بيقراري در شهر تا برقراري ارتباط

آموزش نياز يک حرکت ، کار و فعاليت درست است .امروز جهان به اين نتيجه رسيده است که انجام دقيق و صحيح کارها و فعاليتهاي مختلف براي رسيدن به مقصد و هدف نيازمند آموزش است و ارتباط که 90 درصد زندگی انسان را تشکیل می دهد مهمترین آموزشی است که باید آموخته شود .

امروز حتی برای انجام وظیفه در هر شغلی ، استاندارد آموزشی تعریف شده است که همانا ميتواند يک سازمان و نهايتا جامعه را به سمت اهداف اجتماعي فرهنگي مذهبي و .. پيش ببرد البته تجربه نيز عنصر موثري در سرعت پيشروي به سمت اهداف است .

مثلا مدتي است نامگذاري هاي معابر و ميادين در شهر يکي از داغترين مباحث هر محفل  گرديده و مقالات متعدد نوشته و عبارات طنز گونه بيشتري در سطح جامعه رواج يافته است ، علي رغم تمام اين مباحث پيش آمده هيچ مسئولي جوابيه يا توضيحي صادر نکرد و نگفت که اين نام هاي خاص در مسير رسيدن به کدام هدف است پس ارتباط در اینجا لنگ میزند .

مقصود و هدفم پرداختن به موضوع کليشه شده ي نامگذاري ها در شهر نيست بلکه اشاره کردن به علل جواب نداشتن انتقادات و پيشنهادات مردم توسط مسئولين شهر در رسانه است ، که البته مبحث آموزش در آن جایگاهی خاص دارد .

تا بحال توجه کرده ايد نسبت پيامکهاي چاپ شده در دو هفته نامه شهرمان به جوابهاي مسئولين مربوطه در حد صفر است !! چند درصد مسئولين شهرمان نسبت به انتقاد ها و مقالات نوشته شده در فضاي مجازي ، مطلبي را بيان کرده و از حق خودشان در چاپ جوابيه ، در همان فضا ، استفاده کرده اند ؟ در حالي که اکثريت اين سازمانهاي دولتي و غير دولتي به اين هفته نامه ها و فضاي مجازي دسترسي داشته و از سوالات و مقالات باخبر ند ؟ از طرفی متاسفانه مسئولین ما باز شاید به دلایل متعدد که یکی از آنها همان آموزشی که ندیده اند و تجربه ای که نداشته اند ، بجای تهیه کردن جوابیه ، نشان داده اند که تمایل بیشتری به عکس العملی تند دارند و در بعضی موارد بدشان نمی آید به اصطلاح خودشان شاخ شکنی بکنند که متاسفانه در حال مرسوم شدن است. این در حالیست که شايد بتوان گفت بهترين جلسه پرسش و پاسخ با مردم همين ستون فضاهاي رسانه اي است بنابراين نياز است که روابط عمومي هاي سازمانها اين وظيفه خطير برزمين مانده را سروساماني دهند .

داريم که موفقترين مسئولين فعال ، کساني اند که ارتباطات خوبي از طريق رسانه ها با مردم دارند . بعبارتي مسئول زحمت کشي موفق تر است که درکنار انتقال فعاليتها و نظراتش در مجله ، نشريه و سايت سازمانش ، در ساير رسانه هاي شهر ، استان و حوزه فعاليتش نيز دستي بر آتش داشته است .

شايد بتوان گفت نياز آموزشي روابط عمومي سازمانهاي شهرما ، گذارندن دوره مديريت بيان فعاليتها و همچنين ارتباط سالم با مردم و منتقد و محقق است چراکه ايشان در حوزه اطلاع رساني و استفاده از قدرت استقلال رسانه هاي شهر در راستاي ايجاد ارتباط وسيعتر با مردم قدمهاي قابل تاملي برنداشته و از خود ضعف نشان داده اند .

از طرفي روابط عمومي فرمانداري شهرستان نيز ميتواند اين وظيفه خطير پيگيري را برعهده گرفته و از کنار سوالات مردم و اين جلسه بزرگ علني پرسش و پاسخ به سادگي نگذشته و استفاده لازم را برده و مردم را نيز از اين پيگيري در همان فضا مطلع نمايد .

اميد است اين وظيفه بر زمين مانده ، برداشته و برنامه ای آموزشی در زمینه ارتباط فراهم گردد تا این خلاء آموزشی و آن جلسه علنی پرسش و پاسخ در راستای آبادانی شهرمان ایجاد گردد که انشالله مسئول ما به مسئول در جامعه اسلامی و منتقد و سوال کننده ما به منتقد و پرسشگر جامعه اسلامی نزدیکتر شود.

 محمد مهدی علیزاده فلاح