عبرتخانه بافق(۲۰)

دسته: مقالات
۲ دیدگاه
دوشنبه - 20 اسفند 1397

کافه ای به فراخنای شکوه پژواک.
چشمها گاهی از دور خطا می کنند ولی وقتی نزدیک می شوی نه تنها خوب می بینند که نگرشی نو ارزانیت می کنند.
کافه ها از دلنشین ترین و نوستالژیکترین  مکان ها به شمار می روند.روزگاری در بافق آقای آسیداحمد متولی قهوه خانه ای را روبروی کوچه خانی ها اداره می کرد و بعدهاهم آقای ابوالقاسم غلامزاده، قهوه چی مسافران و مجاوران خسته و لمیده از کار روزانه  در بافق بود. یکسالی می شد که تبلیغ کافه ای در بافق توجهم را جلب کرده بود.

هرچه نگاه می کردم خبری از نوشیدنی و تنقلات در او نبود و از همه برای کتابخوانی،اشتراک اشعارونمایش خوانی در جلسات هفتگی دعوت کرده بود. کمی جا می خورم که بانی و کارگردان این انجمن کیست؟کدامیک از بزرگان دانشگاهی و تحصیلکرده بافقی پشت این حرکت خیره کننده هستند؟وقتی نرخ سوادآموزی بافق را مرور می کنم که بالاترین باسوادهای را دربین شهرهای ایران دارندو حتی به گفته یکی از مسوولین، بیسوادی در بافق به حدود صفر رسیده است کمی ازتعجبم می کاهد و نا خواسته یاد دوستان معروف به چهارتایی ها در تهران قدیم به سالهای ۱۳۱۰ خورشیدی می افتم که پاتوغشان  در اوج جوانی کافه های معروف فردوسی و نادری بود. صادق هدایت همراه دوستانش مجتبی مینوی،مسعود فرزاد و بزرگ علوی !. جلال آل احمد هم به سالهای ۱۳۴۰ خ.با مریدان و دوستانش کافه فیروزه را پاتوغ بحث های ادبی و تبادل افکار خودشون بر گزیده بودند.

نیما یوشیج، سیمین دانشور، نادر پور و احمد شاملو هم بعدها دور میزهای کافه جمع می‌شدند. روزنامه می‌خواندند، بحث‌های سیاسی، ادبی و هنری می‌کردند و مهم‌تر از همه تاریخ ادبی این مملکت را رقم می‌زدند.گزافه نیست اگر بگوییم چه شاهکارهایی که با قلمشان در کافه نادری نوشته نشد! پاتوغ جوانان ادیب دهه سی آنقدر ماندگار شد که هر کدام از این افراد مشهور صندلی مخصوصی برای خود در کافه نادری داشتند که در صورت غیبتشان خالی می‌ماند!.ازدیگر سو،دگرگونی های اجتماعی را گریزی نیست و جامعه ای که همسو وهمراه با تغییرات قدم بر ندارد جای جای فازپیشترفتش خواهد لنگید. وسایل آسایش و سرگرمی ، تفریحات ،رسانه های گروهی و فردی و تکنولژی دیجیتالی مدرن ساعت به ساعت در حال تغییرند و کافه های قدیمی هم از نظر شکل وشمایل و هم از نظر محتوا وساختار با گذشته های دور تفاوت بسیار کرده اند. . این پس زمینه ها مرا مشتاق کرده بود تا سعادت یار شود از نزدیک روی میزهای کافه پژواک بافق بنشینم و از چای زعفرانی کتاب وکتابخوانی لذت ببرم.

دریکی از روزهای فروردین ۹۶ سرزده وارد کافه می شوم.دوستانی آشنا و ناآشنا دورادور میزهای کافه نشسته اند.هیچ نشان وتابلویی از کافه پژواک بردر ودیوارش نیست ولی تا دلت بخواهد صفحات روزنامه و تصویر ادیبان بزرگ ایرانی بجز وحشی بافقی برروی دیوار وسقف کافه جا خوش کرده اند.تقریبا تمامی شان شعرای جوان  ساکن بافق هستند و مشغول خواندن سروده های خود.بی هیچ تکلف و غل وغشی ، ساده و باصفا برای هم شعر می خوانند و گاهی هم ایراد فنی ازاشعار هم می گیرند.چند نوجوان مشتاق و قبراق هم سراپا گوش نشسته و به نوبت دلنوشته هایشان را با واهمه از تیغ نقد بزرگترها می خوانند.در پایان عده اندکی از دوستان دور یک میز می نشینند و بحث های کسل کننده سیاسی و فرهنگی از همه جا شروع می شود.هرچه منتظر می شوم شاید ادیبی جاافتاده و کهنسال وارد شودخبری نیست.می پرسم کارگردان و بنیانگزار این کافه کیست جوانی سرحال و چابک را نشانم می دهند.اولین بار است که اورا می بینم .برایش آرزوی موفقیت می کنم . دعوتنامه هفته بعد کافه خواندن نمایشنامه ای است که قرار است توسط دو هنرمند بافقی خوانده شود و باز بخت یار است که شرکت نمایم .تعداد حاضرین بیشتر است و کتاب خوانده می شود و بقیه سراپاگوشند.

