معلم، تصمیم می گیرد: آینده ای ویران یا آینده ای آباد
در این نوشتار می خواهم به وضعیت بسیار مخربی، بنام “کم کاری معلمان” بپردازم. نمی خواهم بگویم وجود دارد یا نه، بلکه می خواهم بگویم اگر وجود داشته باشد، چه بلایی بر سرآینده فرزندان این مرز و بوم خواهد آمد.
نقش معلم، نقش بسیار قابل تاملی در جامعه است. نقشی که یک معلم در تقویت مبانی علمی و به دنبال آن فرهنگ، ادب، معرفت و شعور یک انسان دارد، با هیچ شغلی قابل قیاس نیست. از اینروست که آن را با شغل انبیاء مقایسه می کنند. معلمی که از بنیه و جوهره علمی، دینی و اخلاقی عمیقی برخودار است، می تواند در جامعه، منشاء تاثیرات بسیار بزرگ و شگرفی باشد. از آنجا که وظیفه الهی، انسانی و شرعی یک معلم، تربیت و اصلاح نسل آینده است، بنابراین کم کاری وی، می تواند اثرات بسیار مخربی بر آیندگان بگذارد. چنان چه یک تاجر، کم کاری کند، تنها ضرر اقتصادی وارد می کند اما کم کاری یک معلم، خسارات سنگین و غیر قابل جبرانی بر پیکره اقتصاد، فرهنگ، روان و سیاست جامعه وارد می کند.
یادم می آید بیست سال پیش که کنکور شرکت می کردیم، کسانی که پایین ترین رتبه ها را می آوردند و در هیچ دانشگاهی پذیرفته نمی شدند، راهی مراکز تربیت معلم می شدند تا در آینده وظیفه تعلیم و تربیت نسلهای بعد را بر عهده گیرند!! وقتی نظام آموزش عالی کشور ما، چنین دیدگاهی به معلمی داشته و آنها را از بین شاگردان متوسط رو به پایین انتخاب می کند، اولین ضربه را بر پیکره آموزش و پرورش، وارد کرده است. آیا در بین اطرافیان خود، کسی را می یابید که با وجود امتیاز بالای کنکور، و با طیب خاطر و علاقه، به شغل معلمی روی آورده باشد؟ معلمین، در نظامهای پیشرفته آموزشی کشورهای غربی، از بین نخبگان و بهترین دانش آموزان برگزیده می شوند، تا کسی که وظیفه تربیت و تعلیم فرزندان جامعه را برعهده دارد، خود شاگردی برجسته بوده باشد.
وقتی دانش آموزان متوسط رو به پایین، آموزگار دانش آموزان بعد از خود می شوند، این شرایط امروزی را که همه بر ناکارآمدی آن اذعان دارند، و هر کس که فرزند دانش آموزی در خانه دارد، آنرا به عینه می بیند، بوجود می آید. البته واضح است که باید زیرساختهای این اقدام فراهم شود از جمله : تشویق معلمان، ارتقای احترام به این قشر مهم و تاثیرگذار در جامعه در رسانه ها و برنامه های تلویزیونی، افزایش سطح رضایت شغلی معلمان، اعطای دستمزد و حقوق و پاداش های در خور توجه به گونه ای که دانش آموزان متوسط رو به بالا را نیز به شغل معلمی ترغیب کند، افزایش سطح علمی استادان مراکز تربیت معلم تا معلمان متخصص و با اطلاعی را تحویل مراکز آموزشی دهند.
نکته دیگر، عدم احترام دانش آموزان امروز به معلمان است. گرچه ادب و نزاکت دانش آموزان امروزی، بواسطه وجود وسایل ارتباطی مخرب نظیر اینترنت، ماهواره، تلویزیون، موبایل و از همه مهمتر، عدم آگاهی خانواده ها از میزان و نوع دسترسی فرزندانشان به این وسایل، بسیار نسبت به گذشته کاهش یافته است، اما عدم تربیت معلمان بافرهنگ و کاردان، نیز بر این مسئله دامن زده است.
نکته دیگر ، میزان حقوق و دستمزد معلمان است. با وجود ساعات کاری کمتر و تعطیلی های بیشتر نسبت به سایر کارکنان دولت، به دلیل شغل بسیار مهم و تاثیرگذار آنها، لازم است به مشکلات معیشتی و رفاه معلمان رسیدگی شود تا نوع پوشش و آراستگی، میزان مطالعات، سطح رفاه و نوع زندگی آنها، برخورد و بازتاب فکری شان در مسایل مادی در مدرسه و محیط کار به گونه ای باشد که احترام دانش آموزان و میزان فراگیری آنها را برانگیخته و حفظ کند.
