و صنایع جوار معدنی آن در تار و پود کارکنان این شرکت و مردم بافق رسوخ کند و محبوبیت بلامنازعه ای را بیش از دیگران برای او به ارمغان بیاورد.

اما پیش از آنکه قانون منع به کارگیری بازنشستگان از تصویب نمایندگان مجلس بگذرد و در مسیر اجرایی شدن بسیاری از مسئولان و مدیران استانی و کشوری را اجباراً به سمت استعفا و کناره گیری سوق بدهد محمد جواد عسکری باقرآبادی بعنوان مدیر عامل صندوق بازنشستگی فولاد و متولی بخش عمده ای از سهام شرکت سنگ آهن مرکزی بافق که حکم مدیر عاملی دکتر رحیمی را تا تاریخ اول اسفند ۹۷ تایید کرده بود در اثر بی تدبیری پیام ضبط شده ای را منتشر نمود که در آن گفته است: “علی اکبر رحیمی بافقی صد در صد بازنشسته است” و بر خلاف میل باطنی اش و اینکه او را دوست و رفیق خود می داند و از دوران کودکی همسایه و با هم در یک محله زندگی می کرده اند می بایست محل کار خودش را در شرکت سنگ آهن مرکزی بافق ترک نموده و تسویه حساب نماید.

عسکری باقرآبادی بلافاصله پس از این پیام در حکمی شفیع مدیر عامل گندله سازی سه چاهون بافق را بعنوان سرپرست شرکت سنگ آهن مرکزی ایران معرفی کرد که مورد پذیرش او قرار نگرفت و ترجیح داد تا برای به نتیجه رساندن کامل همچنان در گندله باقی بماند.

در این اثنا؛ دکتر رحیمی بافقی تاکید می نمود: که حکم مدیر عاملی او از ۲۵ مهر تا تاریخ اول اسفند ۹۷ از سوی مدیر عامل صندوق فولاد ابلاغ شده است و او نیز تا اول اسفند ۹۷ به هیچ وجه بازنشسته نمی شود.

این داستان یک هفته بیشتر دوام نیاورد تا آنکه با پیگیری های محمد رضا صباغیان بافقی نماینده مردم بافق در مجلس شورای اسلامی و مشخص شدن عدم بازنشستگی دکتر رحیمی بافقی؛ وی اینبار با استقبال پرشورتر مردم و کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی به محل کار خود در بافق بازگشت.

از این تاریخ یعنی ۲۵ دی ماه ۹۷ تا به امروز همه مسئولین مدیران و کارگران و مردم می دانسته اند که اول اسفند ۹۷ حکم مدیریت دکتر رحیمی بافقی در شرکت سنگ آهن مرکزی بافق به پایان می رسد ولی اینکه در موافقت یا مخالفت برای ادامه فعالیت او یا رفع قانون منع بازنشستگی چه کرده اند و یا چه کاری می توانسته اند انجام بدهند و نداده اند را به مقوله ای دیگر در فرصت آتی می سپاریم تا مفصل به آن بپردازیم.

لیکن در این برهه حساس کنونی و پس از گذشت یک دوره ی کوتاه از مدیریت موفق و محبوبیت دکتر رحیمی بافقی در راس هرم شرکت سنگ آهن مرکزی ایران آنچه که باید مورد بررسی و دقت نظر کارشناسان و صاحبنظران مسئول برای ادامه یا تغییر مدیر عامل سنگ آهن مرکزی بافق قرار گیرد علاوه بر آگاهی و شناخت شیوه و راه و منش مدیریتی دکتر رحیمی بافقی برای اعمال قانون و توجه ویژه به یکسان نگری در مجموعه های مختلف کارگری و پیمانکاران شرکت سنگ آهن مرکزی؛ ایجاد و بارور نمودن روحیه خود باوری و انگیزش احساس توانستن برای انجام کارهای سخت و آسان به شرط خواستن و تقویت اراده در نیروهای بومی بافق در رده های مختلف شغلی و کاری و اجتماعی می باشد.

این همان احساس گمشده ای هست که متاسفانه در بین کارکنان و حتی مردم بافق یا کمتر پیدا می شود و یا اینکه در برابر مدیران و مسئولانی که منافع شخصی را به خواست عمومی و مصالح آنها ترجیح میدهند رنگ می بازد.

ویژگی دوم دکتر رحیمی اینست که او برای ماندن نیامده نبود و با اینکه میدانست برای مدت کمتر از شش ماه انتخاب شده است (و حتی مخالفین او به دلایل واهی و و بی تدبیری برج نه و ده اییکه فرماندار بافق از آن نام می برد و اقدام بی نتیجه ای را آغاز نمودند) ولی هیچگاه بر عهد و پیمان اولیه و محکمی که در روز معارفه با کارگران بست خارج نشد و برای باقی ماندن در پست مدیر عاملی خیانتی را به شهر و زادگاهش ننمود.

