بـوسیده ام ضــــریح طــلاگون مــادرم امـا هنـوز عـــــاطفه ام جـار می زند

دسته: عمومی , فرهنگی، هنری، مذهبی
۲ دیدگاه
دوشنبه - 14 مرداد 1392

19
وقـتی عبـــور پر گله ام جار می زند
کـوک تمام حــــــوصله ام جار می زند
انجـا که هنگ کــــرده ته چشم لعنتی
پهنای بــــــاند جمجمه ام جار می زند
سوسوی چشمــــــهای قشنگت چوبرفکیست
تار حضور فــــــاصله ام جار می زند
بانوی واژه در چت پــاییز ی است ومن
چرت جنــــــاس چلچله ام جار می زند
وقتی کتــــاب جمــجمه ام میخورد زمین
عمق وجـــــــود مسئله ام جار می زند
بغضی از آن نگاه بـه البرز قـــله ات
بر شانه های خــــاطره ام جار می زند
“باران”چو پای خـود ز گلیمش کند دراز
جنس حــــــراج زمـزمه ام جار می زند
بـوسیده ام ضــــریح طــلاگون مــادرم
امـا هنـوز عـــــاطفه ام جـار می زند

سیدمحمدمیرسلیمانی

92/5/11 بافق

**********
پس از 45 سال خانه ای که مرحومه مادر؛ کودکیش رادرآن گذرانده بود زیارت کردم.
صلوات ودرود الهی به روح روحفزای تمامی مادران و پدران شما دوستان ادیبم.


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۷
برچسب ها:
دیدگاه ها
ساسان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 17 مرداد 1392 - 2:57 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

درود و سلام بر شما بزرگوار و فرزانه

شمع بي زبان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 17 مرداد 1392 - 5:57 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

دامن مادر نخست اموزگار كودك است
طفل دانشور كجا پرورده نادان مادري

You cannot copy content of this page