در مجمع عمومی تعاونی مسکن کارگران سنگ آهن چه گذشت؟
جمعیتی عظیم اطراف سالن ورزشی امام علی (ع) را فرا گرفته بود کارگران شرکت سنگ آهن با نظمی خاص پس از عبور مسیر تعیین شده به داخل یکی از دفاتر سالن هدایت شده و برگه حضور خود در مجمع را دریافت می کردند.
بانوان نیز در این جلسه حضور پرشور داشته و با کمک انتظامات شهرک آهنشهر در ابتدای امر نظم خاصی حاکم بود.
بازنشستگان زیادی نیز با هر مشقت و سختی که بود خود را به سالن ورزشی رسانده بودند تا در مجمع و اصل مطلب رای گیری شرکت کنند.
برخی از اضطراب آرام و قرار نداشتند و به نظر می رسید هدفشان فقط بر هم زدن نظم جلسه باشد.
بعد از گذشت یک ساعتی در حالی که هنوز افراد زیادی به سمت سالن هدایت می شدند رئیس اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی از بالای سکو شروع به ایراد کرد و توضیحاتی در خصوص مجمع و روند آن ارائه داد.
به ناگاه صدای معترضی به گوش رسید که: نمی توانیم شما را از این بالا ببینیم و رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی به پایین سکو هدایت شد.
بعد از سخنرانی آقای نوری برای انتخاب نماینده و هیات رئیسه برخی از افراد جو آرام سالن را بهم ریخته و نزدیک به چهل دقیقه این کشمکش و بحث ها ادامه داشت. بالاخره یکی از آقایان با رایزنی ها توانست جلسه را در دست بگیرد تا بتواند با رای گیری هیات رئیسه را انتخاب کند و خود رئیس مجمع شد.
بگذریم که هر از گاهی رئیس مجمع به اصطلاح بی طرف که برای بی طرفی خود اسم جلاله خدا را نیز یاد کرد متلک ها و طعنه هایی را به زبان می آورد بطوری که زمان گزارش دهی توسط حسابرس مرتب می گفت: ایشان اردکانی است و باید آرام صحبت کند تا ما متوجه شویم و از این قبیل حرکت ها که واقعا در خور شان یک بازنشسته و انسان شریف نبود.
البته اینکه این حرکات مورد سرزنش از سوی برخی از اعضا نیز قرار گرفت.
بالاخره رئیس مجمع با شمردن رای که معلوم نمیشد از کجا و چگونه شمارش می شود هیات رئیسه را انتخاب کرد.
حسابرس گزارشی از وضعیت موجود و عملکرد شرکت و همچنین صورت حساب شرکت تعاونی مسکن داد و مجری از حاضرین خواست که اگر سوال خاصی دارند بپرسند.
در این میان یکی از کاندیدها جلو آمد و سوالی را مطرح کرد جو سالن کمی رو به تنش بود که رئیس مجمع اعلام کرد سوالات را کتبا اعلام کنید و گاهی هم از نبود صندلی برای هیات رئیسه و نبود خودکار و برگه گلایه هایی را ایراد می کرد.
پس از آن از مجمع خواست تا در مورد صورتجلسه و معدن آهک، زمین مشهد و هتل بابلسر نظرات ارائه شود که در این میان بازنشستگان به دلیل اینکه اصلا قادر به ایستادن روی پا نبودند فقط تایید یا عدم تایید از جانب بقیه صورت می گرفت.
نوبت به وکالت ها که رسید رئیس مجمع با شنیدن صحبت هایی از سوی یکی از کاندیدها شروع به شاخ و شانه کشیدن کرد و بعد از دقایقی جو سالن ناآرام شد.
انتظامات که دیگر قادر به کنترل اوضاع نبود به طرف خبرنگاران آمد و اجازه عکس و فیلم برداری از صحنه ها را نداد و حتی سعی کرد که دوربین و گوشی ها ضبط شود.
در این میان رئیس مجمع به اصطلاح بیطرف که مدافع قانون نیز بود بجای آنکه در بین کم سن و سال ها بزرگتری کند و همه را به آرامش دعوت کند با صحبت هایش تنش را بیشتر کرده و یکباره صندلی و مشت و لگد بود که از هر طرف وارد می شد.
رئیس مجمع به سمت سکوهای سالن هدایت شد اما همچنان پشت میکروفن موجب برهم زدن نظم سالن می شد و گاهی با بگم بگم ها باعث ناراحتی اعضای حاضر در سالن می گشت.
آنقدر جو متشنج شده بود که دیگر از دست انتظامات و حراست نیز کاری بر نمی آمد و رئیس مجمع با واسطه چندین نفر به بیرون سالن هدایت شده و جمعیت پراکنده شد.
صحنه های دردناک این جلسه و عصبانیت بازنشستگان از وضعیت بوجود آمده بود به طوری که یکی از آنان آنقدر بی قرار شده بود که با مشت محکم به سر خود می کوبید.
یکی دیگر از آنان در حالی که سالن را ترک می کرد میگفت امروز فقط یک شخص اوضاع را متشنج کرد و چهل سال رای گیری کردیم این رفتارهای زشت نبود.
برخی از مردها نیز از سمت خانمها به سمت سکوها آمده که با وساطت انتظامات خانمها و برخی از اقایان محرم آنان به بیرون سالن برده شدند.
یعنی براستی این رای گیری اینقدر مهم بود که حرمت کوچکتر بزرگتر در این جلسه حفظ نشد؟!!!
این قدر مهم که دوستان قدیمی روبروی هم بایستند و دست به حرکت های ناشایست بزنند؟!!!
انسانهای عاقل و بالغ که همگی ادعا داشتند طرف و جناح مقابل دست به حیله و کلک می زند چرا با دلیل و مدرک این ادعاها را ثابت نکردند؟!!!
چرا با وجود آنکه رئیس اداره تعاون جلسه را رسمی و قانونی اعلام کرد برخی موجب برهم زدن نظم آن شدند؟!!!
عوامل پشت پرده این اتفاقات چه کسانی هستند که در چند جلسه اخیر قصد دارند جلسه را به تشنج بکشانند؟
چه گروهی یا چه کسانی از عام شدن این شرکت تعاونی واهمه دارند؟
ایا براستی رد پای یک شرکت دیگر در میان است؟
آیا اونی خبر نوشته با عدالت نوشته ،یا از همون اول جلسه که بهعنوان خبرنگار وارد شده این طرف و آن طرف رفته رجز خوانی میکرد برای رئیس مجمع ،جو سالن کی متشنج کرد کی مشتی دعوا کار آماده کرده بود کی اتوبوسی آدم از یزد آورده بود،خانم بیگی یکطرفه به قاضی نرو ،دست های پشت پرده خودت خوب میشناسی، اسناد و مدارک که داشتن ،اگه ترسی نداشتن چرا دست به کتک کاری زدن ،میذاشتن طبق قانون پیش بره، شما که ادعا قانونمندی داری،ذهن مردم خراب نکن دیدی که اکثریت سالن چی میخواستن