ستادهای انتخاباتی در کجا ایستاده اند؟

دسته: مقالات
۲ دیدگاه
سه‌شنبه - 28 خرداد 1392

porfala

برای همه ما عادی شده که هرچند سال، یکبار سر و کله ی آدمهای جدیدی در شهر پیدا شود که می خواهند کسوت نمایندگی مجلس یا ردای ریاست جمهوری بر تن بپوشند. و برای این منظور می کوشند همشهریانی را بیابند و از آنان کمک بگیرند. آن عزیزان هم تلاشی می کنند و مغازه ای اجاره می کنند و عکسی می چسبانند و جلسه های خانگی می گیرند و عده ای را که می شناسند به لطائف حیل دور خود جمع می کنند و ستادی می سازند و خودشان می شوند، نماینده آن نامزد محترم. و تلاش می کنند و با همه توان و توش خود سعی در جلب نظر مردم می نمایند.

انتخابات برگزار می شود و به رسم هر رقابتی، یکی می برد و دیگری می بازد. تکلیف بازنده که معلوم است. اسباب و اثاثش را جمع می کند و در ستادش را می بندد و با درسی که از شکستش گرفته، می رود که یا برای همیشه از صحنه خارج شود یا اگر کمی جان سخت باشد خودش را برای دور بعد رقابت آماده می کند. و  آنکه می برد هم سوار بر اسب قدرت به سمت مجلس یا مسند ریاست جمهوری، می تازد.

در این میان آنچه باقی می ماند، یک خروار وعده و وعید و قول و قرار است و یک رئیس ستاد از آن  نماینده محترم یا رئیس جمهور عزیز. که دست برقضا از همشهریان محترم ما هم هست و همه ی ما هم او را می شناسیم. در این میان ممکن است اگر رئیس ستاد، اهل سیاست هم باشد و سر و گوشش در این وادی بجنبد، از قِبل آن راه یافته به قدرت، به برگ و نوایی هم برسد. اما از آنجا که کمتر این اتفاق افتاده، از آن می گذرم.

ولی آنچه حتمی است، این است که تا مدتی مردم آن رئیس ستاد را به عنوان رابط خود با نماینده مجلس یا رئیس جمهور می شناسند و خواست های خودشان را به او عرضه می دارند. البته اوایل کار همه چیز خوب است. وعده ای داده شده و هنوز کسی توقع ندارد به سرعت وعده ها محقق شود. اما با گذشت زمان و مشخص شدن ناکارآمدی آن نماینده یا رئیس جمهور، آن رئیس ستاد محترم هم کم کم خسته می شود. مردم هم از آنها قطع امید می کنند. شعاری بوده است و داده شده و رای می خواسته و گرفته اند. نماینده و رئیس جمهور سرگرم امور فراوان خود می شوند و مثلاً بافق و خواسته هایش به دست فراموشی سپرده می شود.

من می خواستم در این نوشته به مسئولیت این روسای محترم ستاد بپردازم و آنها را شریک کارهای نماینده و رئیس جمهور قلمداد کنم. آنها  به این نکته توجه داشته باشند که باید پاسخگوی وعده های داده شده به مردم باشند و اگر دیدند آن نماینده یا رئیس جمهور از برآوردن شعار و وعده انتخاباتیش عاجز است یا سر باز می زد، علاوه بر اعلام جدایی، دلایل این بی توجهی را نیز به اطلاع مردم برسانند.

در طول بیست سال گذشته، شاهد بوده ایم که چند نفر نماینده محترم مجلس، در زمانی که نیاز به رای داشته اند؛ در شهر پیدا شده و بعد، آنچنان رفته اند که انگار هرگز نیامده و نبوده اند. رفته اند و پشت سرشان را هم نگاه نکرده اند. روسای ستادهاشان هم بعد از مدتی اگر به آب و نانی نرسیدند، کرکره ستادشان را پائین کشیده و دولاپا از صحنه بیرون رفته اند.

حرف حساب من این است که این رویه بسیار بدی است. روسای ستاد که در زمان انتخابات آنچنان سینه چاک می کنند و از نامزد مورد علاقه شان دفاع می کنند، باید بعداً هم جوابگوی مردم باشند.

امیدوارم در دوره جدید ریاست جمهوری این اتفاق بیفتد و  همینطور بعد از یکسال که از راه یافتن نماینده  ما به مجلس و هشت سال از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد می گذرد، روسای ستادهایشان، گزارشی از فعالیت های آنان بدهند.

یادشان باشد وعده های انتخاباتی اگر از ذهن نماینده یا رئیس جمهور برود، از حافظه مردم نمی رود و وقتی بساط انتخابی دیگر برپا می شود، مردم می داند چگونه حساب های پرداخته نشده را یکجا و در پای صندوق رای، تسویه کنند. مگر دوم خرداد سال 76 این طور نشد. مگر سوم تیر سال 84 اینگونه نشد و مگر 24 خرداد 92 حساب خیلی ها، صاف نشد.

 محمد علی پورفلاح


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۱
برچسب ها:
دیدگاه ها
هوشنگ این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 29 خرداد 1392 - 6:40 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دوست عزیز
دموکراسی و بازی دموکراسی یعنی همین. ایجاد هیجان کاذب و شوق و اشتیاق در مردم برای رای دادن به شخص خاص. رییس ستاد، تنها یکی از افرادی است که در ایجاد این شوق کمک می کند و نقش آن پس از اتخابات به سر می آید. وعده انتخاباتی هم که وعده انتخاباتییه و وسیله ای پرزور در ایجاد جو. پس بیا و بگذر از بازی انتخابات و رنگ و لعاب آن و سعی در شستن رنگ های نشسته بر بدن خود کن.

رضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 31 خرداد 1392 - 1:25 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای پورفلاح اینا چیه نوشتی؟
به این هم میگن مقاله؟
هدف چه ؟
به چی رسیدی؟
اونا رئیس ستاد انتخابات هستن نه نماینده و …….
وظیفه اونا فقط و فقط بحث انتخابه و انتخابات.
در یه خط مینوشتی به رئیسای ستادا هم بها بدید…
ضمنا اگه یکی بشه استاندار و اون یارو تو بافق فامیل یا آشنا داشته باشه عملا نقش رئیس ستاد حذف میشه

You cannot copy content of this page