یوزحیوانی که خیلی ها برایش دل می سوزانند

دسته: محیط زیست، منابع طبیعی، گردشگری , مقالات
۹ دیدگاه
شنبه - 9 شهریور 1392

IMG_1495

یوزپلنگ آسیایی حیوانی که  9 شهریور ماه را به یاد “واقعه بافق” بنامش نامیدند.

این روز(روز ملی حفاظت از یوزپلنگ) اگرچه برای همه طرفداران محیط زیست تاثر برانگیز است، اما بافقی ها؛ بخاطر جفایی که بر آنان رواداشته شد از همه غمناک تر و متاثرترند.

 در واقعه ی 9 شهریور73 که هنوز حقیقتش برای خود بافقی ها مجهول است و از پس سالیان دراز هنوز واقعیت آن بر بسیاری از مردمان این دیار نامعلوم مانده است، آنطور که برخی رسانه ها نقل می کنند؛ “یوزپلنگ” مادری که همراه با 3 توله اش برای نوشیدن آب به حوالی باغها و کشتزارها بافق آمده بود با ضربات بیل و چوب کشته شدند و یک توله زنده ماند که ” ماریتا” نامیده شده 9 سال بعد تنها و در اسارت در پارک پردیسان تهران مرد.

در نقل های مختلف از؛ کشاورزان بومی تا افراد غیربومی عاملین این کشتار بیان شدند، برخی دایه های دلسوزتر از مادر نیز بر چاشنی این آش افزودند و کار را تا رسانه های خارجی کشاندند.

اکنون از پس سالهای دور برآن شدیم تا کنکاشی در این خصوص انجام دهیم و این واقعه را از جنبه های مختلف بررسی نماییم تا حقیقت موضوع بر همگان آشکار گردد.

 “خوش بود گر محک تجربه آید به میان”

“تا سیه روی شود هر که در او مس باشد”

قبل از آنکه مطلب ام را بیان کنم، چند علامت سوال که پس از سالها هنوز در ذهن نگارنده باقیمانده را برای اهل فن می نویسم تا جواب درخور و شایسته ای برای سوالات بنده و برخی همشهریانم بیان کنند.

نخست آنکه؛ با اطلاعات ناقص بنده و همانگونه که حتی در برنامه های حیات وحش تلویزیونی به دفعات نشان داده حیوان های وحشی معمولا توله هایشان را به همراه نمی برند و حتی زمان احساس خطر برای نجات فرزندانشان بجای نزدیک شدن به لانه از محل زندگیشان دور می شنود و اینکه یک “یوز” که از هوش بالایی برخوردارست با 3 توله راهی گردد و کیلومترها از محدوده لانه اش آنهم برای خوردن آب دور و به حاشیه شهر وارد گردد!؟ کمی تامل برانگیز نیست!؟

دوم آنکه؛ آیا تا زمان این حادثه طرح و برنامه ای برای حفاظت گونه نادر “یوز” وجود نداشت!؟ که متولیان و دست اندرکاران امر این روز و این فرصت را برای نامگذاری مناسب دانستند؟

سوم آنکه؛ اکنون که قریب 20 سال از نامگذاری این روز با اهمیت گذشته چرا در سالروز این نامگذاری در شهریور92، در سطح شهربافق حتی بنر یا پارچه نوشته ای نصب نشده تا با یادآوری این حادثه، از تکرار حوادث مشابه برای این گونه با ارزش جلوگیری نماید، شاید اینگونه فقط برای همایش و سمینار و این دست چیزها ارزشمند است!؟

چهارم اینکه؛ اگر به فرض این حادثه با گناه و خطای فرد یا گروه اندکی تحقق یافته باشد این را باید به پای یک جامعه و شهر نوشت!؟

پنجم اینکه؛ اگر این رویه یعنی نامگذاری روز کشته شدن حیوانات نادر مبنایی برای نامگذاری روزهاست! چرا زمان کشته شدن خرس قهوه ای و 2 توله اش در سمیرم(پی نوشت1) بنام روز ملی خرس قهوه ای نامگذاری نمی گردد! یا مثلا کشته شدن پلنگ در لرستان بنام روز “حفاظت از پلنگ” نامگذاری نمی گردد؟!

ششم آنکه؛ چه خوب و یا بد، این روز« حفاظت از یوزپلنگ آسیایی» بر مبنای واقعه بافق شکل گرفته است، چگونه است این شهر با گذشت 20 سال از این واقعه هنوز یک موزه علوم طبیعی(حیوانات تاکسی درمی) یا یک مرکز تحقیقات تخصصی ندارد تا کودکانش با این موجودآشناتر شوند و بر اهمیت سایر گونه هایشان واقف شوند؟

ده ها سوال از اینگونه در ذهن بنده و همشهریانم وجود دارد که باشد برای مجالی دیگر اگر پاسخگویی پیدا شود.

