بافق ارزان شده است
پس از انتشار، بافق را دوشقه نکنید، یکی از سایت های همیشه خشمگین بافق که علاقه ای زیادی به تاختن دارد _ و نگرانم که این تاخت و تاز، باعث نفس سوزیشان شود_ مطلبی منتشر کرده و جوابی به اینجانب داده است.
به این نکته واقفم که نباید رسانه های بافق، عرصه این بگو مگوها شود اما از آنجا که گردانندگان آن سایت از قضا، دوستانم هستند و چون سالها پیش، عهدی با هم داشته ایم که جز از حق مردم بافق سخنی نگوئیم و راهی نرویم مگر آنکه منفعت بافق دردانه مان در آن بوده باشد، به رسم همچراغی چند نکته می نویسم و دیگر پیغام و پس پیغام را تمام می کنم که درخانه اگر کس است، یک حرف بس است.
همه دعوا به جلسه گزارش دهی شورای شهر در مورد تحقق وعده های مسئولان برای پیشرفت و توسعه بافق برمی گردد.
در آن جلسه تعدادی از مسئولان کار بدی کردند و شرکت نجستند. و حالا که آبها از آسیاب افتاده، زشتی آن رفتار بر دست و پیشانی آنها مانده است.
بجای یک عذرخواهی و سعی در رفع اشکال، عده ای ازدوستان، دوره افتاده اند که آن عمل ناروا را روا جلوه دهند. چندین مطلب نوشته اند که هیچ کدام پاک کننده دامن آنان نمی شود. از جمله جوابیه ای که بر مطلب بافق دوشقه نوشته اند.
مثل همیشه بجای پرداختن به گفته، به گوینده پرداخته اند که مهم نیست. اما جانمایه سخن این است که اگر به رای اکثریت احترام بگذاریم اثری از تفرقه نمی ماند.
به نویسنده و ناشران آن مطلب عرض می کنم، مشت بر سندان کوفته اید. چون اولین اصل دموکراسی، شفافیت و بیرون آمدن از تاریکخانه های توهم است.
شما حتی نوشته هاتان نام هم ندارد. از خورشید نترسید. ممکن است در ابتدا چشمتان را بزند ولی نور بهتر از ظلمت است. نوشته هاتان را نامدار کنید.
نکته دوم اینکه چون اتفاقا نماد رای اکثریت یعنی نماینده مردم بافق در مجلس شورای اسلامی خودش در جلسه مورد نظر حضور داشته است، پس حجت بر همه مسئولان انتخابی و انتصابی تمام است که باید به تبعیت از رای مردم در آن مجلس حاضر می شدند.تبلور رای اکثریت در ردائی نمود یافت که بر شانه نماینده مردم افتاده است. که متاسفانه بنظر می رسد خوشایند عده ای نیست.
البته کسی منکر نقاط ضعف نظام دموکراسی نیست. همچنانکه چرچیل گفته است. در این دنیای آکنده از گناه و اندوه شکل های مختلفی از دولت آزمون شده اند و خواهند شد.
هیچ کس ادعا نمی کند که دموکراسی بی نقض یا کاملا خردمندانه است. دموکراسی بدترین رژیم ها است ولی بهتر از این، رژیمی را سراغ نداریم.
آنچه من دریافته ام این است که ضدیت با افراد، مبنای تصمیم گیری برای حضور یا غیبت در جلسه گزارش دهی بوده است.
حالا که بنا بر مصلحت های حقیرانه، حقیقت را قربانی کرده اید به گفته خود پابند باشید و به شعور و رای اکثریت مردم بافق که در اسفندماه ۹۸ و خرداد ۱۴۰۰به صندوق آراء نمایندگی مجلس و شورای شهر ریخته اند، احترام بگذارید. همین.
ممکن است رای اکثریت مورد پسند کسی یا کسانی نباشد. خوشبختانه راه در نظام مردم سالار باز است. دو سال دیگر باز اکثریت باید نظر خود را اعلام کنند. اگر کسی حرف تازه تری دارد یا راه بهتری بلد است، گوی و میدان آماده است.
در پایان روی سخنم با همه ی فرزندان این شهر است؛ بافق را ارزان نفروشیم. من از این ارزان فروشیهای چند نمونه سراغ دارم. روزی که اولین رئیس دانشگاه آزاد این شهر را با تمام کوششی که کرده بود، نامهربانانه راندند و شبی که اولین مدیرعامل بومی شرکت سنگ آهن را با آنهمه خدمت به شهرش، غریبانه بدرقه کردیم.
و دیگر اینکه همه ی فرزندان بافق!!! جز شما هیچ کس توانایی آبادانی شهرمان را ندارد. بیهوده در خانه دیگران به انتظار چراغ ننشینید. مهمانان رفتنی هستند و این مائیم که می مانیم. ما که فرزند این سامانیم. آنها که آمده اند به بوی کباب ما آمده اند. وقتی سفره ها را برچینند، آنها هم یکایک خواهند گریخت و ما باز خواهیم ماند و بافق پیری که به فرزندانش خواهد گفت: مرا باز ارزان فروختید ای بینوا پسران و دخترانم.
محمد علی پورفلاح
احسنت احسنت احسنت
فعلا برای یک عده خاص نان دارد وقتی تمام شد بافق می ماند با خاِنانش