پاسخ مهدی رنجبر بافقی به تناقض گویی های برخی از مسؤلین بهاباد در حضور نماینده مجلس و استاندار

دسته: مقالات
بدون دیدگاه
چهارشنبه - 16 فروردین 1402

برادران بزرگوارآقایان میرابوالقاسمی و اقبال بهابادی با سلام و ضمن احترام قلبی به مردم شریف بهاباد، شما در جلسه نخبگان بهابادی در حضور نماینده مجلس و استاندار نکات تامل برانگیز و غیرمستندی اظهار داشتید که شفاف نشدن آن م یتواند شائبه لاپوشانی واقعیات میدانی و حق و حقیقت را تداعی کند لذا لازم است برای تنویر افکار عمومی مردم شریف بافق و بهاباد موضوعاتی مطرح گردد.

شهرستان بافق وفق ضوابط قانون تقسیماتی خصوصا وضعیات طبیعی(تبصره ۱ماده ۲ مصوب ۱۳۱۶)متشکل از بخش حومه و بخش بهاباد در سال ۴۸ با مرزبندی مشخص ایجاد گردید و نهایتا وفق ضابطه اصلی و غالب قانون تقسیمات نظیر پستی و بلندی و حوزه آبریز مندرج در قانون تقسیمات م ۶۲ و ایین نامه اجرایی قانون مربوطه در مرحله دهستانبندی نقاط جغرافیایی نظیر آنومالیهای ۱۴A و ۱۴B و ۱۴( سنگ آهن چاه گز بافق) و معدن سه چاهون با مختصات جغرافیایی، شیت نقشه اعلامی و کد آبادی و نیز نقشه های فرهنگ آبادیها سال ۵۵ و مرکز آمار سال۶۵ همواره در محدوده دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بافق قرار داشته است که متعاقب آن در نقشه های یک دویست و پنجاه هزارم پوششی کل کشور در سال ۱۳۷۲ به تصویب هیئت دولت رسید و معدن چاه گز بهاباد(۱۷C) با همین اسناد فوق در تابعیت دهستان بهاباد بخش بهاباد شهرستان بافق ثبت گردید.

خوب است استحضار داشته باشید بر خلاف قانون ایجاد ۷۷ واحد دهستان فاقد نصاب جمعیتی و در یک اقدام غیر ضروری در سال ۷۲ و ۷۵ چهل و پنج نقطه جغرافیایی از جمله معدن چاه گز(با مختصات آنومالی ۱۷C) فمابین دهستان جلگه بهاباد و کوشک بافق الحاق و انتزاع رفت و برگشتی صورت گرفت که امروز مصوبه اسمی ۷۵ جلگه بهاباد بعد از ۲۶ سال مستمسک و دست آویزی برای جدا سازی غیرقانونی بلوک بندی های سرزمینی دیگری از شهرستان قدیمی بافق را فراهم نماید.

حتما این مورد را در نهادهای نظارتی و سازمان بازرسی و قوه قضاییه پیگیری نمایید البته ما خواستیم اما زمانی که آقای میرابوالقاسمی شما رئیس شورای استان و نماینده استان در شورای عالی استانها بودید علیرغم مکاتبه کتبی و درخواست پیگیری نکردید و طفره رفتید.

جناب آقای میرابوالقاسمی چگونه از استاندار و سایر مسئولان بابت ابلاغیه ۹۸/۱۲/۱۲تشکر می کنید؟ در حالی که دستور توقف وزیر بر این مکتوبه هست؟! شما که دکترای جغرافیا هستید بهتر می دانید که عوارض طبیعی و حوزه ابریز بعنوان ضابطه اصلی هر الحاق و انتزاعی در قانون تقسیمات است و این وظیفه ذاتی هر مسئول تقسیماتی می باشد. شایسته است فرد متخصص و متشخصی چون شما که برای معدن سه چاهون، آنومالیهای ۱۴ بافق و معدن چاه گز بهاباد(۱۷) این ابتدائی ترین اصل مولفه قانونی را مطالبه کنید نه آنکه از مطرح شدن آن وحشت داشته و طفره بروید!

اقایان محترم مگر نمیدانید که دعوت چندین باره از کارشناسان وزارت کشور یا کارشناس بی طرف باعث شد تخلفات نظیر عدم رعایت ضوابط تقسیمات کشوری، دخل و تصرف در مصوبات ترسیمی هئیت دولت با حربه نقشه های تدقیق شده، حاکمیت اسناد کم اهمیت مکمل بر اسناد اصلی و فرعی مبتنی سند سازی و روایت سازی دروغین روشن شود لذا مسئولین بافق بیش از پیش و محکمتر بر سر حق مردم ذره ای کوتاه نیایند. شما چگونه می فرمائید کار کارشناسی تسلسل بیهوده و دور باطل بوده؟! البته که برای اهداف غیر قانونی برخی مضر است.

