انشای من ( طنز )
انشای من ( طنز )
*معلم ریاضی
معلم ریاضی ، همه چیزش روی حساب و کتاب است و فکر کنم زندگیِ روزمره اش هم همین طور باشد یعنی همه چیز را به شکلِ اعداد و ارقام و حساب های ریاضی می بیند .
آدم ها را به شکلِ عددِ یک ، خورشید را به شکلِ عددِ صفر ، کوه ها را به شکلِ عددِ هشت ، پاهایش را به شکلِ عددِ یازده ، اشک هایش را به شکلِ عددِ پنج و . . .
و یا شاید همه چیز را شبیهِ اشکالِ هندسی می بیند . مثلاً ماشین ها را به شکلِ مستطیل ، کیفش را به شکلِ مربع ، صورتش را به شکلِ دایره ، چشمانش را به شکلِ بیضی ، همسرش را به شکلِ استوانه و بچه هایش را به شکلِ مکعب مستطیل ، خانه اش را به شکلِ مکعب و غذایش را به شکلِ یک جور معادله ی چند مجهولی می بیند . عجب کابوسِ شیرینی است فکرش را بکنید .
معلم ریاضی وقتی می خواهد ما را نصیحت کند می گوید : خوشی هایتان را در هم ضرب کنید و حاصلش را منهای غم هایتان کنید و خنده هایتان را بین هم تقسیم کنید و یا می گوید : زندگی ، کلاً یک جور معادله است .
نویسنده : سارا زعیمیان بافقی ، 14 ساله
بازدید: ۱۵۵
برای شروع عالی بود.اگر چاشنی طنزش را بیشتر بکنید بهتره.موفق باشید.