نونهال بافقی، برای شهرش افتخارآفرین شد

فرزادبرزگری؛ نونهال بافقی، که برای شهرش افتخارآفرین شد

هشتمین جشنواره کشوری «دست های کوچک دعا»  با حضور شرکت کنندگانی از سراسر کشور در تبریز برگزار شد. در این جشنواره نزدیک به 1500 نفر از بین 74 هزار دعای رسیده برای شرکت در مسابقه برگزیده شدند.

در این جشنوراه که از گروه سنی زیر 12 سال برگزار شد آثاری از مجموعه “دعاهای کودکان و نوجوانان” به داوری گذاشته شد.

فرزادبرزگری بافقی، موفق به کسب عنوان سومی مسابقه “دست های کوچک دعا” از بین 1500  راه یافته به این جشنواره شد.

فرزاد کوچولوی 6 ساله، در خصوص دعایی که باعث کسب رتبه اش شد به خبرنگار «بافق فردا»، گفت: دعا کرده؛ «خدایا اگه یه ذره حواست به آدما نباشه بد میشن، خدایا حواست به آدم بدا باشه که اذیت آدم خوبا نکن، کاشکی من را یه فرشته درست کرده بودی تا هر وقت آدم بدا خواستن آدم خوبا را اذیت کنن، درگوششون صلوات بفرستم».

 این نونهال، یکی از دعاهای هنگام تحویل سال نو،  را هم خواند: «خدایا از امروز می خوام برای ماهیم صلوات بفرستم تا یادت نره مواظبش باشی، خدایا قول میدم اذیت خواهرم نکنم تا سالش خراب نشه، قول می دم رو دیوار نقاشی نکشم، اگه یه وقتایی یادم رفت تو منو ببخش».

مادرفرزاد برزگری، با اشاره به پیشینه و زمینه های قبلی فرزندش در این خصوص، گفت: فرزاد عشق و علاقه زیادی به صلوات داره و از وقتی قصه اذان گفتن در گوشش در کودکی را گفتم بیشتر به این گونه مسایل علاقه پیدا کرده است.

این مادر با اشاره به علاقه فرزندش به قصه، داستان و نقاشی، ادامه داد: دعایی که فرزاد با آن در جشنواره شرکت کرد تا حدودی تحت تاثیر تصاویری از جنگ و درگیریهای سوریه که در تلویزیون پخش می شود است.

این مربی کانون پرورش فکری کودکان، همچنین توصیه نمود: پدر و مادرها نسبت به ثبت نام فرزندانشان در مسابقات مرتبط با استعدادهایشان کوشش نمایند.

احمدبرزگری پدر فرزاد، با اشاره به دعاهای صمیمی و بی غل و غش کودکان در این جشنواره، عنوان داشت: فرزاد دعاهای زیادی با این مضامین دارد و بسیار کنجکاو نیز هست.

وی همچنین توصیه کرد: پدر و مادرها استعدادهای مختلف بچه ها را جدی بگیرند.

نوجوان شاعره بافقی، در برنامه زنده  تلویزیون تبریز  شاعر شهرش را یاد کرد

این خانواده یک دختر نوجوان با استعداد و شاعره هم داشت.

مریم برزگری بافقی 12 ساله که سال گذشته در جشنواره شعر رضوی در شهرکرد مقام دوم کشوری را کسب کرده، گفت: گاهی وقت ها شعر میگه و اولین شعرش هم متاثر از فوت دوستش سروده است.

این شاعره نوجوان، ابیاتی از اشعارش را خواند:

کبوترات آقا چقدر قشنگن

وقتی دارن رو گنبدت می خندن

بابام میگه هرچه می خوای دعا کن

نمازبخون آقاجونو صدا کن

میرم چادر نمازمو بیارم و … .

این نوجوان بافقی، که با؛ پدرو مادر به مناسبت کسب رتبه برادر کوچولویش “فرزاد” در جشنواره «دستهای کوچک دعا» در یک برنامه زنده تلویزیونی در شهر تبریز شرکت نموده بود در نخستین کلام هایش در این شبکه از شاعر بلندآوازه شهرش وحشی بافقی یاد کرد.