بخش ICU1 فرخی میزبان بزرگواریست

به بخش ICU1 بیمارستان فرخی که رسیدیم سه سید بزرگوار روی صندلیهای کنار دیوار نشسته بودند. سلام و عرض ادب کردن به چهره هایی نگران و متین سخت بود اما آنگاه که پاسخی زیبا و دلنشین شنیدیم، چنان یخ همکلامی با این عزیزان شکست که سر صحبت بسرعت باز شد.

از دور حدس زده بودم که ایشان اخوی سید باشند. احوال حاجی را که میپرسیدیم، پسر حاجی هم رسید. عجب سلام و احوالپرسی گرم و دلبرانه ای این شیعه علوی با عموها و داییهاشان داشتند. در پیش خود چنین احوال پرسی سرشار از اخلاق و احترام بزرگتری را از آن خانواده، نزد اساتید اخلاق و روحانیون بزرگ می پنداشتم. چراکه در دنیای امروز اینگونه احترام از جان برآمده ای را کمتر میتوان یافت. اما خوب، ایشان خانواده ای بودند که فرزند رشیدی چون مهدی سادات را پرورش داده بودند فرزندی که با این تربیت و پرورش به فیض شهادت در سوریه رسیده بود.
همکلام برادر شهید که شدم گفت: بله، پدر از۹۷/۱۲/۲۶ در کما هستند. الان نسبت به روزهای اول، خدا را شکر بهترند و دیروز چندباری چشمشان را باز کرده اند.
کم کم جمع اقوام حاجی که اکثرا سید بودند، جمعتر میشد و هرکدام به احوال پرسی حاجی از همسر و فرزندش می پرداختند.
برادر شهید مدافع حرم که اکنون پدرش را در کما می دید، از حادثه‌ی تلخ محله ای در یزد، درحد یک حماقت یاد میکرد و از چندین سال زندگی کردن با مردم یزد راضی بود. وی گفت: دیشب ضارب خود را معرفی کرده است.
دایی ایشان که فردی کت‌ و‌ شلواری بود آن حادثه را به تحریک شیطان و فرمانبری از او دانست و به آیاتی از سوره یس اشاره کرد که خداوند میفرماید از شیطان اطاعت نکنید او دشمن آشکار شماست.
مع الاصف، باعث خجالت استان یزد است که با یک انسان، آنهم سیدی بزرگوار و پدر مدافع حرم، اینگونه برخورد شده باشد.
حال چون برادران افغانی و مدافعان حرم استان یزد، از خداوند منان، سلامتی کامل و بازگشت این پیرمرد خوشرو را به جمع خانواده بزرگوارشان خواهانیم.
امیدواریم مسئولین امر در این پرونده، تصمیم انسان سازی بگیرند تا چنین بی حرمتی، برای هیچ انسان دیگری تکرار نشود.

م.د.