در پایان سووالات و نقدهایی که به ذهن حاضرین می رسد به نوبت مطرح و هر کس به فراخور اندیشه خود پاسخ می دهد. ارزشمندترین قسمت این دورهمی زیبا همین است که حاضرین  فکرخودرا بکار اندازند و از اندیشه خود هزینه کنند و بدور از دغدغه های فرسوده زندگی روزمره ،پیام نقش های خوانده شده را در ترازوی تفکر سبک، سنگین نموده و در ویترین ده ها فکرو سلیقه دیگر به معرض دید بگذارند.

به نظرم این آن جوهره ای است که می تواند موجب خلق شاهکارهایی زیبا و بی نظیر در اندیشه سازان و هنرمندان بافقی گردد.هنوز خبری از پرچمداری بزرگسالی نیست و بزرگترینشان همسن وسال بنده هست(حدود۵۰ سال!) وانگار این جمع زیبااندیش به همت همان جوان شادو شاداب و قبراق پابرجاست.سووالی می کنم و پاسخی که می شنوم مرا در درون افکار رنگارنگم میخکوب می کند!جوانی که با همت بلندش به جای قلیان و چایی و آب نبات و زیرسیگاری شمارا به نوشیدن از صهبای یار مهربان ودانای خوش بیان دعوت می کند ودوای شعرو ادب و هنر را به موی رگ های زیبای اندیشه شما تجویز می کند.جوانی که بدور از رفت آمدهای تکراری صبح و غروب دست جوانان بافقی را به گرمی می فشارد و به بالای قله البرز عقل و عطوفت و زیبایی می برد تا هرروز از عطر نرگس های اندیشه مست شوند و صدها افق نورافشان در جای جای قوه تفکر و بینش  جوانان بافقی ظهور کند.زیبایی این راهکار که بیایید دست جمعی کتاب بخوانیم و بهم گل بوته اندیشیدن را هدیه دهیم و چهره به چهره که بهترین نوع چینش کلاس در فرایند یادگیری است بنشینیم وبدون واهمه از حضور و غیاب و تمایز بد یمن رنگ و شهر و محله و مدرک و قیافه و ثروت و ….. دورهمی اندیشه داشته باشیم از والاترین زیبایی ها و پر بهاترین ثروت هاست. ازاو می پرسم هزینه این دورهمی هارا از کجاتامین می کنید؟ بازبانی شیرین می گوید:تاحالا از پول تو جیبی ماهیانه که پدر بهم می دادن می گذارم! این پاسخ لحظه ای مرا می خشکاند و بنده که سال ها، پاتوقم ساختمان های دانشگاهی است از شرم آب می شوم که وقتی در سنین این جوان برومند بودم چنین هنری نداشتم و او چقدر از همانند بنده جلوتر است و برای مردم شهرش چه سنگ تمامی گذاشته که از هیمه چغارت هم سنگینتر است!خودم را نمی بازم و از آن حجم شکوه فرار کرده و تلاش می کنم تا بیشترو بیشتر به محفل باصفای این دوستان بروم، اگرچه یکباردیگر سعادت حضور پیدا نکردم ولی بعض رفقای تاثیر گذار را به همراه می برم تا با این دوستان با صفا که با شرکت خود انجمن کتابخوانی پژواک بافق را گرمی می بخشند و نیز با آن جوان کاربلد و کاردرست که آینده روشنی در جبین زیبایش تلالو می خورد یعنی جناب آقای محسن شریعتی بافقی و اساتید عزیز بیشتر آشنا شوند. پاتوق پژواک بافق، آمیختگاه سنت و مدرن در گذرگاه اندیشه  و نمونه موفقی است برای آنان که می خواهند بهتر بفهمند و بیشتر اندیشه کنند.خداقوت به همه شرکت کنندگان فرهیخته و ادیب و پشتیبانان فهیم آن.

سیدمحمد میرسلیمانی بافقی ۱۳۹۷


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۱۱
برچسب ها:
دیدگاه ها
علی اصغر رنجبر بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 21 اسفند 1397 - 12:52 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

باسلام وعرض ادب. درود به استاد عزیز جناب آقای میرسلیمانی بزرگوار .جدا دستمریزاد به جنابعالی که فردی دلسوز وپرتلاش وباهمت وپشتکار هستید وبنده ی حقیر به وجودشما افتخار میکنم وازخداوند منان توفیق وموفقیت بیش از پیش را برای شما آرزو میکنم موفق پیروزوسربلند باشید .انشاالله

    سیدمحمدمیرسلیمانی بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 اسفند 1397 - 11:13 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    جناب آقای رنجبر گرانقدر
    از اظهار محبتتون نهایت سپاس و امتنان رو دارم.آرزوی سلامتی و به روزی برای شما دوست عزیز از خداوند بزرگ مسئلت دارم.

You cannot copy content of this page