شورِ بی شعور، میشود کوفی سال ۶۱ هجری!

دسته: مقالات
یک دیدگاه
پنج‌شنبه - 14 شهریور 1398

اگر ما شیعه ایم و باید زینت امامان خود باشیم، با لق لقه زبان نمیشود! باید وقت گذاشت، براستی چقدر آماده ایم که برای زینت شدن، وقت بگذاریم؟
اگر ما شیعه ایم و قرار است باعث افتخار ائمه باشیم، با هزینه کذا و کذا نمیشود! باید هزینه داد، براستی چقدر آماده ایم، از خود مایه بگذاریم؟
اگر ما شیعه ایم و خود را شیعه علوی، عزادار واقعی کربلا میدانیم، با افزایش ظواهر نمیشود! باید علی علیه السلام را، حسین علیه السلام را شناخت، براستی چقدر شناخته ایم، آیا میتوانیم در صحنه ای، تصمیم ایشان را حدس بزنیم؟
داستان مسلم ابن عقیل را همه می دانیم، می گویند آنگاه که سفیر امام حسین علیه السلام در کوفه، گله مندی مردم (برای تعجیل در رسیدن امام) را با گوش خود شنید و با چشم خود دید، به شوق آمد، اما کمی بعدتر که درخواست عملی از مردم کرد، چون مولای متقیان علی علیه السلام تنها ماند و دانست که این مردم هنوز با کلام امامشان و راه امامشان آشنا نیستند، دانست که اینان امام را برای خودشان میخواهند، نه خودشان را برای امام، دانست که تعریف سعادت اینان با امامشان فاصله ها دارد، دانست که اینان سبکی بغیر از سبک امامشان را برای رسیدن به سعادت دنیا و اخرت در نظر دارند! ناگفته نماند که عده ای از این مردم هم از ترس همراه نشدند و شاید بهترین آنان نیز معتقد بود که مسلم امام نیست، هیچ کاری نکنید، باید صبر کرد تا امام بیاید! او که بیاید مسائل حل می شود!
بنظر میرسد لازم است بشر بیشتر مواظب خودِ خودش باشد، سعی کند بشناسد و عمل کند به چهارچوبها و خود را بشناسد؛ بنظر میرسد لازم است بیشتر اعمال و رفتارها را تمرین دهد تا به توصیه های ائمه علیهم السلام نزدیکتر شود. بهتر است بیشتر از این، به خود بپردازد تا به آمار و شور و هیجان، که اسلام دین تفکر و تعقل است و خودشناسی از اولین توصیه ها.
کدام عقل سلیم، شوری را که خدای نکرده تفکر را دور میکند، می پذیرد؟ براستی امام، آن هیئتی که نتواند تفکر اول وقت را و نماز اول وقت را برپا کند، می پذیرد؟ اسلام دینی است که نماز را در میدان جنگ هم ستون دین میداند. آنگاه که بزرگترین شخصیت زمان با یارانی اندک، در مقابل انبوهی از شقی ترینها، نماز را برپا میکند، یعنی همین که نماز ستون دین است. تصور نمیشود اگر شور حسینی سرشار از شعور نباشد بتواند راهگشا گردد، به کار امام آید، حتی اگر در سال ۶۱ هجری در زمان واقعه کربلا باشد.
لازم است تفکر کرد، که سبک زندگی و تفکر کوفی سال ۶۱ هجری، چه بود که به کار امام نیامد؟ بیاییم شعورمان را ورزش دهیم که دیوارهای تفکرمان، راهمان را از راه امام جدا نسازد. ان شاء الله قبل از ظهور امام، فراتر از عشق و محبت به امامان، عامل به سیره ایشان بوده، قدمی برداشته شود تا سهمی در کوتاه شدن زمان ظهور بدست آید، و این محقق نمیگردد جز با شناخت چهارچوبهای اسلام، و خواندن و تفکر در کلام ائمه علیه السلام.
بهتر است کمی با خود و با هیئت خود بنشینیم، ببنیم با کلام مولا و امامان خود چقدر آشنائیم؟ فاصله اعمالمان تا کلام ایشان چقدر است؟ چقدر مبلغ تفکر حسینی بوده ایم و چقدر مبلغ شور حسینی؟ چیست، تفکر پشت کلام ایشان که جرج جرداق مسیحی ۲۰۰ بار آن را میخواند !!! اما آن کلام در جامعه ما غریب و مظلوم است!

محمد مهدی علیزاده فلاح


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۴۶
برچسب ها:
دیدگاه ها
بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 17 شهریور 1398 - 11:36 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام
اگر همه به این جامع عمل می پوشاندیم که حیات طیبه بود
و ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه شریف می رسید
ان شاءالله همگی دست به دست هم در تربیت خود و فرزندان وآشنایان این امر محقق شود

You cannot copy content of this page