سایبان شهر

دسته: فرهنگی، هنری، مذهبی
۵ دیدگاه
سه‌شنبه - 15 بهمن 1392

بعد از مطلبی که چند روز پیش در مورد ضرورت کتاب‌خوانی با عنوان(دوستان؛ بخوانیم) نوشتم سرکار خانم آقایی مسئول جوان اداره کتابخانه‌های عمومی بافق لطف کردند و تماس گرفتند و بنده را برای شرکت در جلسه ای که ظاهرا از چندین سال پیش ماهانه با موضوعیت کتاب برگزار می شود، دعوت کردند.
در جلسه شرکت کردم؛ تقریبا تمامی مسئولین اجرایی شهرستان حضور داشتند. جلسه دو ساعتی به طول انجامید و پس از باید باید کردن های شرکت کنندگان بدون حصول نتیجه ای به پایان رسید.
اگر چه جلسه مصوبه ای به همراه نداشت اما بار دیگر یادآور شد که توقع کار فرهنگی از نشست های این چنینی خشت بر دریا زدن است و  اگر به واقع دغدغه کتاب داریم باید سراغ تک تک افرادی رفت که خود کتاب میخوانند و کتاب‌خوانی را ضروت امروزه شهرمان می دانند. از آن ها بخواهیم برخواسته و قدمی بردارند و ما نیز همت کنیم با دست و زبان و قلم مان آن ها را یاری نماییم.
اگر این کار را کردیم آن وقت است که میتوانیم امید داشته باشیم آینده ای را شاهد باشیم که کتابخانه های بافق بجز ایام امتحانات هم مشتری داشته باشد، می توان انتظار داشته باشیم که خواسته مردم از کاندیداهای مجلس و شورای آینده این باشد که برنامه های‌شان در حوزه فرهنگ چیست؟ می توانیم انتظار داشته باشیم که مسئولین با این سؤال مردم مواجه شوند که چرا بافق 3 کتابخانه دارد و مهریز 11تا؟
خانم آقایی که سه ماهی است به سمت ریاست اداره کتابخانه های عمومی بافق منصوب شده اند در همین راستا قدمی برداشته اند که بسیار قابل تقدیر و درخور ستایش است. ایشان با دعوت از اساتید و صاحبنظران شهرستان محافلی علمی و فرهنگی را با عنوان «سایبان شهر» پایه‌ریزی کرده اند. امید دارم که این حرکت با استقبال همشهریان مواجه شود و سبب تداوم آن گردد.
–    حکایت نی(مثنوی خوانی) — دکتر حسین ارجمند
–    در کوچه رندان(حافظ خوانی) — استاد اسدالله کریمزاده
–    دست های کوچک، قلم های بزرگ — استاد ملکزاده
–    قاصدک(آموزش مبانی خبرنگاری) — جناب آقای سید علیرضا ناظری
–    آسمان شب(آشنایی با علم نجوم و کهکشان ها) جناب آقای ابوالحکیمی
–    معجزه قلم — سرکار خانم نقیب الذاکرین
–    بر بال ملائک(زندگی به سبک نهج البلاغه) — جناب آقای مهدوی نژاد
–    مرا بخوان با من بخوان(نقد و تحلیل کتاب «ایران، چگونه ایران شد») — جناب آقای پورفلاح
–    جرعه ای برای نوشیدن(زندگی هدفمند) — جناب آقای محمدرضا دهستانی
–    شرح پریشانی من(نقد و بررسی اشعار وحشی بافقی)
–    سیب سلامت(بهداشت مامائی) — سرکار خانم بیگی
–    آموزش تیراندازی

—-
سید احسان شریعتی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۱
برچسب ها:
دیدگاه ها
admin این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 15 بهمن 1392 - 8:23 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

علاقمندان می توانند برای ثبت نام و شرکت در این محافل به کتابخانه عمومی مراجعه نمایند.

عباس ابراهیمی خوسفی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 15 بهمن 1392 - 11:02 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام آفرین احسان جان

گمنام این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 16 بهمن 1392 - 9:34 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام.
انیس كنج تنهایی كتاب است فروغ صبح دانایی كتاب است

بُوَد بی مزد و منت اوستادی ز دانش بخشدت هر دم مرادی
سپاسگذار از قلم زیبای شما.

کتابدار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 16 بهمن 1392 - 10:19 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

جانا سخن از زبان ما می گویی
خیلی ممنون آقای شریعتی

قلندر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 16 بهمن 1392 - 10:30 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

باز حرف از خواندن و مشق و کتاب
باز افسوس از یکی دو حرف ناب
سالها اجلاس و مجلس می کنند
فکر آنان است چو کفی روی آب
این یکی را بهره از دانش نیست
آن یکی را نیست از نقد هیچ تاب
عاقبت بی حاصل آید گفتگو
کی شود مشکل گشا از آن کتاب
گر تو را عشق کتاب باشد به سر
از خودت مایه گذاری چون شهاب
آن شهاب الدین از عشق کتاب
جامه می داد تا بیابد یک کتاب
مرعشی باید تا آباد شود
این ولایت از کتاب و در ناب
گر قلندر گویدت این قصه را
باید باشد تحمل چون شهاب

You cannot copy content of this page