خروج کارگروهِ توسعه از ریل پیشرفت بافق

خروج کارگروهِ توسعه از ریل پیشرفت بافق/ به بهانه ی تشکیل نشدن جلساتِ گزارشدهی، مطالبات مردم را به فراموشی نسپارید/ رسانه ها هوشیارند؛ از بیخبری بیزارند.

به قلم: “احمد برزگری بافقی؛ عضو انجمن اهل قلم شهرستان بافق”

صدای تَقَّش از زمانی برخاست که حسن روحانی پس از پایان نشست هیات دولت در هفته گذشته بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و با خوشحالی و سرور خاص خودش خبر داد که برای اولین بار ده درصد از سهام شرکت زیرمجموعه شستا در بازار بورس ارائه می شود که این امر با استقبال بسیار خوب خریداران سهام در فرصت کمی به فروش رفته است.

“شستا” که اختصار عنوان “شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی” است شامل مجموعه ای از شرکت های معدنی و صنایع زیان ده می باشد که براساس اصل چهل و نهم قانون اساسی بعد از خصوصی سازی های پرحرف و حدیث برای رد دیون دولتی و تسویه بخشی از بدهی های دولت به صندوق های بیمه واگذار شده است.

شرکت سنگ آهن مرکزی ایران – بافق نیز که از سال ۷۹ زمزمه های خصوصی شدن آن(واگذاری به صندوق بازنشستگی فولاد) به گوش می رسید بارها و بارها با واکنش های مختلف اجتماعی در شهر بافق روبرو شد و در سالهای ۷۹ تا ۹۳ به دفعات مکّرر موجب تعطیلی چندروزه تا چندماهه این شرکت معدنی بزرگ و حضور کارگران و مردم بافق در تجمعات مختلف و آشوب های خیابانی شد تا جائیکه جهانگیری معاون اول رئیس جمهور به نماینده مردم بافق که اخیراً برای رسیدگی به وضعیت تامین خوراک اولیه و نجات سنگ آهن مرکزی ایران از چاله ی ژرف چغارت به دیدار او رفته بود گفته است که میداند مردم بافق برای مهمترین معدن و صنایع جوار معدنی خویش حساسیت ویژه ایی دارند و از قضا دست به اعتصاب و اعتراضات خوبی نیز دارند.

با این اوصاف در شهریور ۹۳ پس از پنجاه و چند روز تعطیلی سنگ آهن مرکزی ایران مسئولین استان یزد و شهرستان بافق با هماهنگی و همراهی کامل هیات دولت و مدیران ارشد ملّی در وزرات معادن و کار و رفاه اجتماعی و خریداران سنگ آهن در تامین اجتماعی و صندوق های فولاد گردهم آمدند و از شب تا صبح در سپاه پاسداران بافق صورتجلسه ای را تنظیم و امضاء و تائید نمودند که به صورتجلسات ۸/۶/۹۳ (شورای امنیت کشور) و صورتجلسه ۹/۶/۹۳ ( شورای تامین استان) معروف و مشهور گردید.

در این صورتجلسه ابلاغیه ۱۶ بندی وزیر کار؛ رفاه و امور اجتماعی که به تاریخ ۹۳/۳/۳ خطاب به جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نوشته شده بود مورد تاکید و الزامِ اجرای امضاء کنندگان قرار گرفت که خصوصاً در تضمین تامین خوراک اولیه، سرمایه گذاری در پروژه های جوار معدنی و انتخاب و حضور اعضاء هیات مدیره بومی و به امانت گذاشتن باقیمانده سود سهام ترجیحی برای رفاه پرسنل شرکت سنگ آهن مرکزی ایران و غیره… و نیز دستور ویژه جهانگیری که در آن صراحتاً تاکید شده است: نقل و انتقال سهام شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بافق به شرکت های دیگر منوط به هماهنگی با مسئولان شهرستان و استان یزد می باشد.

اتفاقی که بعد از رسیدن حاج جواد عسکری به صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و در چهارمین سالگشت صورتجلسه ۹۳/۶/۹ روی داده است و با آمدن بازرسین شرکت فولاد و تجارت بین المللی دالاهو در ایّام کرونا پرده از روی آن کنار رفته است اینست که دقیقاً در شهریور ۹۷ و درست در زمانی که کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بافق در تب و تاب آمدن دکتر علی اکبر رحیمی بافقی می سوختند صد در صد سهام شرکت سنگ آهن مرکزی بافق در قالب صلحنامه ایی با امضای جواد عسکری باقرآبادی بعنوان متصالح به دالاهو واگذار شده است و اینک بازرسین دالاهو در ده روز پیش آمده اند که از مِلک و املاک خویش بازرسی کنند تا ببینند وضعیت ریالی و اقتصادی معدن شان در دوره ی مدیر عاملی رضا فلاح مبارکه چگونه است و این مدیر جوان و مردمی تا چه اندازه در ید قدرت و سیطره ی آنها باقی می ماند.

