عامل به معلومات خود بودند

دسته: عمومی
یک دیدگاه
جمعه - 4 بهمن 1392

جناب حجت الاسلام والمسلمین  سید محمد موسوی فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین موسوی متن ذیل که بخشی از کلمات حکیمانه و سجایای اخلاقی، معلم اخلاق و مُبلّغ خستگی  ناپذیر حضرت حجت الاسلام و المسلمین کربلائی حاج سید احمد موسوی بافقی (ره)است را دراختیار ما قرار داده اند که عیناً درج میگردد

 

* «والله» تاکنون دروغ نگفته ام.

* انقلاب اسلامی مردم بزرگوار ایران پیروز است و به کوری چشم دشمنان اسلام به جلو خواهد رفت.

* بیش از چهل مجلس روضه خوانی ماهانه در منازل مومنین شهرستان بافق دارم . در مراسم روضه خوانی ماهانه در منازل مومنین یک بار هم (والله) چشمم را به دست زن صاحب خانه نینداختم.

* وقتی جبهه رفتم ،فقط کاری که از دستم برمی آمد -در مقابل جان فدائی رزمندگان اسلام – اقامه نماز جماعت و روضه خوانی ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)بود .

* وقتی در آخرین سفرشان به عتبات عالیات ، مشرف به حرم امامین عسکریین (ع) در سامراء شدند می گفتند : الحمد لله همه امامانم و جدم (ع) را در دنیا (مدینه، مشهد، نجف، کربلا ، کاظمین و سامراء) زیارت کردم ولی قبر مادرم زهرا (س) را خیر. ان شاءالله شفاعت آن ذوات مقدسه را در قیامت نصیبم کند.

* امر به معروف و نهی از منکر را همه انجام دهید.

* ظاهرتان را هم اسلامی کنید جوانان ریشتان را نتراشید و ای زنها زلفتان را بیرون نریزید.البته بارها به خاطر نهی از منکر مورد تهدیدقرار گرفتند!

* در بیمارستان سید الشهداء علیه السلام یزد بعد از عمل باز قلب حاضر به پاسخ دادن به سوال پرستاری که حجاب او کامل نبود ،نشدند مگربعد از رعایت حجاب.

* به یکی از نوه هایشان به صورت خصوصی توصیه می کنند و او برای همیشه این نهی از منکر را از پدر بزرگ خویش پذیرفت  و آن این بود که : عزیزم اگر بهشت میخواهی صورتت را نتراش.

* به برادر خود سید مصطفی هشدار دادند که اگر محاسنت را بتراشی در تشیع جنازه من شرکت نکن!!

* به دختران و نوه های خویش  و بانوان  اقوام توصیه می کردند از پوشیدن لباسهای ضد اسلامی و جوراب های نازک پرهیز کنند.

*  اذان گفتن با بلندگوی مسجد را توسط خویش ، قبیح نمی دانستند  و اذان گوی مسجد حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام (شهید اکرمی بافق) بودند و سپس نماز جماعت را اقامه می کردند.

* به نماز اول وقت – به صورت ویژه – اهتمام می ورزیدند و حتی اگر برایشان مهمان می آمد او را به نماز اول وقت دعوت می کردند.

* برای نماز و مسجد رفتن بهترین لباس خود را اختصاص می دادند و حتی در مسافرت ها آن را با خود می بردند.

* همه اهل خانه را با اذان صبح برای نماز اول وقت بیدار میکردند.

*مقید به استفاده از مهر و تسبیح تربت امام حسین علیه السلام و انگشتر عقیق با نام پنج تن آل عبا (ع) در نماز بودند.

* اخلاقشان زبانزد عام و خاص بود و قائل بودند که در روضه خوانی ها ، اگر خداوند یک کلمه اش را از ما بپذیرد از همه دنیا برتر است.

* پاداش روضه مختصری از امام حسین علیه السلام را هرگز حاضر به معامله و معاوضه به «ما سوی الله» نبودند.

* ریالی را – با اینکه می توانستند پس انداز کنند – هرگز پس انداز نکردند و از کمک های مالی به اندازه توان خود به فرزندان و نوه های خود که جزء« مرام خانوادگی »ایشان بود ،دریغ نمی داشتند.

* در جلسات  روضه آخرین روزهای عمرشان مانند همیشه با تبسم و دست دادن به استقبال مخاطبین خود می رفتند  و در جلسه آخر با تکاتک افراد دست داده و وداع کردند.

* عامل به معلومات خود بودند.

 وبلاگ مجمع طلاب بافقی مقیم شهر مقدس قم


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۳
برچسب ها:
دیدگاه ها
رضایی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 4 بهمن 1392 - 5:19 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خداوند این پیر غلام ابا عبدالله الحسین(ع)را بیامرزد.

You cannot copy content of this page