و اما جناب آقایان میرابوالقاسمی و اقبال، نجیب، صبور و بااخلاق، بفرمائید یادتان هست که زمان ارتقای بهاباد به شهرستان با امضاء و اثر انگشت در صورتجلسه ۸۸/۵/۲۲ در کنار مسئولان استان متعهد به مرزهای سیاسی موجود شدید؟! بعد از آن اخلاق و نجابت شما بعنوان مسئولین بهاباد کجا رفت؟!

آقایان محترم، یادتان هست اصرار و التماستان به مسئولین بافق در دهه اول نود برای بردن لوله آب و گاز از جاده نداشته و اختصاصی سه چاهون به پرک، همان که امروز علاوه بر اتلاف بیت المال و جابه جایی مجدد این خطوط لوله از محدوده معدن سه چاهون، این جاده اختصاصی را حق مسلمتان کرده! یادتان هست فرمودید اگر معدن طلا باشد ما جاده صرفا سیاسی و غیر کارشناسی را به هر نحوی رد می کنیم؟! و با این اقدام نابخردانه و منفعت طلبانه مردم دهها آبادیهای در مسیر جاده قدیمی کوشک و معادن حتی برخی روستاهای در مسیر خود بهاباد را از این نعمات محروم کردید که با هزینه چند برابری مجبور به کشیدن اب گاز شدند؛ لذا دم خروستان بیرون زده است.

یادتان هست در برگرداندن بدون پیش شرطی ۳۵ پارچه ابادی که مسبب ارتقاء بهاباد به شهرستان بود که البته به اذعان برخی مسئولین و خواص آنرا گروگانی برای مبحث معدن چاه گز خود قرار دادید، چه چالشهایی روی میز آوردید؟ آن زمان اخلاق و نجابت شما بعنوان مسئولین بهاباد کجا بود؟

جناب میرابوالقاسمی ایا درست است زمانی که در کسوت نماینده استان یزد در شورای عالی استان‌ها و نیز به عنوان رئیس شورای اسلامی استان فعالیت می کردید در مظن اتهام قرار داشتید که با سوء استفاده از موقعیت سازمانی بدون اینکه از مسئولان بافق دعوت نمایید دائما بانفوذ در مراحل اجرایی تقسیماتی در مرکز و استان جانب حق را ادا نمی کردید؟ براستی چه گذشته بود؟ این متلکی بود که نماینده مجلس در جلسه با استاندار به شما انداخت و خودتان را به بیراهه زدید.

خطاب به استاندار عرض کردید با یکی از دوستان در سازمان بازرسی کل کشور صحبت کردیم، گفت دوکلمه در ارتباط با مصوبه ۹۸/۱۲/۱۲بنویس من میگویم ابلاغ کنند اگر نانجیب بودیم این کار را می کردیم. جناب میرابوالقاسمی اگر میتوانستید چرا نکردید؟! آیا در حق مردم بهاباد کوتاهی و خیانت نکردید؟! یا چون دستور توقف از وزیر کشور بود نمیتوانستید و اینکه چرا همان زمان پنجاه درصد عواید حاکمیتی معدن چادرملو را مطالبه و پیگیری نکردید؟ و اینکه در ادامه تخلف ارجحیت اسناد مکمل بر اسناد اصلی، فرعی و ضوابط تقسیماتی سندی بعنوان پروانه اصلی بهره برداری به تاریخ ۲۵/۴/۸۷ به استاندار ارائه کردید و روستای زریگان را با شانتاز جمع حاضر در جلسه برای بهاباد تایید کردید اما خود بهتر میدانید که در این سند جغرافیای روستای زریگان درشهرستان بافق بخش مرکزی عنوان کرده است نه بخش بهاباد و این در حالی است که روستای زریگان در کنار اب انبار جهاد، معدن چاه گز بهاباد(۱۷C ) برابر اسناد تقسیماتی مرکز آمار سال ۶۵ و فرم یک و دو استانداری با مختصات جغرافیایی، کد آبادی و شیت نقشه در دی ماه ۹۹ توسط کارشناسان وزارت کشور و استانداری بعنوان آخرین نقاط جغرافیای حوزه آبریز شهرستان بهاباد تایید و تطبیق داده شد قاعدتا شما این موضوع را میدانید و در بازدیدهای میدانی از آن مکررا گریزان بودید و آیا واقعا درجه اهمیت اسناد را درک میکنید؛ آیا به همین دلیل از مطرح شدن این مسایل وحشت دارید؟

