سپیدی برف، رو سیاهتان نکند
بالاخره پس از تحمل چند روز سرد که تجسمی واقعی از زمستان بود بلورهای برف آهسته و پیوسته بر زمین بافق و استان نشست و سومین ریزشش را در تقویم ایام ثبت و ضبط کرد.
تن پوش سپید زمین و تلاقی شاخه های سبز نخلهای بافق و تلئلو آفتاب در روز پنجشنبه که به یمن تعطیلی نمایی دیگرگونه داشت خیلی ها را بر آن داشت تا خاطره یک روز برفی را در زمستانی از روزهای خدا در دفترچه خاطرات زندگیشان شاد بنویسند و امید که ایام شادی مستدام باشد.
در این بین هنرمندی شهرداری یزد در برگزاری جشنواره آدم برفی ها در پارکهای شهر یزد و تدارک پذیرایی و برگزاری مسابقه خلاقیتی بود که به ذهن شهرداران دیگر شهرهای استان مانند بافق نرسید و هیچ ارگان دیگری هم حاضر نشد متولی جشنی شود که با کمترین هزینه بیشترین شادی و ماندگاری را برای مردم رقم بزند و ما بافقی ها مثل بسیاری از خبرهای خوب و دلچسب فقط خبرش را شنیدیم و عکسهایش را دیدیم.
اما برعکس مرکز استان تا دلتان بخواهد بارش برف در دهه فجر موجبات زجر مردم و همشریان بافقی را رقم زد از معطلی 7 ساعته مسافران بافق – یزد در شب برفی در حوالی فهرج تا میادین آبگرفه و پیاده روهای یخ زده که چند روزی هم مهمان شهر ما بود.
اما مشکلی همیشگی در بافق که رحمت خدا را به نقمت تبدیل می کند وضعیت اسف بار آسفالت کوچه هاست. چاله هایی که هر یکی دو سال یک بار لکه گیری می شود و با اولین بارش باران و برف دوباره تبدیل به چاله ای بزرگتر می شود و دریغ از همتی برای رفع اساسی این مشکل. و مشکل موقعی نمود بدتری پیدا می کند که می بینی لباسهای فرم دانش آموزان مدارس بافق که به زحمت گرمای بخاری ها پس از شستن و یخ زدن قابلیت پوشیدن پیدا کرده و با هر بار رفت و آمد به مدرسه باید دراین پروسه تکرار شود و اینجاست که انصاف رانندگان هم به خوبی نمایان می شود.
گفتم این چند سطر را بنویسم و به برخی از مسؤلان ذی ربط بگویم اگر برای شاد کردن مردم برنامه ریزی زیادی ندارید، و در کارهای روزمره سرگرم جلسه و صورتجلسه و گزارش عملکرد شده اید و کمتر فرصت دارید ببینید در کوچه پس کوچه های شهر چه می گذرد،لااقل فرصتها را یکی یکی از دست نداده و در رفع چنین مشکلاتی پیش پا افتاده همتی بگمارید تا دعای خیر حین و پس از باران که می گویند به استجابت نزدیک است در حقتان تبدیل به آه و نفرین نشود.و سپیدی برف، رو سیاهتان نکند چرا که زمستان می رود و روسیاهی به زغال می ماند.
محمد علی قاسم زاده
باسلام
آقای قاسم زاده عزیز شما بااین قلم شیوا و روانتان کاش در مورد انتصاب یک پوشاک فروش به سمت رئیس میراث فرهنگی شهر مطلبی را درج میکردید. آخه این چه انتخابی هستش یه آقایی با مدرک غیر مرتبط صرفاً بخاطر حمایت از آقای روحانی و در حالیکه هیچ گونه امتحان استخدامی شرکت نکرده یهو بشه رئیس ، اونم در سازمان حساسی مثل میراث ، افرادی هستند که تحصیلاتی مرتبط دارند و آزمون استخدامی هم شرکت کردن اما الان بلاتکلیفند