نخست یادآوری می نماییم؛ اگر آنگونه که می دانیم این حیوان نادر در چند نقطه از ایران باقیمانده باشد و اگر بپذیریم که همه واقعیت را گفته باشند نه به سرگین و ردپایی ادعا نموده باشند آیا مگر غیر از این است که این نقاط دست نخورده تر و بکرتر ازسایر نقاط باقیمانده و این تا حدودی موید فرهنگ بالای همزیستی مردمان این سرزمین ها و بوِیژه این دیارست که توانسته اند تا کنون و خیلی سالها پیش از  دایه های دلسوزتر از مادر به حفظ محیط پیرامون خود پرداخته و در تردد در جاده ها نیز جوانب احتیاط برای جلوگیری از حداقل آسیب به حیوانات را رعایت کنند.

همچنین ده ها نمونه از مهربانی و محبت مردمان قصبه طیبه بافق نسبت به حیوانات در سالیان اخیر شاهد هستیم حتی این بذل محبت در خصوص گونه هایی که چندان نادر نیستند هم اعمال گردیده چه برسد به گونه های کمیاب نادر( مراقبت یک شهروند بافقی نسبت به یک بزمچه زخمی و تحویل آن به محیط زیست بافق و ده ها نمونه دیگر که مجال نوشتن نیست).

مردم بافق بخاطر محبت و مهربانی شهره اند و این گونه هجمه ها که شاید سهوا و از سر دلسوزی و یا عمدا و برای اهدافی که نمی دانم صورت گرفت جفایی نابخشودنی در حق مردمان دیار “دارلشجاعه” بافق بود و امیدوارم در آینده به انصاف قلم بزنند.

توصیه میکنم؛ این دایه دلسوزان عزیزتر از مادر، تحقیقی میدانی از سطح شهر و روستاها و پیران کهنسال در خصوص آن سالها و مخاطراتی که حیوانات بوجودآوردند و مردم دست به اسلحه نبرده و حیوانات را نکشتند انجام دهند، تا قدری نجابت بافقی ها حداقل بر خودشان هویدا شود. سیدعلیرضا ناظری بافقی

1.سایت محیط زیست ایران(سبزپرس)


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۷
برچسب ها:
دیدگاه ها
آشنا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 9 شهریور 1392 - 11:47 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سیمای جمهوری اسلامی بر مبنای نامگذاری نهم شهریور نباید در جهت تخریب چهره یک شهرستان و مردم فهیم آن اقدام نماید چرا که به فرض که این واقعه بر اساس خطای غیر عمد یک یا چند نفر و در جهت دفاع شخصی اتفاق افتاده باشدمجوزی برای تبلیغات منفی نیست لازم است مسئولین امر موضوع را به اطلاع مسئولین حفاظت محیط زیست و سیمااعلام تا از تکرار پخش آن با محوریت تخریب مردم بافق جلوگیری گردد.

پورفلاح این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 10 شهریور 1392 - 8:03 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سید عزیز، سلام
مطلب جالب و قابل تاملی بود.مخصوصا سوال اول. تا جایی که من یادم هست، قرار بود فرد خاطی از طریق مراجع ذیصلاح نام برده شود. برخی می گویند فرد حمله کننده سرباز وظیفه نیروی انتظامی وقت بوده است.
درهر صورت مهم این است که بجای پرداختن به گذشته، به این فکر کنیم که حالا که برای دنیا این قضیه یوز این قدر ارزش دارد و حاضر است میلیونها دلار خرج آن کند، چرا نتوانیم از این فرصت استثنایی استفاده کنیم و برای شهر آبادی بیشتری فراهم کنیم و اصلاً جوری جا بیندازیم که بجای آنکه بافق را با چغارتش بشناسند با یوزپلنگش بشناسند.
کشتن یوز بد بوده و الان این مهم است که همه، بافق را به عنوان بزرگترین زیستگاه این جانور می شناسند. این اتفاق خیلی خوبی است.

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 10 شهریور 1392 - 11:29 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

البته برخی می گویند مادر فرار کرده و یک توله کشته و 2 تا زخمی شدند که یکی در راه انتقال از بین رفت

احمد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 10 شهریور 1392 - 1:01 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام
با تشكر الان اين مطالب صدق مي كند نمي بيند چگونه براي نزديك نمودن چند گيلومتر راه براي چند روستا چگونه با بيل مكانيكي وبلدوزر به جان طبيعت و محيط زيست (يوز پلنگ آسيايي )افتادند و هيچكدام از مردم بافق حتي اعتراضي به آن نمي كن ومسئولين نيز جهت نابودي آن تلاش مي كنند .منطقه بافق فقط منطقه معدن خيز نيست بلكه يك منطقه توريستي است اگر مسئولين با كار كارشناسي و دلسوزي كار كنند و دلشان براي بافق بسوزد هرگز يك منطقه توريستي و زيبا را اينگونه تخريب نمي كنند .

