تکمله ای بر گفتار ناعادلانه بودن دستمزدها و نظرات خوانندگان و بازتاب آن
گفتاری که با عنوان “نادعادلانه بودن حقوق و دستمزد کارکنان و تاثیرات مخرب آن بر سازمان” توسط بنده نوشته شد، بازتابهای گوناگونی داشت و هرکس به فراخور کارسازمانی خود، آنرا به سیستم کاری سازمان خود، نسبت داد.
این نشان می دهد که سیستم پاداش و دستمزد در سازمانهای بویژه دولتی ما، که عموماً افراد نظردهنده را شامل میشود، دچار نقصها و مشکلاتی است که باعث شده، هرکس از دیدگاه حقوقی، گفتار فوق را تجلی درددل خود بداند.
بر خود لازم دیدم توضیحی بر این نوشتار بیاورم. نخست آنکه نوشته بنده، اثرات مخرب ناعادلانه بودن دستمزد را در یک سازمان، بررسی کرده و از دیدگاه کارکنان و کارفرمایان، به این معضل شغلی ـ روانی پرداخته است. از اینرو دیدگاه عزیزانی که حقوق و دستمزد نیروهای شرکت سنگ آهن مرکزی ایران را در سه نوع آن یعنی تبدیل وضعیت، قرارداد ماده 16 و رسمی بر اساس گفتار بنده، مقایسه کرده اند مثال درستی زده اند. یعنی تفاوت بین دستمزدهای این سه گروه به عنوان کارکنان یک سازمان، اگر به حدی باشد که بر فاکتورهای مربوط به سابقه کار و تخصص بچربد، اثرات مخربی که در نوشته بیان شده بر سازمان مذکور، نیز مترتب بوده و سایه افکنده یا می افکند.
اما اینکه میزان دستمزد و حقوق نیروهایی در ارگانها، سازمانها و شرکتهای مجزا و گوناگون، با هم مقایسه شود و بیان شود که این توزیع، ناعادلانه است، جدای از اینکه منطقی به نظر نمی رسد و بخاطر نوع و شرایط کاری، در هیچ نظامی یکسان نیست، بلکه از هدف و دیدگاه نویسنده گفتار نیز بدور بوده و موضوع دیگری را شامل می شود که در ادامه اندکی به آن خواهم پرداخت.
با تاکید دوباره بر اینکه کارکنان یک سازمان، قوه تشخیص داشته و همواره خود را با کارکنان دیگر سازمان، بویژه هم رتبه ای های خود، و همچنین با دوره های گذشته شغلی خود، مقایسه می کنند، بنابراین اینکه اگر در نظرات کسی بر این مسئله در سازمان خود واقف بوده و نظر می دهد، گویای این است که دقیقا هدف و دیدگاه نویسنده را دریافته و تایید کرده است. گرچه نظر دهندگان اینچنینی، می توانند اثرات مخرب این اختلاف را در سازمانی خود، یافته و به عینه، آنچه را که در گفتار در این خصوص آمده است را تایید و مشاهده کنند.
اما در جواب به افراد دیگری که به اختلاف در دستمزد در سازمان های مختلف، معترض بوده اند نیز باید بگویم که : ارزشیابی مشاغل، که اختلاف در میزان دستمزد و حقوق را به دنبال دارد، دارای مزایای بسیاری از جمله ایجاد انگیزش، انتخاب کارکنان مناسب، معرفی و تعیین مسیر ارتقای شغلی، فراهم آوردن فضای آموزشی و مرتفع کردن نیازهای مربوط به آن و ایجاد انگیزه در کارکنان برای بالابردن سطح تخصص و مهارت از این طریق، توزیع و اختصاص وظایف تعریف شده به شغل، پرداخت متناسب با فاکتورهای شغلی، جلوگیری از حوادث شغلی، بهبود شرایط کاری و … است.
در پرداخت دستمزد به مشاغل گوناگون، نوع و ماهیت کار، نسبت فعالیهای فکری و جسمی کار، هدف کار، شرایط تخصصی احراز شغل، و فاکتورهای بسیاری نظیر مهارت، تحصیلات، قوه ابتکار، استعداد، سطح مسئولیت، خطرات ناشی از کار و …. لحاظ می شود که این خود باعث عدم توزیع یکنواخت دستمزدهاست.
اینکه دوستی گفته بود درآمد شرکت سنگ آهن مرکزی ایران، باید در بین کارکنان تمامی سازمانهای شهر توزیع شود، تا مشکلات موجود مرتفع گردد، ناشی از همین عدم اقبال نظردهنده محترم، به بحث ارزشیابی مشاغل، تاثیرات آن و جایگاه های متنوع شغلی است. البته پرواضح است ارزشیابی مشاغل در یک سازمان، باید به گونه ای باشد، که پرداخت متناسب با کار (که هم عاملی انگیزشی و هم عاملی نگهدارنده در جهت ارتقای سطح رضایت کارکنان است) عدالت را رعایت کند.
از دیگر سو، از کسانی که در سازمانهای مختلف، منتفعان اصلی این اختلاف در دستمزدند و حقوق های بالا میگیرند (که تفاوت فاحش دستمزد آنها، نویسنده را بر نوشتن آن گفتار و نظردهندگان را بر نوشتن نظرات گوناگون وادار کرده است) درخواست دارم، برای توجیه دریافت دستزد بالای خود، نکته ای، نظری، صحبتی و یا دفاعی را در قالب نوشته ای در زیر همین مطلب، بنگارند که اگر ننویسند، چنین بر می آید که به این اختلاف، واقفند و نظرات معترضان به این اختلاف را می پذیرند!!
سید امین رضوی
باتشکر از شما سید بزرگوار
که اینقدر روان مطلب رو نوشتین امیدوارم اون اشخاصیکه ادعای داشتن فرهنگ و مدرک و از اینجور مسائل دارند هم متوجه صحبتهای شما بشوند
باتشکر