از نگاه نویسنده موارد خُرد و ریزی همچون دادن بسته عیدانه به کارکنان و کمک به بخش درمان و بهداشت مردم در شرایطی که ویروس منحوس کرونا همه شهر و کشور و جهان را درگیر خود کرده است و یا تعطیلی ده روزه ی شرکت به دلیل شیوع کرونا و بازگشت نصفه نیمه کارکنان برای حفظ تولید و درآمد معادن و صنایع بهانه های کوچکی است که تنها از سوی افرادی بیان می شود که شایعه ارسال کمکهای بهداشتی سنگ آهن مرکزی بافق را به مردم شمال مطرح می کردند و دلیل آن را نفوذ مدیرانی از استان گیلان و مازندران در صندوق فولاد میدانستند که حاج جواد عسکری برای بدست آوردن دل آنها ارسال چنین مساعدتی را درخواست کرده است.

هرچند شخصیت و رفتار اجتماعی حاج جواد عسکری برای کارکنان و عموم مردم بافق شناخته شده و معروف به استفاده از قدرت و ثروت سنگ آهن برای استفاده و بردن بهره های مدیریتی و بذل و بخشش های مسئولیتی می باشد ولی او هیچگاه در دوران مدیریتش نتوانست رابطه ی منجسم و هدفمندی را با برنامه ریزی درست و دقیق با اصحاب رسانه و خبرنگاران حوزه معدن و صنعت در شهرستان بافق داشته باشد و در آخرین مصاحبه خبری ماندگار خود در فرودگاه یزد یکی از فعالین اجتماعی را به حضور می پذیرد تا مطلب کذب بازنشستگی و برکناری زود هنگام دکتر رحیمی را از مدیر عاملی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق اعلام نماید.

او که بعد از انتخاب رضا فلاح مبارکه بعنوان سرپرست و مدیر عامل شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بافق حداقل در دو مورد آهنگ حذف او و برگشت مجدد خودش را به صندلی مدیر عاملی این شرکت کوک کرده است به خوبی میداند که کارکنان و مردم بافق به ظرفیت ها و پتانسیل های بالای او در رده های مختلف مدیریت ملی و منطقه ای آگاه هستند و حاج جواد را در اقلّ کم در قامت وزیر و معاونین او به حساب می آورند.

حال چه شده است که باید نیروهای توانمند بومی با کوله باری از تجارب و دانش و دانسته های مدیریتی پشت یکدیگر را خالی کنند و یا از ذخایر و سرمایه های عمومی به سود و نفع عده ای خاص بهره های شخصی و گروهی ببرند؟

آنچه که در پایان این گفتار می بایست مورد تاکید و الزام مجدد قرار گیرد اینست که مسئولین بافق به بهانه های مختلف از پیگیری و برگزاری جلسات گزارش دهی برای مطالبات مردمی شانه خالی نکنند و اطمینان داشته باشند که اگر به خواسته های تصریح شده در بند بند صورتجلسه ۹۳/۶/۹ جامه ی عمل بپوشانند و فقط قرار نباشد که در جلسات از آمدن یا نیامدن اعضای کارگروه و مسئولین ذی نفوذ گلایه نماید و یا از گزارشات فقط به آمار و ارقام بسنده کنند و ستون های نمودار رشد و پیشرفت بافق را رنگی و ثابت یا متغیّر با شیب کم ترسیم نمایند در اینصورت می توانند باز هم اعتماد عمومی و پشتوانه ی مردمی را آنچنان بدست بیاورند که مسجد جامع را همچون شب آخر تبلیغات صباغیان مملو از جمعیتی نمایند که در گام آخر خواسته ی آنها را برای اجرای درست خصوصی سازی سنگ آهن مرکزی بافق و احقاق حقوق حقّه و لازم الاجرای شهرستان از صحن علنی مجلس فریاد بزند.

شورائیان شهر و فرمانداری بافق نیز از برگزاری جلسات کارگروه توسعه و پیشرفت بافق که با مطالبات مردمی در هم ادغام شده است در پشت درهای بسته پرهیز نمایند و برخلاف آنچه که امام جمعه بافق در مراسم کلنگ زنی محور دوم جاده بافق بهاباد در حضور استاندار اهالی رسانه را سکه ی یک پول می نماید و برای پیگیری و پشتکار آنان ارزشی قائل نمی شود اصحاب رسانه و قلم بدستان متعّهد و دلسوز را پیگیر انجام و تحقّق خواسته های مردمی بدانند که باید به وقت مناسب از همه چیز آگاه باشند و دقیق و درست اطلاع رسانی نمایند تا حداقل امکان آن را داشته باشد که بتوانند آب رفته را به جوی بازگردانند.