وحدت بیافرین فرماندار

«در پی شکایت فرمانداری بهاباد و جوابیه فرمانداری بافق از معارفه فرمانده پایگاه معدنی چاه گز»

با انتقاد از طرح های ناقص به انجام نرسیده:

وحدت بیافرینید فرمانداران

سلام بر بهاباد و بافق، سلام بر جلگه سبز و نخل قامتان سر به آسمان سائیده ، سلام بر معادنی از این دو شهر که ردی از سیلی اجرای بد سیاستهای اقتصادی 44 برچهره دارند، سلام بر مردمان ولایت مدار دیار شیخ محمد تقی بافقی و ملا عبدا… بهابادی که در صحنه های حساس نظام جمهوری اسلامیمان نقشی پر رنگ و بجا و حضوری غرورآفرین داشته اند و خواهند داشت.

بافق و بهاباد پس از تقسیم جغرافیایی هنوز حد و مرز خویش را به درستی نیافته است و برایشان تا این لحظه دقیقا متر و میزانی اعلام نکرده اند که فرمانداری هایشان بر سر موضوعی نه چندان با اهمیت راه کج کرده و باتهدید به گلایه و شکایت سر از محکمه و دادستانی در آورده اند.( نشانه این راه ترکستانی را در متن نامه های ایندو  و تمجید و تقبیح استفاده ابزاری از ارزشهای جامعه ببینید).

در آنسوی میدان آنقدر مسایل و گرفتاری های پیچ در پیچ، گریبان صنعت و کشاورزی این دو شهر را گرفته است و آنرا تا گردن دربند کاغذ بازیهای بورکراسی کرده است که دست روی هرکدام بگذارید عزمی راسخ و همدلی و پشتکاری صد چندان را می طلبد تا بتوان گردی از محرومیت از چهره این دو شهر زدود و صنعتی از صنایعش را به پیشرفت و رونق و شکوفایی کامل رساند.

گازرسانی را به بهانه تحریم لوله کن لم یکن گذاشته اند و حتی چند وقتیست که به گفته عضو شورای اسلامی شهر بافق متری را  لوله نگذاشته اند و کانالی را حفر نکرده اند. آب کشاورزی بهاباد را به بهانه توسعه و پیشرفت چادرملو به حلقوم صنعت ریخته اند و ما به ازای آن برایشان از آب زاینده رود – جز قول و قرار-  جزر و مدی و خروشی دیگر نیست.

فرمانداری بافق را علیرغم پیگیریهای مکرر امام جمعه معزز و محترم شهرمان بی رئیس گذاشته اند و گاه و بیگاه در شیپور خبر می دمند که فرماندار  این روز می آید و یا فردا حتما خواهد آمد.

 آنوقت در این بحبوبه و بادر نظر داشتن گوشه چشمی به طرح  های ناقص و بی و سر تهی که به انجام کامل نرسیده است، فرمانداری بهاباد در اقدامی نسنجیده و بر خلاف توصیه اخیر مقام عظمای ولایت دامنه اختلاف دیدگاهشان را با فرمانداری بافق تا سطح افکار عمومی گسترش میدهند تا شاید بتوانند از جیب چاه گز کیسه دیگری برای خرج و مخارج شهر بدوزند.

نگارنده سخت بر این عقیده پای می فشارد گره ای را که می شود با دست بازکرد چرا بادندان؟

براساس حرکات خرد جمعی بافق و بهاباد؛ همانگونه که سابق بر این نشان داده اند؛ حکم  ایجاب می کند که در مراحل ابتدایی کار مسئولین این دوشهر و مرکزنشینان استانی به دور میزی گردهم آیند و چاره ای بیندیشند و مرهمی بر زخم دل این مردمان گذارند. بدون شک در این مقطع حساس، هزینه ای را که مسئولین جهت توافق و اجماع نظر در رفع مشکلات این دو شهر از بیت المال صرف می کنند بسیار کمتر از آن خواهد بود که خدای ناخواسته افکار عمومی بخواهند آن را درکف خیابان پیگیری کنند.

مجدد تاکید می نماید نویسنده این حرف های نگفته و دردهای نهفته بر خلاف عقیده فرمانداری بهاباد راهکار اینگونه مسائل را نه در تحریک و تهییج افکارعمومی  و نه در استفاده ابزاری از موقعیت های ازرشی و مکانی می داند بلکه برعکس راهکار آن را علاج قبل از وقوع میداند و بس . به قول پزشکان پیشگیری مقدم بر درمانست.

بافق و بهاباد جدای از همه مشترکات همسایگی که باهم دارند اگر تنها و تنها در یک مورد اشتراک نظر داشته باشند کافیست که با همیت و تلاش و همدلی و وفاقی که در مردمان این سرزمین سراغ داریم  و به دور از فرافکنی مسئولین ؛ در گام اول در صدد به تصویب رسانیدن حوزه انتخابیه خویش در بهترین وجه ممکن برآیند تا بتوانند با تکیه بر علم نماینده مردمی اشان در مجلس شورای اسلامی از زیر بار بی عدالتی هایی که رخ داده است خارج شوند و پرچم توسعه صنعتی و اقتصادی و فرهنگی را در میادین شهرشان به اهتزاز درآورند.

و ختم کلام و روی سخن به آن بزرگورانی که مسئولند و می توانند کاری را به سرانجام مقصود رسانند اینست که بیش از این معطل نگذارید. به خود تکانی بدهید و غبار خمودی و سستی از چهره شهر بزدائید که بافق – پیش از همه و بیش ازهمه – این سه چیز را می خواهد.

1-      فرماندار و سکاندار شهرش را بیاورید.

2-      گاز ؛ و آب صنعتش را و تعیین حد و مرز نماینده شهرش را به امروز فردا نیاندازید. دیر می شود.

3-   صنایع جوار معدنی اش را و کارخانه هایش را به بهانه های این چنینی و آنچنانی جابجا نکنید. چراغشان را زودتر از این روشن کنید و آتش تنورشان را گرم نگه دارید.

بگذارید تا جوان بافقی در شهر اجداد و آبائیش ماندگار باشد و جوش و خروش داشته باشد.

                                                                                                                                     احمد برزگری بافقی