سرقت خبری ،آفت امروز رسانه های استان یزد

دسته: اخبار ایران
بدون دیدگاه
چهارشنبه - 6 دی 1391
مدتی است که سرقت و عدم امانت داری به عنوان پدیده ای نوظهور در عرصه خبری استان یزد بروز و ظهور کرده است.
تاکنون صحبتهای زیادی درباره انواع سرقت شنیده بودم ، مثلا یکی از سرقت ها به عنوان سرقت ادبی که در نظر بسیاری از اهالی فن و صاحب نظران ادبیات ، امری ناپسند به شمار می آید ، اما درک وجود پدیده ای نوظهور به عنوان سرقت خبری ، راستش برای من که سالها در عرصه خبر و گزارشگری فعالیت دارم اولش خیلی سخت و مشکل بود .

واقعیت این است که همیشه معتقد بوده ام و الان هم به آن ایمان دارم که تولید خبر و گزارش جزئی جدا نشدنی از وظایف ذاتی خبرنگاران است.

اما مدتی است که با کمال تعجب می بینم بسیاری از گزارش ها و اخباری که به صورت اختصاصی برای یک خبرگزاری می فرستم و روزها و ساعت ها هم درگیر تهیه و تدوین آن بوده ام پس از یک زمان بسیار کوتاه از زمان انتشار ، بلافاصله روی خروجی برخی از سایت ها و خبرگزاری های دیگر قرار می گیرد و جالب اینکه حتی منبع خبر را هم نمی نویسند بلکه آن مصاحبه و گزارش را به عنوان تولید اختصاصی رسانه خود منتشر می کنند .

این کار ناپسند تا جایی است که برخی از مطبوعات امروز استانمان هم هیچ چیز در این زمینه کم نمی گذارند و کار خودشان را می کنند بدون اینکه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی نظارتی بر آنها داشته باشد و تذکری جدی به آنها بدهد تازه تا جایی که ما دیدیم نه تنها هیچ تأثیری در یارانه های آنها به دلیل عدم درج مطالب تولیدی و پوششی نداشته بلکه نتیجه مثبت هم داشته است !!

آنچه جالب تر به نظر می رسد اینکه برخی از آنها حتی عکس های تولیدی و گزارش های اختصاصی را هم بدون اینکه کوچکترین زحمتی به خود بدهند به نام خودشان تمام می کنند .

این درد بزرگ سالهاست که مانند موریانه به جان ریشه اخلاق حرفه ای مطبوعات و رسانه ها ما افتاده و موجبات مرگ روزافزون تولیدات خبری را در عرصه اطلاع رسانی فراهم می کند .

قدر مسلم اینکه حکایت این اوضاع خبری مثال همان قصه قدیمی است که میگن ˈ یک روزی یک نفر شعر انوری شاعر را در جایی می خواند و مردم هم دور او جمع شده بودند و به به و چهچه می کردند .

انوری رسید و دید که شعرش را یک نفر داره می خونه صبر کرد که شعر تموم بشه بعد از آن، از طرف پرسید: می دونی که این شعر از کیست ؟ آن طرف گفت : بله چطور نمی دانم از انوری، شاعر بزرگ است .

انوری گفت : تو انوری را می شناسی ؟ طرف گفت : چطور نمی شناسم من خودم انوری هستم .

انوری هم با کمال تعجب گفت: عجب حکایتی است ، تا حالا شعر دزد شنیده بودم اما شاعر دزد ندیده بودم ˈ

به هرحال ترس من از این است که با ادامه این روند قضیه چیز دیگری غیر از این جریان انوری بشود .

آنچه مسلم است اینکه بایستی در عرصه خبری استان یک تحول اساسی و جدی صورت گیرد و رسانه ها و خبرنگاران آن از حالت انفعال بیرون بیایند .

سرقت خبر و گزارش از یک منبع خبری و انتشار آن به نام خود ، دردی از امروز جامعه دوا نمی کند ، آخر مگر سرقت فقط از مال و اموال مردم معنا پیدا می کند ، این هم خودش سرقت بزرگی است آن هم در عرصه مقدس خبر که خودش بایستی اخلاق و معنویات را گسترش بدهد .

اما در این راستا مسئولان و متولیان خبری استان، بایستی زمینه وارد میدان عمل شوند و با اتخاذ تدابیر جدی و در بازدیدها – به جای تعارفات روزمره و خوش و بش – از تداوم این روند بسیاری بدی که به صورت فرا گیر قصد نهادینه شدن در عرصه خبری و اطلاع رسانی استان دارد جلوگیری کنند .

منبع : ایرنا


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۹
برچسب ها:

You cannot copy content of this page