فریادعاشورا،ﺁزادی

«خداوندﺁزادی راﺁفریدوبشربندگی را».

وقتی ماه محرم  فرامی رسد و داستان عاشورا بیان می شود ما را بدون  تردید به یاد ﺁزادی و ﺁزادگی می اندازد و حقیقت  تابناک عاشورا در این جمله گهربارمجسم می شودکه: «اگردین ندارید لااقل ﺁزاد مرد باشید»

سوالی که دراین جا مطرح می شود این است که ﺁزادی وﺁزادمردی چیست ؟ ارائه تعریف واحد و روشن از ﺁزادی ،کاری سهل و ممتنع است و تاکنون تعاریف زیادی از ﺁزادی بیان شده است اما در عین بدیهی بودن و وضوحی که مفهوم ﺁزادی دارد محل مناقشه ومباحثه فراوانی واقع شده است .

عده ای عقیده دارند که آزادی واقعی  را می توان در جنگل پیداکرد چون در ﺁن جا  تمام موجودات، آزاد می خورند ، می چرند و می آشامند. اما چنانکه می دانیم در جنگل نیز فقط زورمندان آزادند ، آنهایی که دندان های تیز دارند و می توانند دیگران را بدرند و بخورند. آیا مفهوم آزادی همان دریدن و خوردن ضعیف ترهاست؟

 شماری بر این باورند که آزادی در نظامهای دموکراتیک وجود دارد، زیرا که در آن سیستم ها، قانون حکومت می کند و دولت ها نمی توانند بدون حکم قانون، کسی را مجازات کنند. اما در چنین سیستم هایی ،ملیونها آدم وجود دارند که مثل برده ها در کارخانه ها و کارگاهها جان می کنند و حاصل دسترنج شان به جیب زور مداران و زرپرستان می ریزد و آنها نه تنها آزادی خود را از دست میدهند بلکه نشاط، آرامش روحی و آینده خانواده خود را نیز از دست می دهند.

پس آزادی در کجا وجود داردودرکدامین سرزمین باید به دنبال ﺁزادی گشت؟ ادیان، به مردم وعده می دهند که در بهشت موعود می توان ﺁزادی را در ﺁغوش کشیدو طعم شیرین ﺁن را چشید. اما بزعم عده ای اگر مرگ یک خواب ابدی باشد و زندگی در آن دنیا تکرار نشود، چنین وعده ای یک فریب نخواهد بود؟؟

برخی رسیدن به آزادی های سیاسی را آزادی میدانند اما بسیار وقتها آزاد نوشتن، آزاد گفتن، آزاد سفر کردن و آزاد انتخاب کردن، انسان معاصر را به آزادی نمی رساند.

یک گرسنه اگر آزاد بنویسد، آزاد دشنام بدهد، آزاد انتقاد کند؛ کجای دنیا را خواهد گرفت و چه باری ازدوش او برداشته می شود؟ﺁیا درد گرسنگی و رنج محرومیت را می توان با شعار ﺁزادی از جامعه بشری زدود؟

شاید آزادی یک سراب باشد، یا ستاره ای در یک کهکشان دور یا یک خیال واهی، ویا شاید مقداری امنیت و نان بخور ونمیر و حق مشارکت در امور عمومی ،اما هرچه که باشدﺁزادی نعمتی است که خداوند به بشرارزانی داشته است واورا ﺁزادﺁفریده است تاهرگونه که می خواهد بیاندیشد وزندگی کند ورویاهای خودرا تحقق بخشد وتنها قدرت بی بند و بار است که می تواند آزادی را تباه کند وزنجیرهای اسارت را بردست و پا ی اندیشه بشرببندد واورا در دره نیستی بیاندازد.

پیروان مکتب  حسینی و رهپویان سیره نبوی معتقدندکه حسین(ع) تنها درس دین داری و دفاع از دین در بحرانی ترین شرایط را بهﺁیندگان نیاموخت،بلکه حسین درس ﺁزادی و ﺁزداگی را به همه ﺁزادمردان و زنان جامعه ﺁموخت.به ﺁنانی که حتی درددین ندارند و ارزش های دینی برایشان مطرح  نیست،لیکن درس کرامت و ﺁزادگی انسانی  راخوب می اندیشند و ذلت و زبونی و بردگی را نمی پسندند.

حسین(ع) ﺁزادگی را با تمام وجود درظهر عاشورا فریادزد و خواب خفاشکان شب پرست را تا ابدیت ﺁشفته ساخت و مشعل ﺁزادی را درهزارتوی تاریخ برافروخت به گونه ای که خاموش شدنی نخواهدبود.

او به بشریت ﺁموخت که انسان آزاد انديش، ذلت انسان همنوع و همسان خويش را بر خود روا نمي داردو چند روز دنيا را راست قامت و سرا فراز مي زيدو معتقداست: کسی که دربرابر خداوند زانو بزند؛ می تواند در برابر هر قدرتی ایستادگی کند ودر حقیقت  خون خدا،همواره در گوش ما فریاد می زند:«در دنیایی که نتوان مردانه زیست مردانه مردن زندگیست»

دکترحسین ارجمند