جگر شیر نداری، سفر عشق مرو

دسته: مقالات
۳ دیدگاه
یکشنبه - 31 شهریور 1392

untitled1-80x8011

کانت جمله زیبایی دارد، او می گوید: « دانایی مستلزم جسارت است» یعنی فقط افراد شجاع و دلیر به دنبال دانایی و معرفت می روند.
از چند زاویه می توان به این مسئله نگریست. از یک طرف می شود گفت: فرد برای این که به سرزمین دانایی و معرفت، قدم بگذارد باید زیاد تلاش کند و مشقت ها و رنج های زیادی را متحمل شود و شب تا صبح بیدار بماند و خود را از لذت های دنیوی محروم کند .
در حقیقت یک دانشمند، باید خودش را وقف علم کند و تمام همّ و غم خود را برای ایجاد شرایطی بهتر و جامعه ای سعادتمندتر به کار ببرد.
چه بسیار افرادی که شبانه روز، زحمت کشیدند و عمر خود را در لابلای سطور کتاب ها ،سپری کردند تا بتوانند اندکی ،رنج ودرد بشریت را تسکین دهندو خیلی از ﺁن ها در زمان حیاتشان به هیچ مال و منالی نرسیدند و در نهایت فقر و تنگدستی، از دنیا رفتند که نمونه های ﺁن در تاریخ زیاد است.
از زاویه دیگر هم می توان به این سخن «کانت» نگاه کرد ، یعنی این که هر چقدر انسان بداند و دانایی و معرفت خود را بالا ببرد زندگی برای او دشوارتر خواهد بود. چون او چیزهایی می داند و به درجاتی رسیده است که  عوام الناس، نمی فهمند و در حقیقت اورا مانند بیگانه ای در میان خود می دانند .«بازم و حیران شود در من هما/ جغد که بود تا بداند سرّ ما»
حالا یک مرحله بالاتر بروید ودانایی را، فقط منحصر در علم ودانش نکنید بلکه معرفت و ﺁگاهی درونی را از ﺁن استخراج کنید و با دیدی عرفانی تر به ﺁن نگاه کنید، ﺁن وقت می بینید که واقعا زندگی کردن برایتان فوق العاده دشوار خواهد بود.مولوی می گوید:«بوی کبر و بوی حرص و بوی ﺁز /در سخن گفتن بیاید چون پیاز»یعنی افرادی که به درجاتی از معرفت رسیدند می توانند بوی تنفر انگیز رذایل اخلاقی را استشمام کنند و از کبر و حسادت و غرور دیگران رنج ببرند.
دنیا؛ پر از نامردی و نامردی هاست و اهل دل ،خوب می دانند که دنیا ،چیزی جز رنج و سختی  نیست چون تمام لذت ها ی ﺁن زود گذر است.و این درک و فهم  است که ﺁن ها را رنج می دهد ودقیقا به همین علت است که همواره از دنیا و مافیها متنفر هستند.و چه زیبا شناسانه مولوی  سروده:«ﺁن که بر افلاک رفتارش بود/ برزمین رفتن چه دشوارش بود»
 کافیست شما صفحاتی از نهج البلاغه را ورق بزنید تا دنیاگریزی و نفرت مولای متقیان(ع) از مادیات را ببینید وقتی حضرت می فرمایند : « دنیا مانند مردار است و جویندگان ﺁن ،مانند سگانی هستند که بر گرد ﺁن مردار ،جمع شدند»
اگر می خواهید درد دیگران را بفهمید باید با اراده ای ﺁهنین، قدم در وادی دانایی و معرفت بگذارید و مطمئن باشید ؛ﺁدم هایی که نمی فهمند  و فقط به فکر شکم و زیر شکم هستند،خوشبخت تر هستند و به تعبیری: « خوشبختی فرزند نامشروع حماقت است»  چون  ﺁن ها هیچ درد ورنجی را متحمل نمی شوند و تصور می کنند که به این دنیا ﺁمدند تا چند صباحی زندگی کنند و اندکی عبادت کنند و توشه ای برای ﺁخرت برگیرند و بروند و رنج و درد دیگران، برایشان  چندان اهمیتی ندارد .
پس برای ورود به وادی انسانیت، باید خودتان را ﺁماده و مهیا کنید تا رنج ها و دردها ی زیادی را تحمل کنید         و ﺁن وقت است که می توانید باری از دوش جامعه بردارید و فردی مثمر ثمر شویدو به  تعبیر دکتر شریعتی«خداوندا تو می دانی که انسان بودن وماندن در این دنیا چه دشوار است. چه رنجی می کشد ﺁن کس که انسان است و از احساس سرشار است»
دکترحسین ارجمند

پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۳۸
برچسب ها:
دیدگاه ها
محمد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 2 مهر 1392 - 11:16 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خیلی خوب بود دستتون درد نکنه . مختصر کوتاه و زیبا نوشته شده بود . ولی راستش من معنی کلمه معرفت رو نمی فهمم . 🙂 ولی دانایی رو خیلی خوب . لذت بردم از متنتون .
عالی بود

امیدوار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 4 مهر 1392 - 4:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

احسنت.کاملا درست است.

تنها این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 5 مهر 1392 - 7:17 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

عالی بود عالی

You cannot copy content of this page