وقتی شرکت شهداب یزد در بافق میدان داری می کند
خبرهای رسیده از منابع موثق به بافق فردا حاکی از این است که شركت شهداب یزد به تازگی شركتي را بصورت سوري با نام محور ايساتيس يزد راه اندازی کرد و در حال جذب نيروها با نام اين شركت انجام می شود.
خبرهای رسیده از منابع موثق به بافق فردا حاکی از این است که شرکت شهداب یزد به تازگی شرکتی را با نام محور ایساتیس یزد راه اندازی کرد و در حال جذب نیروها با نام این شرکت انجام می شود.
منبع موثق می افزاید: نیروهایی که تاکنون جذب شده اند اکثرا یزدی و غیر بومی هستند و حقوقی معادل یک سوم نیروی شهداب دریافت می کنند.
نکته قابل توجه اینجاست که همین نیروها زیر نظر امور پیمانکاران نیستند اما در مجموعه معدن مشغول بکارند و گاها حکم سرپرستی نیز دریافت کرده اند.
شرکت شهداب چند وقتی است که با تحت فشار قرار دادن نیروهای بومی قصد کرده تمامی کارگران را به سمت سنگ آهن و شرکت معدنچیان روانه کند تا از حقوق بالایی که پرداخت می کند خود را خلاص نماید.
این خبر در ادامه از روانه کردن ۲۰ کارگر در شش ماهه دوم سال ٩٧به معدنچیان خبر می دهد.
وجالب اینکه لحن و برخورد مدیران با نیروهای بومی وقتی گلایه از حق می کنند این است که “آقای فلانی همینه که هست مشکلی داری برو سنگ آهن من خودم نیرو میارم با حقوق ماهیانه ١۶٠٠”
سوال اینجاست چرا شرکتی که در بافق مشغول به فعالیت است برای جذب نیروها از بافقیها استفاده نمیکند؟!!!
چرا در سرشماری شرکت ها و نیروهای مشغول بکار در بافق محسوب نمیشود؟!!!
شاید هم بگونه ای رفتار می شود که امور پیمانکاران رو دور زده تا برای جذب نیرو دستشان باز باشد.
اشخاص تازه وارد سرپرست انبار مرکزی شهداب می شوند و این در حالی است که قبل از این سرپرست بومی بوده است.
برخی افراد تازه وارد مدعی هستند که معدن حق همه استان است و مختص بافق نیست!!!
راستی چرا بیماریهایی ناعلاج روز به روز در حال افزایش است آیا این فقط حق بافق است؟!!!
جالب تر این که افراد عزیز تازه کار
حق و حقوق خیلی ها را تغییر می دهند بعنوان مثال کارانه بعضی از کارگران حدود ۵٠٠ هزار تومن کاهش یافته و وقتی از آنان سوال میشود که علت چیست می گویند چون کیفیت جواب دهی خوب نبوده و اینکه مثلا فلان دستگاه باز هم خراب شده و حدود ١۵٠ میلیون تومان شرکت متضرر شده است.
یعنی میخواستند ضرر شرکت را با کم کردن حقوق پرسنلی که زیردستشان هستند جبران کنند.
جالبه یکی از دوستان زمانی به سرپرست خود در خصوص کاهش حق و حقوقش اعتراض می کند سرپرست می فرماید” پسر جون اگه اون دنیایی بود تو جلوی منو بگیر من میگم چرا کم کردم!!!”
سلام تا اونجا که ما دیدیم بچه هایی که از شهداب رفتن خودشون و رضایت خودشون برای امنیت شغلی بیشتر رفتن . در جریان محور ایساتیس نیستم ولی رفتن به اجبار به معدنچیان دروغه محضه