چقدربرای قدرت افكارتان ارزش قائل هستید؟(5)

دسته: عمومی
یک دیدگاه
دوشنبه - 22 آبان 1391

افکار هدفمند در مقابل افکار بی‌هدف
افکار انسان را از لحاظ اینکه از یک هدف یا اهداف ویژه‌ای پیروی می‌کنند یا نه نیز می‌توان دسته بندی کرد. افکار هدفمند آن دسته از افکاری هستند که بر اساس اهداف ویژه‌ای سازمان می‌یابند. و فرد با در نظر گرفتن آن اهداف ، افکار خود را نیز سازمان می‌دهد. بطوری که می‌تواند به صورت گام به گام به تهیه مراحلی بپردازد که موجب رسیدن او به اهدافش می‌شود. مثل افکار مربوط به حل یک مساله ریاضی یا افکار مربوط به برنامه ریزی درسیبرعکس افکار بی‌هدف ، بدون برنامه و بدون هدف ویژه‌ای ذهن فرد را درگیر می‌سازند خیالبافیها از جمله این دسته افکار هستند. که برنامه و سازمان مشخصی ندارند و ممکن است با یک عامل و محرک ساده را راه اندازی شوند و به حوزه‌های مختلف وارد شوند و سرانجام فرد به خاطر نیاورد که از کجا به این نقطه فعلی از افکار رسیده است. از شاخه به شاخه دیگر پریدن معمولا ویژگی این دسته از افکار است. هر چند جلوگیری وضع کامل این دسته از افکار وجود ندارد. اما از آنجا که اغلب در کارهای فکری فرد موجب ایجاد مشکل می‌شود و غالباً تمرکز فرد را به هم می‌ریزند لازم است با انواع تمرینات فکری تحت کنترل فرد قرار بگیرند.
در تحقیقاتی کهانجام شده، “تاثیر منفی” به عنوان زمینه ای برای اضطراب،بی منطقی، عصبانيت و انواع دیگری خصوصیات نا خوشایند تعریف شده است. تاثیر منفی با بالا رفتن فعالیت در قشر جلوی مغز ایجاد می شود.
با اینکه این حالتی ثابت و ماندنی است، اما می توان آن را کنترل کرد. زمانی که بدبینی نتیجه مستقیم از دست دادن شغل، قطع رابطه با یکی از دوستان یا مرگ کسی که دوستش داریم باشد، به عنوان واکنشی در مقابل این ناراحتی تلقی می شود و موقتی است.
چه این خصوصیت با وجودتان عجین شده باشد و چه فقط واکنشی موقتی به یک حادثه باشد، با ایجاد تغییراتی در مغز شما همراه است. مغز از میلیون ها سلول عصبی تشکیل شده است که پیام ها را به اعضاء مختلف بدن رسانده و دریافت می کنند. ممکن است این پیام ها با ایجاد نا تعادلی شیمیایی مختل شوند.
خجالت ندارد اگر برای مداوای این عدم تعادل و بالا تر بردن کیفیت زندگیتان دنبال مشاوره و درمان پزشکی باشید. اگر احساساتی مثل نا امیدی، کمبود انرژی و نا توانی در انجام کارها دو هفته ادامه پیدا کرد، می توانند علائمی از افسردگي به حساب آیند. می توانید برای دوباره به دست آوردن کنترل مغزتان دنبال درمان باشید.
اگر این منفی بافی های شما نتیجه عادت است نه حالت های قابل درمان پزشکی، راه هایی برای مقابله با آن وجود دارد.
((برقرار باشيد .))
برگرفته از بانك اطلاعات ومقالات (روانشناسي وسلامت ) محمد رضا فتاحي بافقي


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۵
برچسب ها:
دیدگاه ها
ماشاالله حاجی شمس الدینی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 27 آبان 1391 - 5:08 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

عرض سلام وخسته نباشید خدمت دوست گرامی خودم جناب آقای فتاحی
مطالبتان بسیار ارزشمندوموثربرای یکایک افراد جامعه میباشد همه ما تشنه یک لبخند وتفکر مثبت از دیگران هستیم اما دریغ از یک لبخندوانرژی مثبت از خود ما امید وارم همه ما با تمرین اعتماد به نفس بتوانید افکارمان را درجهت مثبت سوق دهیم .
در تحقیقاتی کهانجام شده، “تاثیر منفی” به عنوان زمینه ای برای اضطراب،بی منطقی، عصبانیت و انواع دیگری خصوصیات نا خوشایند تعریف شده است. تاثیر منفی با بالا رفتن فعالیت در قشر جلوی مغز ایجاد می شود.
دقیقا همینطورهممنون که برای درج ونگارش این مطالب زحمت میکشید

You cannot copy content of this page