شهر نباید رگ حیاتی اش را دست سنگ آهن بدهد / شهر باید به سنگ آهن خدمات بدهد نه اینکه فقط خدمات بخواهد
به گزارش مرکز اطلاع رسانی شرکت، محمد جواد عسکری مدیر عامل شرکت سنگ آهن درباره نحوه بکارگیری نیرو و میزان اشتغال در شرکت تحت مدیریت خود به خبرنگاران گفت: بزرگترین اشتباهی که در سالیان گذشته توسط شرکت سنگ آهن صورت گرفته ثبت نام از بیکاران و امتیاز بندی آنها بوده است. ما نه کمیته اشتغال هستیم و نه بنگاه کاریابی. اینجا یک شرکت صنعتی ـ معدنی است که کاریابی وظیفه ما نیست و ما را از وظیفه اصلی خودمان هم باز میدارد. ما در سالهای قبل، سالی ۵۰ تا۶۰ نفر نیرو جذب میکردیم و هیچ حرف و حدیثی نبود. اما الان که بر اساس امتیاز، نیرو می گیریم بیشتر برچسب پارتی بازی به ما میزنند. مشکل بر سر این موضوع است کسی که امتیاز بالایی هم دارد، ممکن است بر اساس تخصصی که مورد نیاز است، مهارت نداشته باشد و این ایجاد شبهه می کند که در شرکت پارتی بازی میشود. مثلا به بنده اعلام می شود که ما به راننده لوکوموتیو نیاز داریم اما کسی که امتیازش هم ۱۰۴ است اما رانندگی لوکوموتیو بلد نیست در اینصورت کسی جذب میشود که این تخصص را دارد یا زمینه تحصیلی اش به کار مورد نظر ما میخورد و این گونه نیست که خدای ناکرده حق کسی را ضایع کنند. ما با مسئله اشتغال ، بدلیل همین اقدام نادرست امتیاز بندی همیشه درگیریم. دیروز جلسه چارت سازمانی بود. جلوی درب ورودی جلسه تعدادی از مردم جمع شده بودن، از آنجائیکه در شرایطی قرار گرفتم که نمیتوانستم به کسی کمک کنم، آنقدر متاثر شدم که اصلا نفهمیدم در جلسه چه میگویم. انرژی و توان من و مدیران شرکت برای تمام این مردم و اجرای طرحهای این شرکت است که با این برخورد ها بشدت تحلیل میرویم و دیگر توان و قدرت اجرایی در ما نمیماند. حتی گاهی اوقات درب منزل بنده، زمانی که خود من در بافق نیستم، ساعتها می نشینند و این باعث ناراحتی است. هم برای خود آنها که یا همشهریان بنده اند یا آشنا و فامیل و هم برای بنده و خانواده ام که کاری از دستمان بر نمی آید. الان هرکجا میروم آنقدر جلویم را میگیرند که جرات نمیکنم از خانه بیرون بروم. دیروز برای خرید میوه رفتم، چون شلوغ بود، ناچار برگشتم تا زمانی که ساعت ۵/۳ ـ ۴ به خانه میروم خرید کنم. همین الان مادری بیرون محل جلسه با گریه درخواست کار فرزندش را داشت، آیا کار مدیر عامل این است؟
مدیر عامل شرکت به بیان یکی دیگر از مشکلات این مسئله پرداخت و اظهار داشت: مشکل دیگر اینست که کسانی که تقاضای کار دارند، روز اول میگویند هر کاری باشد انجام میدهیم، آب پاشی می کنیم، جارو می کنیم، … اما یک ماه نشده پارتی میتراشند که جابجا شوند. ما در این شرکت به نیروی ماهر نیاز داریم. بارها از مسئولین مربوطه خواسته ایم که در جوانان ما ایجاد مهارت کنند تا وقتی به کار گمارده می شوند، این مشکلات را نداشته باشند. ما مگر در شرکت، چقدر آبدارچی، نظافتچی، نیروی کار ساده، فضای سبز، و … می خواهیم.
وی در مورد خانواده های معظم شهدا و جانبازان، اظهار داشت: ما فقط قدرت جذب فرزندان ایشان را داریم و دیگر بستگان را نمیتوانیم بگیریم.
مدیر عامل شرکت درباره میزان گردش نقدینگی در شهر بافق، اظهار داشت: ما ماهی بیش از ۶/۱ میلیارد تومان از شهر خرید داریم، ۴ تا ۵ میلیارد تومان هم حقوق میدهیم. این برای بافق، گردش مالی بسیار عالی است که باعث رونق شهر، اشتغال و درآمد زایی و عوارض و مالیات میشود. چرا بهره برداری نمیکنیم؟ مشکل اینست که ترس داریم سرمایه گذاری کنیم. در شهرهای دیگر که نیمی از این سرمایه را ندارند، چند نفر بازنشسته با یک تخصص سرمایه گذاری کرده و چندین نفر شاغل شده اند و علاوه بر عاقبت بخیری، برایشان درآمد زاست.
وی ادامه داد: الان شما بخواهید ماشینتان را برای تعمیر ببرید؟ آیا تعمیرکار تمام وقتی در شهر هست که کار شما را انجام دهد؟ در حالی که به نفع شرکت است که تعمیر و نگهداری ماشین آلاتش را در بافق انجام دهد که هم پولی در بافق تزریق کرده و هم کار ما سریعتر انجام خواهد گرفت. سیم پیچی همینطور، تراشکاری همینطور و … حرف من اینست: شهر نباید بخواهد وصل سنگ آهن شود. از سنگ آهن استفاده کنید، اما رگ حیاتتان را دست سنگ آهن ندهید. شهر باید روی پای خودش بایستد و خودش خودش را بسازد. شهر باید به سنگ آهن خدمات دهد، نخواهد از سنگ آهن خدمات بگیرد. شهر باید درصنعت و مهارت در جایی باشد که سنگ آهن محتاج شهر باشد و بتواند بنده را به عنوان مدیر عامل مجاب کند که بنفع شرکت است که کارهایم را در همین شهر انجام دهم، نه اینکه خود مردم کارها و خریدهایشان را از یزد انجام دهند. واین کار شما اصحاب رسانه است که فرهنگ سازی کنید تا مردم بدانند که در کنار سنگ آهن میتوانند صنعت خود را رشد دهند که هم برای خودشان درآمد زاست و هم باعث رشد کیفی و کمی شهر خواهد شد.
به نظر من اقای عسکری حرف درستی می زنند.
اما فرهنگی که سالیان سال در رگ و خون ما نهادینه شده را نمی توان به این اسانی از بین برد.
امروز مردم راحت طلب شدند و جوانان فکر می کنند باید یک شب به همه جا برسند.
جامعه ما به سوی تنبلی و تن پروری پیش می رود.خیلی ها می گویند اگر معتاد باشی زودتر بهت کار می دهند.چون می گویند این بیچاره زن و بچه دارد و از روی حس دلسوزی کارش را راه می اندازند.
اما در مورد پارتی بازی فکر کنم نه تنها در این جا بلکه همه جای کشور پارتی بازی است.
ایا هیچ اقازاده ای بیکار است یا کار بدی دارد.
جواب نه است. پس پارتی بازی می شود.