نکته سوم و اصلی ترین راهبردی که دکتر رحیمی بر آن پای می فشرد این بوده و هست که مردم و مسئولین و اصحاب رسانه آگاه و هوشیار باشند که شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با آنهمه یال و کوپالی که داشته و دارد در حال حاضر تنها ۳۰ درصد از منابع و سرمایه های معدنی بافق را در اختیار دارد و ۷۰ درصد مابقی در تحت نظارت و قیمومیت معادن و شرکت های دیگری هست که آنها را هم می بایست نسبت به عملکرد و نقش خود در برابر شهرستان بافق پاسخگو نمود.

وجه دیگر تمایز و شاخصه ایی که دکتر رحیمی بافقی را از مدیران عامل و مسئولین دیگر شرکت سنگ آهن مرکزی بافق جدا کرده است اینگونه بود که او مردم و اصحاب رسانه و مطبوعات را محرم اسرار و فعالیت های خود می دانست و در نشست و برخاست های اداری و جلسات و تصمیماتی را که اتخاذ می گردید بی کم و کاست و با جزئی ترین موارد به سمع و نظر مخاطبین و کارگران می رساند و اخبار آن را در حافظه رسانه ها ثبت و ضبط می نمود و نه تنها از نقد و بررسی و انتقاد به عملکرد خود واهمه ای نداشت بلکه با اصلاح شیوه و روش مدیریتی و حضور پیوسته در جمع کارگران به شخصیت و منزلت پرسنل و کارکنان زحتمکش ارج و قربی شایسته و بایسته میگذاشت و در چگونگی هزینه و مصرف بیت المال بسیار دقیق و سختگیر بود و اگر بنا به اقتضایی عضوی از خانواده در سفر کاری و ماموریت های اداری همراه او میشد تمامی هزینه های سفر و خورد و خوراک او را شخصاً پرداخت می نمود و حساب و کتاب او را از حساب سنگ آهن و شرکت جدا می کرد.

دکتر رحیمی برای شناخت و درک بیشتر شرایط کاری ابتدا از محل کار و فعالیت تمامی کارگران و تلاشگران سنگ آهن در محیط های اداری و کارگری و رفاهی شروع نمود و سپس با خریداران و مشتریان تولیدات و محصولات سنگ آهن که در اصفهان و اهواز و بندرعباس مستقر بودند به مذاکره و گفتگو نشست و راههای انتقال ریلی و جاده ای و چگونگی جذب سرمایه گذاران مالی را با مدیران موسسات بانکی بحث و بررسی نمود و در نهایت با ارزشگذاری به نیروهای جوان و تلاشگر بومی در شرکت سنگ آهن مرکزی بافق آنان را در پست های مهم تصمیم گیری منصوب نمود و در گام بعدی با اتکا به خرد جمعی و مشورت پذیری شوراهای کارگری را در سطوح مختلف شرکت سنگ آهن و پیمانکاران آن فعال نمود.

مجموع این اقدامات نویسنده این مطالب را به این باور سانیده است که پس از این تاریخ ؛ چنانچه ادامه فعالیت دکتر رحیمی بافقی در شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بافق تمدید بشود و یا به دلایلی ادامه کار او در این شرکت میسر نگردد وی مدیر عامل ماموری است که هیچگاه عذری نیاورد و معذور نبوده و نخواهد شد.

ماموریت دکتر علی اکبر رحیمی بافقی در قامت مدیر عاملی سنگ آهن مرکزی بافق این بود که به شایستگی و قدرت هرچه تمامتر توانست فعل خواستن را برای تمام کارگران و کارکنان سنگ آهن مرکزی ایران صرف کند و نتیجه را به توانستن ختم کند بدون آنکه ذره ای از مصالح شخصی خود را بر منافع معادن و سرمایه ی خدادای شهرستان بافق ترجیح دهد و یا برای دو روز ماندن بیشتر در صندلی پست و مقام؛ حقی را ناحق و سرمایه و منفعتی را به ظاهر زیان و خسران جلوه دهد.

رحیمی ماموری بود که هیچگاه عذر معذوریت نیاورد و دقیقا به همین دلیل بود که در مراسم معارفه اش از حاضرین در جلسه درخواست نمود تا به احترام مدیر عامل فقید سنگ آهن مرکزی بافق؛ مرحوم مهندس دهستانی؛ بیایستند و باور اینکه “من نیز می توانم” را اثبات نمایند.

احمد برزگری بافقی
عضو انجمن اهل قلم شهرستان بافق


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۱۰۱
برچسب ها:
دیدگاه ها
ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 5 اسفند 1397 - 2:59 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دکتر رحیمی دمت گرم.شما رفتید اما خود باوری و عدالت شما برای همیشه در قلبهایمان باقی خواهد ماند.ع

وطنم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 8 اسفند 1397 - 9:49 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مرحبا.درود بر دکتر رحیمی

You cannot copy content of this page