حسین ارجمند این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 10 شهریور 1392 - 2:33 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام ،با تشکر از ﺁقای ناظری که به این مسئله پرداختند.
این یک فرصت بزرگ برای مسئولان شهراست تا بتوانند حداکثر استفاده را از ﺁن ببرند. چون برای نخستین بار در تاریخ کشور است که یک روز برای حفاظت از یک گونه غیر انسانی بزرگ داشته می شود .
پیشنهادی را دریکی از سایت های خبری خواندم که دیدم بد نیست در این جا هم عنوان شود.
«سال آینده، جام جهانی فوتبال در برزیل برگزار خواهد شد؛ کشوری که تصمیم گرفته تا نماد این مسابقات را آرمادیلو انتخاب کند، گونه‌ای در حال انقراض در آمازون. روشی که پیش‌ترها هم در جهان سابقه داشته و چینی‌ها هم سمبل المپیک خود را با خرس پاندا پیوند زده بودند.
بیاییم از فرصت حضور جوانان تیزپا و هوشمند ایرانی در جام جهانی 2014 برزیل استفاده کرده و با نقش بستن، نشان یوز ایرانی بر پشت پیراهن و دیگر وسایل این بازیکنان در آوردگاهی بین‌المللی که بیش از هر میدان دیگری در معرض دید جامعه‌ی جهانی قرار می‌گیرد، بکوشیم تا توجه به نجات و ماندگاری یوز در سرزمین ایران را دوچندان سازیم»
بنابراین ما می توانیم از این مسئله بیشترین استفاده را ببریم و بافق را در جهان مطرح کنیم.
ضمنا یوز یک ثروت ملی و ماندگار است به گونه ای که قیمت هر یوز نزدیک به یک میلیارد و 750 هزار تومان می باشد.

بابا برقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 10 شهریور 1392 - 4:04 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ما تو جنگ بیشترین شهید رو نسبت به جمعیتمون دادیم.رزمنده اسیر وجانبازان شهر مون هم که بیشترین امار رابه خودشون اختصاص دادندخلاصه این که بافقیهاتو هشت سال دفاع مقدس خوب درخشیدندولی دریغ ازمحبت بالادستیها.فقط منتظرند چندنفر که تعدادشون به انگشتهای دست هم نمیرسدخطایی کنند تا همه شهر را ببرند زیر سوال…

فضول باشی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 10 شهریور 1392 - 5:22 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام بر همه دوستان مخصوصا دوستمان احمد عزیز دوست گرامی شما هنوز متوجه نشدی که یوز آسایی در کوه بافق وجودندارد و این یوز بهانه ای است که تعدادی خُم نون دونی داشته باشند من به دوست عزیزمان سفارش می کنم اگر دلش برای طبیعت و محیط زیست می سوزد به دنای شرقی برود یا از پروژ ه راه سازی آبشار بیشه دیدن کند خواهد فهمید بر ای دسترسی به یک روستا هزاران درخت را قطع می کنند وای بر حال ما اگر مغرضانه بگوییم

شهروند این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 11 شهریور 1392 - 12:33 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام جاده مورد نظر فقط امنیت کارمندان … را به خطر میاندازد که بالای یک تپه پاتق درست کردند و دور از چشم مردم خدا میداند به همراه
مهمانهای ویژه با حیات وحش چه میکنند و به اسم یوز سالها دم از جذب توریست میزنند در حالی که هنوز یک توریست هم منطقه را ندیده بعلاوه یوز حیوانیست که به سرعت اهلی میشود و با تغیرات محیط اطراف کنار میاید حافظان اصلی حیات وحش مردمند که محیط زیست با بداخلاقی و توهین به مردم در حال از بین بردن این حافظان است در ضمن جاده 40 کیلومتر محور بافق کوهبنان را نزدیک میکند . بیچاره دایناسورها که نمیدانم ان زمان محیط زیست اونا را خوردند یا اونا …. را .والسلام هر چه خدا بخواهد.

اکرم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 16 شهریور 1392 - 11:56 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام برادر سید.مرسیاز مطلبت.بازهم گلی به جمال قلمت.ولی این نکته رو بدون اگه محیط زیست دنیا هم جمع بشن و بخواهندنگذارند که جاده گزو آسفالت نشه نمیتونند.میدونی چرا؟چون پشت این قضیه سیاسی هست.چون میخان جاده کوشک به اونطرف رو بخاطر انرژی اتمی ببندند.دارند با این جاده کم کم مسیر رفت وآمد راعوض میکنند.البته ما اعتراضی نمیتونیم داشته باشیم.چون این مسئله به امنیت کشورمون برمیگرده.دیگه هم دنبال این قضیه نباش.کسی به حرف شما گوش نمیده.مرسی عزیز

You cannot copy content of this page