تپش قلب توسعه صنعتی را باور کنیم !
موضوع توسعه صنعتی شهر بافق آنچنان که در شعار ها و مقاصد مدیران گذشته مطرح بوده و همگان سعی در تحقق این شعار داشته اند لاکن بدلایلی این اراده یا محقق نشده و یا اینکه بعنوان ” حبر علی الورق ” باقی مانده است و در گیر و دار سیاست های نا موفق عقیم مانده امری است که نگارنده نیز فعلا به آسیب شناسی آن و مدیران حاکم بر آن ازمنه دور و دیدگاههای تأ ثیر گذار بر سایر مدیریت های تالی تلو پیشین و پسین آنان نمی پردازد اما آنچه در حال حاضر بعنوان اقدام بزرگ و جسورانه مدیریت حاکم بر شرکت سنگ آهن مرکزی مطرح می شود ، خیزش مؤثر مدیریت تلاشکر و آینده نگر و در عین حال ایثارگر عرصه دفاع مقدس در جهت تحقق خاستگاه مردم فهیم و مظلوم بافق که همانا اجراء استرتژی مهم و محوری نخبگان و فرزندان دلسوز و خدوم بافق یعنی به تپش درآوردن قلب توسعه صنعتی این منطقه زرخیز اما محروم از توسعه استحقاقی ما بازاء تولیدات ارزشمند معدنی که تقریباً همگان در این استان و در طول سالیان متمادی از آن منتفع بوده و هستند ، می باشد و این امری است که بدون شک و بدنبال آن موجی احتمالی از تبلیغات سؤء و مسموم را توسط کج اندیشان بر علیه خود خواهد داشت آنهم نه بواسطه تیره بختان و پا برهنگان و امیدواران به ایجاد زیر ساخت های توسعه در این شهر که تا امروز کامشان به طعم تلخ نداری و فقر آشنا بوده و هست ، بلکه توسط افراطیون و فرصت طلبانی که در طول سالیان گذشته و در میدانهای متعدد و با دست یازیدن به اهداف حزبی و گروهی سعی داشته اند تا به هر بهانه ای دیگران را به دلیل داشتن سلائق مختلف و همسو نبودن با آنان محکوم و روند خدمت و تلاش توسط آنان را کند و ناکام نمایند .
با نگاهی گذرا بر اقدام جسورانه مدیریت شرکت در خصوص اجراء پروسه صنعتی نمودن بافق و کلید زدن کارخانجات جوار معدنی و ایجاد تمهیدات لازم برای تضمین اینده شهر و اشتغال جوانان این خطه پس از اتمام ذخیره معدن که پروژه های مهمی چون کارخانه گندله سازی ، آگلومراسیون ، اصلاح خط کنسانتره ، طرح فاضلاب شهری و سایر پروژه های در دست مطالعه را بدنبال دارد و ان شاء الله با توجه به سیاست همسو محوری و وحدت و یکپارچگی مدیریت مجموعه و همه اقشار و خصوصاً افراد تأثیر گذار جامعه در آینده ای نه چندان دور به منصه ظهور خواهد رسید ، این سؤال اساسی به اذهان متبادر می شود که چرا هنوز علیرغم شنیده شدن آهنگ و تپش قلب توسعه و ظهور و بروز نتیجه این تلاشها در کارخانجات جوار معدنی که هر روز بیش از پیش شاکله آنها در اطراف این مجموعه معدنی خودنمائی می نماید ، بعضی خواص بی مایه برای به بن بست رسیدن مدیریت و مجموعه مدیران تلاشگر وی در مسیر اجراء نهائی این طرحهای خداپسندانه از هیچ کوششی فروگذر نیستند و مدام با طرح سؤالات انحرافی و ایجاد تشکیک در مردم می خواهند این موضوع را القاء کنند که این گام های عملی بیش از یک شعار نیست و در پس پرده این مطلب چیز دیگری است تا طرح خصوصی سازی آنچنان که بالا دستی ها میخواهند اجرا شود که نتیجه نیز مشکل آفرین بوده و موج ناشی از آن باعث صدمه خوردن مردم و جوانان جامعه است ؟! البته ما نیز در بخشی از این گزافه با این تئوریسین های قلابی موافقیم که مردم و جوانان جامعه ! صدمه خواهند خورد لاکن نیک میدانیم که این مردم و جوانان مورد نظر مشتمل بر کسانی است که جزء لاینفک همین قبیله صاحبنظر ! بوده و تا کنون بی حساب و کتاب و با اتکاء به هویت حزبی و رانت گروهی خود تا توانسته اند از توبره بیت المال خورده و برده اند و صد البته اخلاف خود را نیز به دنانت این سرمایه های باد آورده آلوده کرده اند و از طرفی دیگر حق و حقوق صاحبان اصلی انقلاب و همان پا برهنگان و کوخ نشینانی را که امام امت (ره) همه کاخ های عالم را به تار مویی از آنان معاوضه نمی نمود ، به بهانه های واهی تضییع نمودند که صد البته وعده خداوند در خصوص این جماعت حیران و خود خواه در روز حشر طوق های آتشین خواهد بود بر گردن های بر افراشته اشان و مخاطب این ندای طعنه آمیز حق خواهند شد که : ” ذق انک انت العزیز… ” .
