اردکان و ادعاهای مالکیتش تمامی ندارد؟!!!

شاید نوشتن این سطور و چاپ شدنش در هفته ای که قرار است بزرگترین رویداد فرهنگی شهر و حتی استان یعنی کنگره وحشی بافقی برگزار بشود آنچنان جایگاهی نداشته باشد و فکر دلسوزان بافق را به خود مشغول کند اما شاید نگفتن و ننوشتن و تعلل در اطلاع رسانی هم کار درستی نباشد وکار از کار بگذرد و بشود آنچه نباید.

داستان چادرملو و D19  و بندر خشک و هزاران داشته ای که امروز فقط نامی از آن باقی مانده و ثمره اش عاید دیگران شده را که به خاطر دارید؟ دل خوش بودن به نامه نگاری و پی گیری و امروز برو فردا بیای اداری راهم که چشیده ایم و جز افسوسی از این مذاکرات بی نتیجه چیزی دستگیرمان نشده را چطور؟

یک بار یا چند بار گفتن از طریق تریبونهای مختلف و بعد طومار نویسی و یک روز و چند روز داغ شدن تضییع حقوق شهری که از کم برخوردارترینهای استان است هم که برایمان عادی شده و می دانیم رانت نفوذ و قدرت از همه اینها جلوتر است را هم کسی نیست که نداند!

ماجرای جاده گزوییه و یوز و محرومیت روستاههای همجوار از جاده مناسب و داستانش را که هم ساخته می شود هم نه و سناریویی که گوش فلک را کر کرده را هم فکر کنم فقط بچه های در جنین مادر باشند که ندانند.

شاید بگویید چرا اینقدر مقدمه چینی؟چرا راست نمی روی سراغ اصل مطلب؟ خوب آخر موضوع اینقدر کوچک نیست که براحتی بتوان گفت و شنید و نوشت!!!

تاریخ دارد تکرار می شود خبرهایی رسیده که به نتیجه نرسیدن پی گیریهای بازپس گیری آنومالی D19 خیال هم استانی هایمان در شهر همجوار یعنی اردکان را راحت کرده وبه این نتیجه رسیده اند که به هر نحو ممکن حیات وحش و مسائل محیط زیستی حوزه آبریز را جزء منطقه حفاظت شده کویر دره اجیر اردکان لحاظ کنند و برای این مهم درخواستی  داده اند و به نتیجه هایی هم رسیده اند تا نه تنها ماجرای این آنومالی برای همیشه تمام شود بلکه گستره منطقه حفاظت شده ای که در خاک بافق است به یمن ریاست نماینده اردکان بر کمیسیون محیط زیست موجبات ممنوعیت هرگونه راهسازی و رفت و آمد را از بافق بگیرد و اگر روزی بافق بخواهد عملیات معدنکاری از زریگان گرفته تا بالا سر حسن آباد به انجام رساند بهانه در خطر بودن وحوش دره انجیر را سنگ راه کنند و در فرصتی مناسب ببُرند و ببِرند!!!

در اینکه چند و چون این شنیده و خبر چگونه است اطلاع دقیقی ندارم اما می دانم با نشستن و دست روی دست گذاشتن و نپرسیدن و نخواستن و حتی دلخوش به تکذیبهای دروغ بودن کار درست نخواهد شد پس باید چاره ای اندیشید.

محمد علی قاسم زاده