چطوو شد که ایطوو شد ؟؟؟؟

دسته: تلخند و لبخند
۲۵ دیدگاه
سه‌شنبه - 24 دی 1392

آیا میدانستیدچطوو شد که ایطوو شد ؟؟؟؟

آیا میدانستید که کپسول گاز کجا و چگونه اختراع شد؟

:به گفته دیرینه شناسان سالها پیش قرار شده بود که شهر بافق گاز کشی شود ولی روزی برخی از مسئولین شهر جلسه گرقتند و به این نتیجه رسیدند که: خوب این چه کاریه که بخواهیم این همه راه لوله کشی کنیم تا گاز را به این شهر بیاوریم؟!! مگه مغز اسب خورده ایم که بخواهیم اینهمه پول را هله حروم(حرام بزبان بافقی) کنیم؟؟بهتر نیست که گاز را به صورت فشرده و mp3در بیاوریم تا هم اینقده پول لوله گاز رو ندیم ،هم حمل و نقلش آسونتر باشه؟؟

و بدین ترتیب گاز را فشرده کرده و درون وسیله ای بنام کپسول ریختند و اینگونه بود که کپسول گاز اختراع شد!!!!!!!

————————————————————————————-

بتازگی باستان شناسان به این نتیجه رسیده اند که نانی که میلیونها سال پیش دایناسورها استفاده میکردند مشابه آن هم اکنون در بیشتر نانوایی های شهر بافق پخت میشود!!!!

به گفته این باستان شناسان نان بافق به علت دارابودن مواد پروتئینی سرشار از قبیل جوش شیرین 80 درصد-آرد سوسکو10 درصد-گچ یزدو سیمان سفید هر کدام 5 درصد،تنها داخل معده دایناسورها هضم میشده!!!!!

این باستانشناسان در پایان مقاله خود به این نکته هم اشاره نموده اند که:خدا رحمی به معده های مردمی که از این نان میخورند ،بکند که اگه تا حالا زخم معده نگرفته باشند خیلی هنر کردند!!

————————————————————————————-

آیا میدانستید که تنها شهر در دنیا که تمامی اعضای یک خانواده از شوهر گرفته تا همسر و تمامی پسران و برادر زن و اعضای نزدیک و دور در یک شرکت بزرگ کار میکنند شهر بافق هست؟

آمارها نشان داده که بطور مثال بسیاری از کارکنان این شرکت بزرگ علاوه بر این که خود و همسر عزیزشان در این شرکت مشغول بکار هستند تمامی پسران خود را نیز در این شرکت سر کار گمارده اند.جالبتر اینکه بمحض این که فرزند جدیدشان هم بدنیا میاید توقع دارند اون را هم سر کار بگذارند(البته جلو جلو اسم این طفل خردسال و معصوم در لیست نوشته شده و بمحضی که از سربازی برگشت سریع میره سر کار!!!)

————————————————————————————-

 ع.ا.حسین آباد


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۴۱
برچسب ها:
دیدگاه ها
حاج حسنی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 2:00 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

جالب بود .خندیدیم.

منظور حیدرزاده این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 2:37 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام.برای نان بافق واقعا عین حقیقته.کاش کسی فکری برداره.ماکه معده هامون از کار افتاده لااقل فکری برای کودکان ما بکنید.

احسان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 2:40 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

منظورازشرکت بزرگ احیانا سنگ آهن نیست؟ای کلک!!!!

mohsen این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 2:43 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خیلی باحال بود.فقط کم بود بیشتر بنویسید.موفق و پیروز باشید.

davood این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 2:50 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

الف جون فکر نکنم تا هزار سال دیگه هم بافق گازکشی بشه.من نمیدونم چرا به هیچ طریقی این لوله های لامصب گاز سر نمیرسه؟بخدا شدیم سوژه فامیلهای یزدیمون که هنوز باید بریم گاز کپسولی بگیریم.بدبختی تا کی؟

رضايي این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 3:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ممنون حسين آباد عزيز زيبا بود
ديروز تو يه مجلسي بزرگي سخنراني ميكرد(بافقي نبود) وميگفت يادتونه قديماظرف دست ميگرفتيم وميرفتيم نفت ميخريديم.نتونستم حرفي بزنم اما بحال مسئولين ميخنديدم وبحال مردم شهرم گريه ميكردم كه اين قديم كي به سر مياد

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 3:33 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

یعنی میشه وقتی نتیجه ام به دنیا میاد ، بغلش کنم و ببرمش کنار بخاری گاز سوز !!!!!!!!

