بدهکارانِ طلبکار

هفته گذشته با یکی از مغازه داران بافقی در خصوص شغل کاسبی و مغازه داری همصحبت شدم. با خود گفتم این گفتگوی چند دقیقه ای را برای خوانندگان عزیز بنویسم تا هم تلنگری به خودم باشد هم  شاید برای دیگران مفید واقع شود.

مغازه دار قصه ما می گفت: از اینکه توانسته برای مردم شهر امکاناتی فراهم کند تا در تامین مایحتاجشان مشکلی نداشته باشند خدا را شاکر است اما از بد حسابی برخی از مشتریان شاکی بود.

این کاسب بافقی می گفت: متاسفانه برخی از مشتریان بدحساب ،حساب و کتاب فروشنده را تحت الشعاع قرار می دهند و چه بسا یک فروشنده به علت نسیه فراوان و داشتن حساب دفتری در این آشفته بازار قیمتها در آستانه ورشکستگی قرار بگیرد یا حتی ور شکسته  شود.

این مغازه دار می گفت: مشتریانی دارد که مبالغ هنگفت بدهی شان را حاضر نیستند تسویه کنند و اگر برای یادآوری با آنها تماسی گرفته شود عجیب به گوشه قبایشان بر می خورد و چه بسا تسویه نکرده مشتری مغازه دیگری شوند و این ماجرا همچنان ادامه پیدا می کند . او این را هم می گفت که برخی هم ترفندشان این است که خرید نقدی شان از یک مغازه و نسیه شان از مغازه دیگری است و پس از جلب اعتماد مغازه ای که از آنجا بصورت نقدی خرید می کنند کم کم به حساب دفتری رو می آورند و برای مغازه دار بعدی باز همین آش است و همین کاسه.

او ادامه داد:ناگفته نماند ماجرای طلبکار و بدهکار تنها در صنف بازریان مشکل ساز نشده بلکه در انجام امور خدماتی یا ساخت و ساز و غیره نیز این روند نامبارک به وفور یافت می شود.

این کاسب بافقی می گفت:هستند کسانی که دستی در ساخت و ساز ساختمان از پی ریزی و سفت کاری گرفته تا کارهای ظریفانه دارند و از صاحبان املاکی که برایشان خدمتی نموده اند طلبکارند و در گرفتن طلبشان درمانده.

و ادامه داد البته یک طرفه قاضی نرویم هستند برخی از مغازه داران و صاحبان فنی که به مردم خدماتی عرضه می دارند بیشتر از قیمت واقعی یا هزینه انجام کاری را زودتر از موعد دریافت می کنند اما برای انجام کار تعلل می کنند و دست صاحب کار را در حنا می گذارند.

مغازه دار نوشته ما می گفت: همه این ها یک طرف اما درد و رنج آنجایی بیشتر می شود که می بینی بدهکاران میلونی یا چند صد هزارتومانی ای داری که مردم  آنها با به عنوان یک آدمِ دست به خیر می شناسند، از برگزاری مراسم جشن و عزا برای اهلبیت (ع)گرفته تا از زوار هرساله مکه و عتبات اما حاضر نیستند طلب مردم را بدهند یا کار مردم را راه بیاندازند.

فروشنده پردرد داستان ما از تخفیف ویژه اش برای مشتریان خوش حساب و اینکه برخی مغازه داران مشتریان بد حساب را به هم صنفی خود معرفی می کنند هم سخن گفت و از ته دل آهی کشید که چرا در کشوری که مسلمانیم و خود را شیعه می دانیم کمتر به سیره و روش پشوایانمان عمل می کنیم و حرفهایش را با این آیات و احادیث و جملات به پایان رساند:

* وای به حال کم فروشان آنان که وقتی چیزی را با پیمانه یا وزن از مردم تحویل می گیرند کاملاً حق خود را استیفاء می کنند ولی وقتی چیزی را تحویل مردم می دهند در پیمانه و وزن کمتر می دهند . آیا آنها عقیده ندارند که بعد از مرگ زنده خواهند شدو به روز بزرگ رستاخیز ایمان ندارند . روزی که تمام مردم در پیشگاه خداوند برای تعیین سرنوشت خود می ایستند.(سوره مطففین آیات1 تا 6)

*آدم خوش حساب شریک مال مردم است.

*پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه قادر به پرداخت حقّ ديگران است، اگر سهل انگارى نمايد و طلبكار را معطّل كند در مقابل هر روز تأخير، گناه شخص باجگير در نامه عملش ثبت خواهد گرديد.

محمد علی قاسم زاده