دوستان؛ بخوانیم
هفته کتاب و کتابخوانی نیست، به زمان برگزاری نمایشگاه بزرگ کتاب تهران هم نزدیک نیستیم اما میخواهم جسارت کرده رطب خورده منع رطب کنم و عاجزانه اول خودم بعد شما را به خواندن دعوت نمایم.
کتاب خوانی من و شما را از سطحی نگری که آفت جامعه کنونی ماست نجات می دهد و به افکارمان عمق می بخشد.
کتابخوانی برخلاف راه های دیگر دریافت اطلاعات هم به دلیل توضیحات صبورانه نویسنده، حجم کتاب و همچنین مقدمه و مؤخره ای که معمولا در نوشتن بکار می برند مطالب کامل تر و جامع تری به خواننده میرساند؛ و همینطور به دلیل ممیزی هایی که در راه چاپ کتاب وجود دارد مطالب صحیح تر به خواننده می رسد؛ در این مطلب مثال هایی را ذکر خواهم کرد که در نتیجه کسب اطلاعات از راه هایی به غیر از کتابخوانی حاصل شده است:
ماجرای اول:
خودم را جز خانواده بافق فردا می دانم لیکن اولین سوزن را بر آن میزنم تا برسم سراغ جوالدوز دیگران.
در بافق فردا دیدم شعری زیبا از شاعری در قید حیات نوشته شده است و آن به نام وحشی بافقی سند زده شده است ؛ در بخش نظرات این شعر تذکر دادم ولی همچنان آن شعر با نام وحشی بافقی دیگران را گمراه میکند.
با یادآوری دوستی دیدم در مطلب دیگری وصیّت نامه علی اصغر وفادار به وحشی بافقی نسبت داده شده در یزد فردا هم به نقل از بافق فردا باز نشر شده است.
ما نه تنها دیوان اشعار شاعر بزرگ شهرمان را کامل نخوانده ایم بلکه هنگام ضرورت هم حوصله مراجعه به فهرست اشعارش را نداریم(یادآوری میکنم معمولا اشعار بر اساس حروف الفبا مرتب شده اند)
ماجرای دوم:
ضریب نفوذ اینترنت در ایران از 50درصد هم گذشته است و اکنون اکثریت به اینترنت دسترسی پیدا کرده اند، خیلی از این افراد اینترنت را با شبکه های اجتماعی اش شناخته اند؛ شبکه هایی که به خودی خود مطلبی ندارند و محتوای آن ها توسط کاربران نوشته و منتشر میشود. اما کاربرانی که متاسفانه کم تعداد هم نیستند با دیدن نوشته ای که به مذاقشان خوش می آید بدون هیچ تحقیق و فکری به تائید آن مطلب پرداخته و با باز نشرش به گمراهی دیگران کمک می کنند.
به طور مثال مکرراً در این شبکه های اجتماعی مشاهده کرده ام که شخصی که احساسات ناسیونالیستی دارد به تائید مطالب خلاف واقعی پرداخته است که کشور و هموطنان و تاریخش ستایش کرده است. آخرین مورد هم مربوط میشد به مطلبی که ویندوز xp را به خوارزمی دانشمند ایرانی نسبت داده بودند.
ماجرای سوم:
در جایی میخواندم که در سال هایی که مارکسیست های منکر خدا برای تبلیغ سیستم فکری شان و خود خدا توسل میجستند و به مردم می گفتند: خدا در آیه نخست سوره بقره به بزرگان مارکسیسم اشاره کرده است؛ آیه شریفه «الم» به اول نام استالین و لنین و مارکس اشاره میکند. با همین روش هم عده ای مارکسیست شدند و به عضویت حزب توده درآمدند. البته از آن طرف هم بودند کسانیکه به مردم را بدین شیوه از کمونیست ها بیزار می کردند آن ها ادعا می کردند: کمون یعنی خدا و کمونیست یعنی خدا نیست.
و در پایان:
یادم می آید چندین سال پیش یکی از مسئولین وقت در جواب سؤال مجری تلویزیونی در مورد سرانه پایین کتابخوانی در کشور گفت: ما سرانه مطالعه در کشور را با پخش فیلم و سریال و سخنرانی جبران کرده ایم.
سید احسان شریعتی
آفرین سید عالی بود