انصاف این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 4:41 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

چقدر مطالبتان تکراری شده// حیف که داشته های شهرمان زیر سایه طعنه ها و طنزهای بی معنا گم شد.

رضادهقانزاده بافقی( رخصت) این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 5:33 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام
ضمن تشکر از ع ا حسین آباد درخصوص مطرح کردن مشکلات بافق بصورت طنز از ایشان درخواست میکنم منبعد این مسائل رادرقالب بهتری مطرح کنند تا تلقی بی اهمیتی و مزاح به خود نگیرند. باعث تاسف است که مسائل مطرح شده هنوز دربافق لاینحل مانده و کاربه جایی میرسد که به سوژه طنز و مسخرگی تبدیل میشود. البته قلم طنز خود نوعی بیان واقعیت است لاکن به نظربنده این مسائل باید در قالبی بیان شود که درنظرمسئولین این شائبه راایجادنکند که مردم دیگر بدان عادت کرده اند و کاربه جایی رسیده که مشکلاتی که مردم به چشم واقعیت بدان مینگرند حال تعبیر به شوخی و طنز شده باشد. خداوند به تمام کسانی که با قلم و قدم خود دراه خدمت به مردم گام برمیدارند توفیق عنایت فرماید
تابعد…رخصت

منتقد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 6:34 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دوستان منو دعوا نکنید
ما بافقی ها حقمونه انتظار داریم مسئولین برامون کاری بکنند که انتظاری عقلانی نیست باید خودمون با هم متحد باشیم

jhgyug این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 6:48 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من فکر میکنم بافقیها از نسل دایناسور ها باشند که هشتو نمی شند

123 این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 8:31 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام دهشیر هم گاز کشی شد صبر کنید استان کرمان هم دلش به حال شیطوری ها بسوزه شاید برا اونا هم گاز کشی کنه شما بافقی ها بمونید نوشابه بی گاز

عباس ابراهیمی خوسفی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 9:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

بیا سوته دلان با هم بگریم دست مریزاد

علی اقا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 24 دی 1392 - 10:25 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

حقمونه مردم دارن مریخ را تسخیر میکنن ما هنوز داریم قله ای ومله ای و کوهی وشهری در می آریم تازمانی که این فکرمون باشه با همینا سرمون را می برن وبخت هم نمی شیم

گمنام این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 12:46 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام خدمت نویسنده عزیز
ممنون از طنزای واقعا قشنگتون
بابا بزارین این آقای حسین ابادی حقیقت شهرمونو به طنز بگه شاید شاید مسئولین کمی خجالت بکشند و به خودشون بیان به خدا مسئولین باید جدی تر از اینها وارد عمل بشن.
یا علیییییییییییییییییییییییییییییی

ع.الف.حسین اباد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 9:00 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام خدمت تمامی دوستان و خوانندگان سایت بافق فردا.از این که میبینم در مورد نوشته های بنده نظر میدهید خیلی سپاسگذارم.مخصوصا از استاد بزرگوارم عباس آقای ابراهیمی.دوستان عزیز هر کس بطریقی میتونه در پیشرفت شهرش کوشا باشه.من استعدادم در همین نوشتن طنز هست و بس.خدا میدونه وقتی حرص میکنم از کم و کاستی های شهرمون یهو این مطالب به ذهنم میاد.بعنوان مثال وقتی میبینم برای یک کپسول گاز گرفتن چه زجری باید بکشم یا مشکلات پیش پا افتاده دیگر، این نوشته ها رو در قالب طنز مینویسم.دوستی نوشته نگذاریم مشکلات شهر در قالب طنز باعث بشه که کم کم مسئولین مسائل شهر براشون عادی بشه.با نظرش موافقم ولی اگر صبور باشید قول میدم روز به روز چاشنی نیش و کنایه هام رو طوری زیادش کنم که کم کم مسئولین بگن:بابا تمومش کنید ما تسلیمیم.بخداوندی خدا اگر اینجور که من طعنه میزنم با نوشته هایم افراد دیگر هم مطلب مینوشتند حتما جواب میداد.در مورد همین نان شهرمون اغراق که نگفته ام.اگر مسئولی این مطلب رو بخونه و انصاف داشته باشه حتما پیگیر میشه ببینه چرا اینقدر مشکلات پیش پا افتاده ای مثل نان و …اطراف ما هست.اگر هم پشت گوش انداخت مطمئن باشید یه روزی چه تو این دنیا و دنیای دیگر باید جوابگوی خدا و مردم باشه. اگر بیشتر مردم این نوشته ها رو میخوندند خواه ناخواه تلنگری میشد بهشون ولی حیف که استفاده کنندگان اینترنت در شهر ما قشر خاص و کمی هستند.به امید روزی که حتی یک مسئول از مسئولین عزیز شهرمون با خواندن این نوشته ها فکری بحال بهتر شدن معیشت مردم بکنند.انشاءا….پیروز و موفق باشید.ع.الف.حسین اباد