مشکل دیگر که گریبانگیر بسیاری از اقشار جامعه است، اعتیاد است. معضل اعتیاد در معلمان، به دلیل نقش بسیار مهمی که بازی می کنند، هرچند اندک هم باشد، بسیار چشمگیر بوده و تاثیرات منفی بر نحوه تدریس و آموزش و از همه مهمتر بر نوع نگاه اجتماعی ـ فرهنگی دانش آموز به معلمی و ارتباطات این دو با هم می شود.
برای جلوگیری از طولانی شدن بحث، باید بگویم معلمینی که به بهانه های مختلف کم کاری می کنند، مشخصاتی دارند که می توان آنها را بازشناخت. از جمله این مشخصات می توان به موارد زیر اشاره کرد. این دسته از معلمان، برنامه ریزی درسی مشخصی در کلاس ندارند. در محیط آموزشی خود و در مدرسه و کلاس، بحث های غیرمرتبط انجام داده و به فعالیت های دیگر می پردازند. عموماً با تاخیر در کلاس حاضر شده و غیبت های مکرر دارند. والدین دانش آموزان، از این دسته از معلمان، ناراضی ترند. در رشته تدریسی خود، فاقد تخصص و اطلاعات کافی بوده، از مطالعه و بروز بودن در مباحث درسی خود اجتناب می ورزند. از لحاظ روحی و روانی، عصبی مزاج بوده و به تنبیه بدنی دانش آموزان می پردازند. با وجود عدم یادگیری دانش آموزان، نمره های درسی بالایی به آنها می دهند تا سطح علمی کلاس را به صورت صوری، بالا نگهدارند.
مدیران آموزشگاه ها و روسای آموزش و پرورش نیز در این راستا می توانند با علت یابی بی انگیزگی و کم کاری در این دسته از معلمان، اقدامات نمونه زیر را در جهت رفع این معضل انجام دهند: به ویژگی های مثبت آنها توجه کرده، آن را با پاداش و تشویق، تقویت کنند. در ارتباط مستمر با معلم بوده و حتی هنگام تدریس وی، هر از گاهی، سرزده، در کلاس حضور داشته باشند. به محیط فیزیکی مدرسه اهمیت داده در زیباسازی محیط کار معلمان، تلاش کنند. با برگزاری مراسمی از معلمان سختکوش و با انگیزه تقدیر کنند تا معلمان بی انگیزه، از حالت انفعال خارج شوند. سطح توقع خود را از این دسته از معلمان پایین آورده و به کمترین پیشرفت آنها، توجه کنند.
مقام معظم رهبری، در جمع معلمان نمونه کشور، فرموده اند:” تحول آموزش و پرورش، یک کار بنیانی است. نمی شود، ما نگاه کنیم هرکسی بیکار بود، بگوییم آقا شما بیا اینجا درس بده، خیلی مهم است که ما معلم باسواد، مطیع، کاردان و حرفه ای داشته باشیم. تربیت معلم، در اولویت است. والسلام .. …….
(سید امین رضوی)
عرض سلام وادب خدمت اقای رضوی .من با نظر شما در این مورد موافقم .این نوشته برای مسئولین جای تفکرو تعلل زیاد دارد چون نیروی جوان و آینده ساز ما در مدارس هستند و اهمیت به درس و تدریس مهمه.به نظر من در شهر کوچک باید پیشرفت چشمگیرترباشه تا درشهر بزرگ .چون رسیدگی به تعداد اندک خیلی نتیجه دارتر ه تا تعداد زیاد.ماشالله بافق که از نظرامکانات فوران میزنه .(البته تصحیح میکنم از نظر ثروت بله اما از نظر امکانات هیچ).امیدوارم مسئولین به خصوص آموزش و پرورش چناب آقای رنجبر و مدیران مدارس توجه ویژه ای به این مطلب کاربردی داشته باشند .در خصوص تربیت و ادب دانش آموز البته من سخن آقای رضوی رو رد نمیکنم اما نظر من به عنوان یه مادر تربیت از خونواده نشات میگیره .و ماهواره و مدرسه و غیره در درجه دوم قرار دارن .بله در مدرسه بچه ها با اخلاق مختلف و فرهنگ خونواده مختلف اثر گذار هست اما صحبت پدر و مادر به خصوص مادر میتونه اثرات سو< رفتارها رو به اثرات مثبت تبدیل کنه .ضمن ارزوی موفقیت برای همه نویسندگان و اصحاب قلم برای شما هم موقیت آرزومندم.