دکتر قریب، خدایت بیامرزد

دسته: علمی - پزشکی
۶ دیدگاه
پنج‌شنبه - 14 دی 1391
چند سال پیش صدا و سیما سریال دکتر قریب یکی از بزرگترین شخصیتهای پزشکی ایران را پخش کرد که امسال نیز چهارشنبه شبها و پسین های آدینه شاهد تکرار این مجموعه تلویزیونی هستیم. زندگی این پزشک متعهد و دلسوز سرمشق بسیار خوبی برای جوانانی است که تازه قدم در راه علم اندوزی گذاشته اند. دکتر قریب با آنکه بارها از سوی دانشگاههای معتبر فرانسه تشویق شده بود و می توانست کار خود را همانجا ادامه دهد، به ایران بازگشت و عمر خویش را صرف خدمت به مردم بخصوص کودکان سرطانی نمود. وی با آنکه آخر عمر به بیماری سرطان مثانه دچار شده بود از یاد بیمارانش غافل نمی شد و با سرمی در دست و با ویلچر به سراغ مستمندان می رفت و آنان را رایگان مداوا می نمود. او سال 1353 از دنیا رفت.
بزرگمرد علم و دانش ما دهه پنجاه زندگی می کرد و دنیای امروز ما سی و هشت سال پیشرفته تر از زمان او شده است. آنوقت قصه جدیدی می شنویم، مادری دردمند و دلشکسته ماجرای رفتن خود به بیمارستان بافق را تعریف می کند. آن هنگام که کودک تب دار و بی حال خود را در آغوش کشیده به بیمارستان رفته و انتظار درمان دلبندش را داشته، از پذیرش فرزندش سرباز زده اند و اعلام نموده اند که پزشک روزانه تنها 15 کودک را ویزیت می کند.
پزشک بزرگوار ما مقصر نیست شکایت ما از بیمارستان است هنگام تأسیسش خوشحال و شاد بودیم که با بهترین امکانات می تواند دردمندان شهرمان را درمان نماید. نمی گویم پزشکان ما سوگند بقراط را به یاد بیاورند می گویم فیلم زندگی دکتر قریب را ببینند. شنیده اید وقتی همشهریانمان برای درمان بیماری به پزشکان یزد مراجعه می کنند اگر نیاز به جراحی باشد راهی بیمارستانهای تفت و مهریز می شوند به طور حتم بیمارستانهایشان آنقدر مجهز است که مردم به آنها اطمینان می کنند . خدایت بیامرزد دکتر قریب
عالیه نقیب الذاکرین بافقی

پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۶۸
برچسب ها:
دیدگاه ها
حسن غصه خور این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 15 دی 1391 - 12:27 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

پروین،به کجروان سخن از راستی چه سود
کوآن کسی که نرنجد ز حرف راست
مشکل را گفتید ولی نگفتید علت این مشکل در کجاست؟
اگر اقای بافق فردا مطلب بنده را سانسور نمیکردی برایت قلم میزدم و مینوشتم که مشکل کجاست
اما….

وحشی بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 16 دی 1391 - 5:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با تشکر از شما حسن آقای غصه خور
شما درست می گویید پیشنهاد می کنم وبلاگی تشکیل دهید و مشکلات را انعکاس دهید

    انفجر ینفجر انفجار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 16 دی 1391 - 11:27 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    جناب آقای غصه خور
    من مطالب شمارا مرتب مطالعه میکنم
    کاش توفیقی بود تا شما را رسما بشناسیم و از دیدگاه های شما بیشتر استفاده کنیم

یک مادر عصبانی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 16 دی 1391 - 5:37 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

قابل توجه رئیس شبکه بهداشت مرکز شماره یک اتاق تزریق واکسن
جهت واکسیناسیون کودکم به این مرکز مراجعه نمودم گویا سیستم گرمایش ساختمان خراب بود اتاق تزریق واکسن بسیار سرد بود به گونه ای که بعد از بازگشت فرزندم به سرما خوردگی شدید دچار گردید پس وظیفه شما چیست لااقل بخاری هیزمی چیزی بگذارید ما که گاز داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حسن غصه خور این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 16 دی 1391 - 11:09 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مطلب را نگذاشته بودم تا شما هم بگذارید
میخواستم بگویم که شما رسانه خوب و قوی نیستید
ظاهر امر پیداست که کار رسانه ایی هم نکرده اید و مع الاسف از مشورت با اهل فن هم خودرا بی بهره کرده اید
آقای بافق فردا: اگر تغییر رویه ندهید با این رویکرد موفقیت چندانی نخواهید داشت
حالا شما هرچه میخواهید تصور کنید
شما را به خیر و مارا به سلامت

You cannot copy content of this page