تذکره شعرای بافق (4)
ام هاني
امهانی فرزند عبدالرحیمخانبافقی(م. 1237ق)، حاکم یزد و نوة محمّد تقيخانبافقی از شعرای زبر دست و خوش قريحه در قرن سيزدهم قمری است. وی در اواخر عمر با سيد محترمي ازدواج نمود ولی صاحب فرزندی نشد. یکی از کنیزان در لحظات آخر عمر انگشتر گران قيمتش را بهزحمت بيرون مي آورد و امهانی ناگهان چشم گشوده و می سراید :
كم فرصتند مردم دنيا بههوش باش
پرميكنند بسمل در خون طپيده را
محمّد صادقخان رحیمی برادر زاده امهانی میگوید :
حدود 30 جلد كتاب بر زنان خوانين وقف نموده و پشت هر جلد بهمناسبتي شعري از خود درج كرد. در پشت كتاب خبرهای بت شكني پیغمبر (ص) به دستياري پیشوای پرهیزگاران علی ابن ابیطالب عليه السلام دو بیت شعر زير را نوشته است :
پاي به دوش نبي دست خدا چون نـــهاد
مهر نـــبـوت زمهر بوسه بر آن پاي داد
◇◇◇◇◇
غرض زبت شكني غيراز ايننـبود نـبي را
كه دوش خود به كف پاي مرتض برساند
◇◇◇◇◇
غزلی مشهور از وی چنین است:
خال به كـنج لـبي يكي،دره مشـــكفام دو
واي به حال مرغ دل، دانه يكي و دام دو
محتسباست وشیخ ومی،صحبتعشقدرمیان
ازچه كنم مجابشان، پخته يكي و خام دو
حامله خم ز دخت رز، بادهكـشان به گرد او
طفــلحرامزاده بين، باب يكي و مام دو
گه به غلاف اندرون، گاه درون خـــم نهان
اين دو روانه مـــاه را، تيغ يكي نيام دو
باده نهاده خم كنون، با دف و چنگ وارغنون
بـاده و داع و مام او، طفل يكي و نام دو
ساقي ماهروي من، از چه نشسته غافــــلي
باده بيار و مي بده، صبح يكي و شام دو
وعده وصل مي دهي، ليك وفـا نميكـــني
من بهجهان نـديده ام، مرد يكي كلام دو
هست دو چشم دلربا همچو قـرابــه پر زمي
دركف تركمست بين،بادهيكي وجام دو
گويمشاي نگار من، چيست دوزلف گردرخ
گويدم ار نديدهاي، خواجه يكي غلام دو
صيد كند به غمزه گه، گاه به تيــــغ ابروان
جان زكجا برد برون، صيد يكي حسام دو
هر كه بگويد اين غزل بخشمش ازسطبل خان
توسنخوشخرام يك،استرخوش لگام دو
كان كرم جوادخان، كـز دل و از كفـشبـرد
مــايه جود هر زمان، بحر يكي غمام دو
دربین خاندان امهانی شعرای دیگری نیز بودند که اطلاعی از احوالشان در دست نمیباشد.
نشریه پرده نشینان سخنگوی از دوستعلیخان ابرقویی نام میبرد که”از خاندان امهانی بوده وطبعی عالی داشته و غزل اورا چنین استقبال کرده:
غیر دو زلف آن صنم بررخ دلفریب او
کس نشنیده در جهان صبح یکی وشام دو!
میرزا شرف الدین علی متخلص به”وفا” نیز شعری چنین دارد :
عارض چون مهش یکی، سنبل مشکفام دو
وای به تیره روزیم، صبح یکی وشام دو
سکینه دختر میرزا عبدالله نسابه(1250ق) نیز چنین گوید :
ساقی ماهرو یکی، ساغر لعل فام دو
از کف ولعل او ستان بوسه یکی وجام دو
تذکره شعرای یزد از برادر زاده امهانی به نام جوادخان نام میبرد که”دارای طبعی موزون بوده و” فلک” تخلص داشته است.
سید محمد میرسلیمانی بافقی