احمدی نژاد با بافق چه کرد(4)

دسته: سیاسی
۳ دیدگاه
سه‌شنبه - 11 تیر 1392

با وجود آنکه رفتار و گفتار خاص احمدی نژاد و نگاه متفاوتش به مسائل جامعه و حتی روابط شناخته شده هستی و معیارهای پذیرفته شده اخلاقی، خود می تواند یک فرهنگ باشد، اما با توجه به مشکلات عمده اقتصادی که در زمان او برای کشور ایجاد شد، بحث فرهنگ و هنر در مدت زمامداری وی و مخصوصاً در دوره دوم ریاست او، آنچنان درخششی نیافت.

او عادت داشت، خرق عادت کند. حرف های کمترشنیده و زده شده را علنی و رسمی بیان کند. به هرچه ساخته و پرداخته پیشینیان بود و فکر می کردیم شکستنش، شکستی بزرگ است، بی مهابا حمله کرد. در فرهنگ او احترام به بزرگترها و پیشکسوتان معنای معمولی خودش را نداشت. در یک کلام فرهنگ احمدی نژادی داشت. من به آن فرهنگ، گز نکرده بریدن نام می نهم.

در حوزه وسیع فرهنگ در زمان صدارت احمدی نژاد تمام مولفه های شخصیتی او نمود عینی یافت. و شهر بافق نیز از تاثیرش برکنار نماند.

احمدی نژاد اولین کسی بود که برخی از اشعار شاعر شهیر شهر ما را در مجامع بین المللی خواند و نام وحشی بافقی را در سازمان ملل بر زبان آورد. حتی برخی از دوستان به شورای شهر پیشنهاد می دادند که آن بخش از سخنان او که راجع به وحشی بافقی در سازمان ملل است را بر جایی از شهر بیاویزند. اما درهمین دولت، کنکره وحشی بافقی به سرانجامی نرسید. و با چندبار تغییر در زمان برگزاری، بالاخره موکول شد به دولت آینده. البته در چرایی آن دلایلی می آورند مثلاً بحث اعتبارات و کمک شرکت سنگ آهن و … اما من مهمترین دلیل انجام نپذیرفتن این کار را در عدم اراده لازم در مسئولان فرهنگی استان برای این مهم می دانم. وقتی فرهنگ و هنر یک مقوله دست چندمی شود، انتظار برای بزرگداشت یک شاعر درگذشته، چندان قابل اعتناء نمی نماید.

در دولت هشت ساله احمدی نژاد، تحمل مسئولان برای شنیدن حرف های بعضاً مخالف، خیلی کم شد. مطبوعات راه مماشات در پیش گرفتند و نویسندگان دست به عصا تر شدند. شکایت مقام های دولتی از نشریات و سایت ها هم در کار بود. در یک مورد که خودم درجریانم استانداری یزد از یکی از نشریات شهر شکایتی را به دادگاه برد که بعداً کدخدامنشانه فیصله یافت. درمجموع فضای بازی برای نوشتن و بیان دیدگاهها نبود و یک خواب زمستانه را برای اهل قلم به ارمغان آورد.

در حوزه زیرساخت های فرهنگی هم، همه بسنده کردند به اینکه از سرمایه های گذشته بخورند بدن آنکه چیزی بر آن بیفزایند. هنوز هم کتابخانه اصلی و عمومی شهر _که ساخته شده در دهه پنجاه خورشیدی است _ با همان وضع مورد استفاده هست که شایسته است پس از چهل سال، بافق صاحب کتابخانه ای مجهز به ابزار اطلاع رسانی روز شود. در مورد سالن های نمایش هم وضع بهتر از این نیست. باز خدا پدر مدیران اسبق شرکت سنگ آهن را بیامرزد که چند دهه پیش سالن سینمایی در آهن شهر ساختند.

در حوزه تاتر و کارهای نمایشی فعالیت های مثبتی در بافق انجام شد و می شود، اما این به هیچ وجه قابل مقایسه با گذشته و فعالیت آن زمان آنان نیست. در موسیقی هم همینطور.

جمع شاعران و شبهای شعرشان هم بسیار مختصر گردیده به گونه ای که باید بگویم، فرزندان سرزمین وحشی بافقی، دیگر رغبت چندانی به این هنر عزیز نشان نمی دهند.

در حوزه میراث فرهنگی و آثار باستانی هم وضع چندان رضایت بخش نبود. درست ترش را بخواهید باید بگویم وضع اصلاً خوب نبود و نیست. همه جا مشکل، همان اعتبار تخصیص نیافته است. و همینطور وضع محیط زیست و حفاظت از گونه های گیاهی و جانوری و …

حالا که دارم اینها را می نویسم خودم هم به شک افتادم که آیا اصلاً بیان اینگونه مسائل ارزشی می تواند داشته باشد. مگر فرهنگ و هنر به حاشیه ی جاده بی مروت اقتصاد نرفته است. پس من در این واگویه فرهنگی، دنبال درمان کدام درد بی درمانم. گاهی به نظرم می رسد فرهنگ دارد به یک مفهوم اضافی تبدیل می شود. فرهنگ یعنی جایی که پول زیاد می خواهد و بود و نبودش در بود و نبود هیچ مدیری، تاثیر اساسی ندارد. چه کسی حال دارد در این وانفسای سیاست و اقتصاد از فرهنگ سخن بگوید یا بشنود. دفتر از این پریشان گویی بشویم.

درهرحال در دوره ریاست احمدی نژاد، حال فرهنگ و هنر در بافق ما هم خوب نبود. اهالی کوچه ی فرهنگ و هنر دست و پایی زدند و اگر رمقی مانده به واسطه چندهزار سال قدمت فرهنگی این سرزمین است. امیدوارم که حال همه ی ما خوب شود.

 پایان

محمد علی پورفلاح


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۴۵
برچسب ها:
دیدگاه ها
محسن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 11 تیر 1392 - 11:15 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام دوستان
منم از این چندسال اخر دولت اقای احمدی نژاد دل خوشی ندارم اما نباید انکار کرد که با وجود همه این مسایل برای بافق هم کارهایی رو انجام داد که هیچ کدوم از رییس جمهورهای قبلی انجام نداده بودند(ازجمله گاز.عوارض معدن.جاده بافق به یزد.و…)به نظرم این دولت هم جای تقدیر داره هم جای گله وشکایت وباید منصفانه قضایا رو در نظر گرفت… m m e

مهدی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 11 تیر 1392 - 11:25 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای پورفلاح خواهشاً نگو احمدی نژاد با بافق چه کرد بگو آنان که از احمدی نژاد حمایت کردند برای بافق چکار کردند.

محسن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 11 تیر 1392 - 1:18 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

در ادامه حرف اقا مهدی باید بگم که احمدی نزاد بنده خدا زیاد تقصیر نداره باید بنویسیم که “نماینده احمدی نژاد در استان” با بافق چه کرد..به اقای پور فلاح عزیز پیشنهاد میکنم متنی هم در این مورد بنویسید.. m m e

You cannot copy content of this page