شروع انتقام سخت با رستاخیز عظیم

دسته: مقالات
بدون دیدگاه
چهارشنبه - 18 دی 1398

به مناسبت شهادت سردار بزرگ اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی
به نام الله پاسدار خون شهیدان
سالها بود می خواندیم و می گفتند حس انتقام بالاترین مرتبه از مراتب عزاداری امام حسین (ع )است این حقیقت را اهل عشق خوب میفهمند؛ مثل حاج قاسم گذشت و گذشت ، تا داغ همین حاج قاسم …. معادله را حل کرد و داغ این روزها آنقدر کمر شکن است که اشک تخفیفش نمی دهد . حاج قاسم را همه عاشق بودند … آغوشش برای همه جا داشت … برای همین بالاترین معادله عالم را جوری حل کرد که همه بفهمند .سردار بزرگ رشید اسلام شهادتت مبارک …. انتقام سخت بالاترین مرتبه عزاداری است شاهد بودیم که میلیونها نفر در کرمان و تهران و شهر های دیگر با پرچم سرخ این رستاخیز را بپا نمودند امروزه پرچم سرخ بر گنبد مسجد مقدس جمکران به اهتزاز در آمده یعنی صاحب اصلی منتقم خونهای ریخته شده شهدا حضرت صاحب الزمان(عج) است حا ل که صحبت از انتقام است بایستی به بزرگترین انتقام تاریخ فکر کنیم . مگر نه اینکه یگانه راه نجات مستضعفان عالم ظهور باقیمانده آل محمد است ؟ چرا کاری نکنیم مردم و اجتماعات که به سوی فرج خواهی هدایت نشوند ؟ مگر ظهور امام عصر (عج) پایان دهنده همه طاغوت ها نیست ؟ شهدای بزرگوار مقاومت همه جهان منتقم شما خواهند بود …… این جمله دلها را میلرزاند مگر میشود سرباز منتفم موعود باشی وهمه جهان برایشان سوگوار نشوند … بغض و کینه این روزها در گلویمان رسوب کرده …. همگی دل شکسته ایم ومضطر از زخمی که بر جانمان زدند این حزن و اشک بر چشم ها عادی نیست از همه مهمتر قرائت نماز برپیک مطهر شهدا که با دعا و اشک مقام معظم رهبری همراه شد و میلیون ها انسان با ولی امر مسلمین بر دیدگان خود اشک جاری نمودند یقینآ رهبر اتقلاب از عمق وجود پی به دل محزون امام زمان ( عج ) بردند این تجلی حزن صاحب الزمان ( عج ) در شهادت حاج قاسم سلیمانی است … مگر میشود سریاز برود و فرمانده محزون نباشد ؟
پس بیایید به این پیام حضرت مهدی ( عج ) به شیخ مفید تدبر و بیاندیشیم که : اگر شیعیان ما در راه وفای به عهدی که بر دوش دارند ، همدل میشدند، هرکز برکت ملا قات با ما از آنها به تاخیر نمی افتاد و سعادت دیدار ما به سرعت نصیب آنها میگشت . حال که خون این شهدا همه مردم راهمدل کرده برای ظهور منتقم موعود دعا کرده و فرصت را غنیمت بشماریم :. اَللّـهُمَّ اِنّی اُجَدِّدُ لَهُ فی صَبیحَهِ یَوْمی هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَیّامی عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَهً لَهُ فی عُنُقی ، لا اَحُولُ عَنْها وَ لا اَزُولُ اَبَداً “خدایا من در بامداد این روز و هر چه زندگى کنم از روزهاى دیگر عهدو پیمان را تازه میکنم عهد و بیعتى براى آن حضرت در گردنم که هرگز از آن دست نکشم .
به کوشش : اکبر خالقدادی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۲۳
برچسب ها:

You cannot copy content of this page