چند نکته از کنگره وحشی بافقی
کنگرۀ چکامه سرای چیره دست بافق ، با همۀ گفت و شنودهای چندین ساله برگزار گردید . در فضایی دوستانه با حمایت یک تنۀ سنگ آهن مرکزی ایران ، مهربانی هیأت علمی دانشگاه یزد و حضور سبز میهمانان خوش ذوق از سراسر ایران زمین و استادانی که شناسایی نام وحشی بافقی به پژوهش و تلاش آنان بوده است . شهر ، غوغایی عارفانه یافته بود . سخن بیشتر مردم به وحشی ختم می شد . روز 17 مهر ماه تمام ادب دوستان و پژوهندگان خود را مهیای حضور در کنگره می کردند . ادارۀ ارشاد بافق و یزد با اتحادی جالب توجه برنامه های افتتاحیه و حضور میهمانان را پیگیری می نمودند . دعوت از میهمانان یک در میان انجام می گرفت . شور و عشق به وحشی خستگی را از کالبد تلاشگران ربوده بود . همه چیز به خوبی و با کار گروهی انجام پذیرفت . روز موعود فرا رسید همۀ دعوت شدگان آمده بودند . سخنهای زیبایی در سالن همایش آهنشهر گفته شد و مقاله های جالب توجهی قرائت گردید . مقاله ها زیاد بود از دانشجویان ، استادان و صاحبان اندیشه ولی در این میان بافقی ها با محبت بی نظیر همیشگی خود جایگاه به دیگران داده بودند . انگار همشهریان وحشی سخنی برای او نداشتند . تنها می خواستند نامش بافقی باشد که بود ، هست و خواهد بود . مقاله ها که خوانده می شد ، دعا به جان دکتر تشکری می کردم که با ارائه کتاب جدید خود از کمرنگ شدن نام بافق خودداری نموده بود . همه از برگزاری همایش راضی بودند . نمی دانم چرا احساس غربت وحشی حتی با برپایی کنگره اش کمتر نشد حتی زمانی که مهمانان برای بازدید از خانۀ وحشی به سمت مسجد جامع رفتند این غریبی بیشتر به چشمم آمد . همه رفتند و آمدند ، دانسته و ندانسته خانۀ وحشی بافقی را دیدند و در آن عکس یادگاری انداختند . پس از دو روز خواندن و گوش سپردن و شناخت بیشتر وحشی بافقی مراسم اختتامیه آغاز گردید . شور و هیجان این مراسم بیشتر بود اما حسن سلیقۀ کمتری در آن به کار رفته بود . در ابتدا همه سخنرانی کردند و ابراز خشنودی از برگزاری این همایش . آنگاه که نوبت به رونمای از کتاب شد ، با روشی جدید تنها تصویر کتاب و نام نویسندگان پرتوان آثار را به میهمانان نشان دادند . کسی از تلاش این عزیزان سپاسگزاری نکرد . جا داشت با فراخواندن استاد حسین مسرت (به عنوان پژوهشگری که تا کنون زحمات زیادی برای بازشناسایی حکیم وحشی بافقی کشیده همچنین در کنگره دو کتاب آتش جانسوز و شرح پریشانی ارائه نموده ) از وی تجلیل نمود . همچنین از تلاش دکتر علی اکبر تشکری بافقی نویسندۀ کتاب یزد در عصر صفویه قدردانی کرد . رونمایی از کتاب راه و روشی دارد که باید پیش از برگزاری کنگره می آموختیم هر چند این دو بزرگوار نیازی به روی سن رفتن و تشویق شدن ندارند چون آنچه از کنگره می ماند کتابشان و نامشان است که چون خورشیدی در همیشه تاریخ خواهد درخشید . همچنانکه نام وحشی بافقی ماند .
عالیه نقیب الذاکرین بافقی(مهرگان)
سلام خواهر خوبم همیشه همین بوده ( کی بکشه رنجی کی ببره گنجی