بافق از سلسله ی سامانیان تا سلسله ی سمنانیان
تاریخ نگار نیستم وبه تاریخی که دست نوشته ی کاتب ها و میرزا نویس های پولکی بوده اعتمادی نیست ولی گاهی وقتها غصه هایی سراغ ذهنم می آید که اگر آنها را روی صفحه ی سفید کاغذ نیاورم ذهن خودم سیاه می شود و اینها امروز رنج من است در هتل آریا مشهد نشسته بود م و به سخنان موافقین و مخالفین دولت در بررسی صلاحیت وزراءگوش می دادم به طور ناگهانی به این فکر فرو رفتم که 1171 سال از روزی که نصر یکم سلسله ی سامانیان را بنیانگذاری نمود می گذرد آن زمان محدوده مرزهای ایران بیش از دو برابر مرزهای کنونی بود هرپادشاهی امد به بهانه ای و شاید به خاطر چند روز بیشتر ماندن بر مسند حکومت قسمتهای از این خاک را که کورش کبیر با هزاران زحمت فتح نموده و آبادش کرده شاهان نالایقی به ثمن بخس واگذار می کردند همیشه برای من جای سوال بود چرا در جنگ ایران و روسیه میرزاعبدالحسنخان وآصفالدوله در قرارداد ترکمانچای قلمروهای باقیمانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان و نخجوان به روسیه واگذار شد.؟ ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به روسیه شد. و در ازای این همه جاهایی که از ایران جدا شد روسیه قول داد از ولیعهد وقت عباسمیرزا حمایت کند.و این بود دستاورد فحتعلی شاه این شاه نالایق به خاطر حمایت روسیه از فردی خود خواه ،ترسو،و بزدل خوش آب و هواترین بخش های ایران از کشور ما جدا شد ای ننگ بر این شاهان ، و اما با گذشت 1171 سال از روی کار آمدن سامانیان می گذرد بدون هیچ گونه تعصبی باید به روان دلیر مردان سامانی درود فرستاد و همیشه یاد کورش بزرگ را ، رزمندگان هشت دفاع مقدس را درسینه ها زنده نگهداریم که جان دادند و وجبی از سرزمین ایران را به دشمن ندادند امروزه وقتی تاریخ زندگی این شاهان نالایق را مرور می کنیم به این واقعیت تکراری تاریخ پی می برم همان طوریکه فحتعلی شاه قاجار به خاطر حمایت روسیه از ولیعدی عباس میرزا فکر می کرده سرزمین ایران ارثیه پدرش هست یا پشت قباله مادرش بوده به روسیه واگذار می کند بعضی مسئولین بافق هم دقیقا همین خط و مشی را داشتند به بهانه ی ماندن چند روزی بیشتر در پُست ریاست سرزمین بافق را مانند گوشت قربانی بین همسایگان تقسیم کردند تا شاید استانداری یا وزیری ، وکیلی از ولیعهد آنان حمایت کند وای بر ما اگر شهروندان بافقی عصر سامانیان زنده می شدند اگر نصر یکم ، اسماعیل سامانی دوباره فرصت حیات پیدا می کرد و نقشه ی سیاسی بافق را نگاهی بیاندازد حتما به مدیران لایق سامانی در عصر خود افتخار می کردند و مدیران دولت سمنانیان را نکوهش می نمود وای بر مدیران دولت سمنانیان اگر رودکی استاد شاعران زنده می شد چگونه به او می گفتند که سامانیان سرزمین گرفتند و ما بر باد دادیم به امید روزی که سرزمین های جداشده به آغوش بافق باز گردند این ابیات را از رودکی بزرگ شاعر هم عصر سامانیان تقدیم خوانندگان عزیز می نمایم باشد که روز ی جشن بازگشت d19 ، چاه گز ، و سی و چهار روستای ییلاقی در صحن امام زاده واجب التعظیم برگزار نماییم
بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و دُرشتی های او زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست خِنگ مارا تامیان آید همی
ای بخارا شاد باش و شاد زی میر زی تو شادمان آید همی
میر سرو است بخارا بوستان سرو سوی بوستان آید همی
میر ماه است بخارا آسمان ماه سوی آسمان آید همی
قصه گوی غصه های شما
عباس ابراهیمی خوسفی Abbasebrahimi74@yahoo.com
سلام گل گفتی آی گل گفتی
ولی با این حرفو حدیث ها این مردم بیدار نمی شوند
امیدوارم این شورای جدید و جوان بتوانند d19 و چاگز واین 34نقطه خوش اب وهوا را به بافق برگردانند