ع.الف.حسین اباد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 9:12 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای رضا دهقانزاده بافقی و آقای رضایی واقعا ممنون.لطف دارید شما.آقای انصاف از شما هم سپاسگذارم ولی آقای انصاف درسته که ما داشته های زیادی تو شهرمون داریم ولی کاش مسئولین عزیز این چند مشکل را هم رفع میکردند .در ضمن همین طنز بی معنا رو هم فکر نکنم کس دیگه ای جایی ابراز کنه.کجا دیدید توی شهر ما مردم اعتراض کنند به پخت افتضاح برخی نانوایی ها؟ بنده اگر کاری نمیتونم برای مردم انجام بدم حداقل در مورد مشکلاتشون زبان گویایشون که هستم.تشکر:ع.الف.حسین اباد

    رضایی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 8:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    همه تلاشم این بود که مردم بفهمند .اما خندیدند..چارلی چاپلین..حسین آباد عزیزاگر هرکسی بقول خودمون دستی میجنباندوکاری که میتونست انجام میداد این وضع شهرمون نبود.من زیاد مسافرت میرم باور کن شهری به خرابی شهر خودم ندیدم هرچند پردرآمد ترین شهر کشوره.منم خوشم نمیاد به دایناسورتشبیه بشم ولی زبان طنزتلخه اگه میفهمیدیم گریه میکردیم نه خنده.از زبان تند بعضی از دوستان دلگیر نشوالبته به اونا هم حق میدم که ناراحت بشن اماچاره ای نیست ما که کارهای دیگررو امتحان کردیم به آزمودنش می ارزه.موفق باشی .ادامه بده

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 9:12 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

نگاهت را بلند کن.

بیکار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 12:00 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

20202020202020202

خان بزرگ این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 7:23 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

عزت زیاد حسین اباد.مرده مرامتیم بمولا.نوکرتیم داش.هرکی خوشش نیومد بگو شیکمشو سوفره کونم؟

غصه دار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 7:25 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقایون مسئول نانوایی های شهر فکری بردارید تو رو خدا.بجز دو تا نانوایی مابقی نانوایی ها نونشون بدرد احش.. میخوره.والا بخدا برید از شهرهای دیگه نان پختن یاد بگیرید.

بابا برقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 دی 1392 - 8:03 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ع،الف،حسین ابادمطالبتان بسیار جالب وخواندنی است پیشنهاد میکنم نام مستعاری برای خود انتخاب کنید .درضمن مطلب اخرتان در مورد کار اعضای یک خانواده در شرکت بزرگ بافق،خاص است ومختص یکی دوتا خانواده بیشتر نیست گرچه همون تعدادکم، خودش چند صدنفرهم میشوند.

جواد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 27 دی 1392 - 11:22 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام آقای الف.
ممنون خیلی خوب بود.شاید اینبار به بهانه شوخی و مزاح مسئولین یه کاری بکنن.
———–
آقای دهقانزاده فکر کنم اگه حرفامونو با جدیت بگیم مسئولین مسخرمون کنن ولی با ظنز وشوخی شاید بهشون بر بخوره و یه کاری بکنن.
———–
آقای انصاف از کدوم داشته ها میگید….
ای کاش این داشته ها رو نداشتیم اونوقت شاید وضع شهرمون بهتر بود.
=——–
هرجا که میرم مسافرت و میگم بچه بافق هستم بهم میگن بابا شما که وضعتون خوبه-یه شهر معدنی بزرگ……
ولی نمیدونن که م………

خواهرحسین اباد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 27 دی 1392 - 7:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

برادر ع عزیز میشه یه روزی مشکلاتی از قبیل گاز،نان،کار فرزندانمون و هزارمشکل دیگه برطرف بشه؟خدایا ما زنده میمونیم و این امکانت رو میبینیم؟؟؟؟من که امیدی نمیبینم.

You cannot copy content of this page