نگارنده این اقدام مسؤالانه و جسورانه برادر جانباز حاج محمد جواد عسکری را به مثابه نجات کشتی به گل نشسته بافق که در گردباد تفکرات واهی و حوادث ساخته دست کج اندیشان و ایادی آنان بسمت غرق شدن می رفت میداند که قطعاً رضایت مطلق خداوند متعال نیز در آن خواهد بود و برای اقشار مظلوم و محروم بافق و در یک کلام صاحبان حقیقی این انقلاب عیدی بزرگ خواهد شد تا با تحقق نهائی این پروژه های حیاتی و آتیه ساز چشم بدخواهان و منافقان کور شود و به حقد و کینه پنهان و آشکارشان نسبت به این مردم ستمدیده و صبور بمیرند و عیدانه این اقدام مبارک و خجسته اولاً سر سلامتی و استدامت عزت و سربلندی همه فرزندان خدوم و جهادگر بافقی در عرصه معدن از جنس حقیقی همین مردمند و مردمان ستمدیده جامعه را خوب می شناسند و می فهمند و برای تحقق خاستگاه آنان با وجود همه رذالت ها خطر می کنند که این جهادی عظیم خواهد بود و ثانیاً شادکامی و بهروزی مردمی که در طول سی و چهار سال از انقلاب چشم انتظار این روز ها بودند تا به ثمر نشستن آرمان شهدای والا مقامشان و مجاهدت فرزندان خدوم و بی منتشان را به نظاره بنشینند. و ما همواره بر تعهد خود نسبت به این مردم حق شناس مبتنی بر حفظ امانت و استمرار تلاش تا نهائی شدن آنچه هم اکنون آغازیدن گرفته است استوار خواهیم ماند تا ان شاء الله آتیه روشن این شهر را با حضور جوانان برومند و بصیر دیار دار الشجاعه بافق به جشن و پایکوبی بنشینیم که وعده خداوند به مجاهدان عرصه همت و تلاش عابدانه صبحی تابناک و مشحون از کامروائی هاست .
حاج حبیب حسن زاده
سلام.اقای حسن زاده البته قبل رسیدن به این منصب ,مطالب ومقالات تندتری می نوشتندو همه را متهم به کم کاری و بی تقوایی می کردندویک بار از تمام مسئولان خواسته بودند که غسل توبه کنند ولی خود از لباس یک منتقد به لباس یک انسان مثبت اندیش درامدند که همه چیز را خوب توصیف می کنند.اماحربه انگ زنی وبرچسب زنی را هنوز هم رعایت می کنندمانند این جملات:
1- توسط افراطیون و فرصت طلبانی که در طول سالیان گذشته..
2-بعضی خواص بی مایه برای به بن بست رسیدن مدیریت…
3-قبیله صاحبنظر ! که با اتکاء به هویت حزبی و رانت گروهی خود تا توانسته اند از توبره بیت المال خورده و برده اند
4- جماعت حیران و خود خواه در روز حشر…
5- تفکرات واهی و حوادث ساخته دست کج اندیشان …
سوالی که دراین جامطرح می شود این است که اگر ایشان دراین پست ومقام نبودند از منتقدان مدیریت فعلی محسوب می شدند یا مانند الان از طرفداران دو اتشه و پرو پاقرص.
ی ا ح ق