حضرات محترم حمایت کامل از ورود قوه قضائیه و دستگاههای نظارتی به تخلفات سازمان صمت و وزارت کشور و استانداری وظیفه شرعی و قانونی همه ماست لذا از جناب میرابوالقاسمی بعنوان دکتری جغرافیایی مجددا درخواست تجزیه و تحلیل عوارض طبیعی و حوزه ابریز و توپوگرافی معادن بعنوان ضابطه اصلی مورد ادعای بهاباد را داریم.

فرمودید دروغ جا انداختن معدن چاه گز بهاباد(۱۷C ) برای مسئولان بهاباد افتضاح است بلکه بلعکس افتضاح این است که فردی بعنوان دکترای جغرافیایی از زیربار تجزیه و تحلیل عوارض طبیعی و حوزه ابریز و توپوگرافی مناطق مورد مناقشه عاجر و وحشتزده بوده و افتضاحتر اینکه ادعای معدن چادرملو را دارند اما منطقه عظیم سرزمینی زیر جغرافیایی معدن چادرملو نظیر انومالیهای ۱۷ و ۱۸ واقع در اسناد ثبتی نظیر مراتع چاه زشت، چاه چوله و میل زاغی و چاه خش(هرچند بعنوان اسناد مکمل) در عوارض طبیعی و حوزه آبریز شهرستان بهاباد را به ثمن بخس بارها و بارها در جلسات تقسیماتی و بازدیدهای میدانی به غاصبان اردکانی بخشیده اند و ناچارا مسئولان بافق از این حق مسلم مردم بهاباد دفاع می کردند.

تاسفبار تر اینکه برای اثبات مرتع سه چاهون اظهار نامه ثبتی سال ۱۳۳۳ (هرچند بعنوان اسناد کم اهمیت و مکمل) را به نماینده مجلس ارائه میکنید غافل از اینکه همین سند ۱۳۳۲ مرتع چاه گز و چاایبر را در بخش ۵۶ بافق قرار داده است و از اینکه مراتعی نظیر چاه ابرو، چاه خش، چاه جوله و میل زاغی و غیره در همین اظهار نامه ثبتی بهاباد در پایین دست محدوده معدن چادرملو را با یک شاخه نبات به اردکان بخشیدند و از طرفی تقاضای تحقیق و تفحص از نماینده مجلس هم می شود؛ این تناقض و یک بام و دو هوا را در دفاع از حق مردم بهاباد را کجای دل قرار دهیم ؟!

در جلسه به استاندار دو ابلاغیه وزارت کشور بابت آنومالیهای چاه گز و معدن سه چاهون ارائه کردید که هنوز مسئولان بافق در جریان آن قرار ندارند؟ چگونه این ابلاغیه به این راحتی در اختیار شما قرار دارد؟ آیا این موضوع برای شانتاژ غیرمتعارف جهت تحت فشار قرار دادن مسئولان نیست؟ هرچند که فرقی هم نمی کند دو ابلاغیه نامبرده شده از مصادیق دخل و تصرف در مصوبات ترسیمی هئیت دولت بوده و برخلاف ضابطه قانون تقسیماتی می باشد که بایست هر دو ابلاغیه در دستگاههای نظارتی تحقیق و بررسی گردد و با متخلفان احتمالی برخورد گردد که قطعا این موضوع را پیگیری خواهیم کرد چه با شما عالیجنابان چه بی شما…..

شما مسئولان محترم بهاباد به مسئولان شهرستان قدیمی و ما در خود پیشنهاد عوض کردن قانون را می دهید لطفا زحمتی به خودتان ندهید چون هنوز قانون مورد نظر شما شهرستان بهاباد را استثنایی می داند و همین یک دلیل اثبات می کند حرفتان بیش از لفاظی و حرافی بیهوده نبوده و نیست.

در پایان این نکته حائز اهمیت است که طبق صحبتهای امام جمعه و مسئولان بافق هر نوع کار کارشناسی بایست وفق ضوابط قانون تقسیمات صورت گیرد که با چاشنی شفافیت برای پیر و جوان این شهرستان قدیمی اقناع کننده باشد و اینکه نه حق می دهیم نه حقی می خواهیم.

دوستدار شما مهدی رنجبر بافقی

شانزدهم فروردین ماه یکهزار و چهارصد و دو شمسی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۵۲
برچسب ها:

You cannot copy content of this page