کی به کیه ؟

دسته: مقالات
یک دیدگاه
یکشنبه - 4 اسفند 1392
untitled
دروغ  را دریک لیوان ﺁب می ریزیم وﺁن را باحرص وولع و شایدهم با کمال افتخار سر می کشیم و سپس ﺁروغ روشنفکری می زنیم وچندتا حرف قلمبه سلمبه با مخرج حروف درست و حسابی از خودمان درمی کنیم وخلق الله را چنان در دریای فیض غرقه می سازیم که راه خانه شان راگم کنند و بدون ﺁن که از حرف های ما سر دربیاورند یا باورکنند، روانه خلوت خود شوند.
 البته گاهاً(غلط مصطلح) اتفاق می افتدکه پز دینداری مان گل  می کند و چهار تا نکته اخلاقی ناب البته باکلی  تحریف و دست کاری به خورد جماعت بیچاره  ای می دهیم که مجبورند بنا به هردلیلی حرف های ما را بشنوند و جیک نزنند و فقط گاهگاهی پوزخندی برلب بزنند و ﺁگاهان ﺁن ها، در دل ریشخندی نثار حرف های ما کنند.
به این قانون فوق العاده مهم که همواره یکی از سوالات امتحان زندگیست می گویند: «نان را به نرخ روز خوردن» ؛ کاری که تقریبا قاطبه ما درحال انجام ﺁن هستیم و ﺁن بدین معناست که ما باید حرف بزنیم و عده ای دیگر باید  سری بجنبانند و مثلا ما را تصدیق کنند و همین دور وتسلسل ادامه می یابد چون ما هم باید در جمعی دیگر شنونده باشیم و عده ای دیگر سخنران .
هرچند که فلاسفه، دوررا از لحاظ عقلی باطل می دانند و در محال عقلی بودن ﺁن کلی صغری و کبری  می چینند ولی ما با دور زدن قانون دور به ریش فلاسفه می خندیم وافکار ﺁن ها را به باد استهزا می گیریم و شاید هم افسوس بخوریم که این بنده های خدا چقدر ازعمرخودشان را بیهوده تلف کردندتا این افاضات را بفرمایند.
بزرگترین قانون دور وتسلسل را می توان در صف بندی های حزبی و جناحی و هجمه های مثلا دلسوزانه و سازنده هرجناح به دیگری دریافت کرد که بی شک هدف همه ﺁن ها این است که به دیگری مساعدت همی ورزندو مشفقانه یاریگر یکدگر باشند نه تخریب گر خدای ناکرده!!!!!
مثلازمانی که  گروه الف یعنی اصولگرایان اصلاح طلب بر اریکه قدرت تکیه می زنند و به رتق و فتق امورات مشغول می باشندﺁن هم   به جدّ و ایضاباروحیه انقلابی و جهادی وشبانه روز عرق جبین ریختن و کدیمین بردن؛ طرف مقابل یعنی اصلاح طلبان اصولگرا هجمه ها می ﺁغازایند و از چپ وراست حمله می ﺁورند و کلیه طرح ها و حرف های ﺁن ها را مردود می دانند و ﺁن ها را به انواع و اقسام بی تدبیری و بی برنامگی متهم می سازندتا این که ﺁن ها با اختیار یا بالاجبار از اریکه قدرت پایین ﺁورده می شوندواین بار همای سعادت بر شانه گروه «ب»یعنی اصلاح طلبان اصولگرا می نشیند ودوباره همان اتهامات  البته ازطرف اصولگرایان اصلاح طلب توام با انگشتان اتهام به سوی ﺁن ها نشانه می رود وﺁن ها هم ایضا به بی تدبیری و بی برنامگی متهم می شوندو این که اینان دست نشانده و پا نشانده دیگران هستند و می خواهند مارا بیچاره کنند و ای داد و بیداد ،مردم بیایید و ببینید که مثلا این طور شد و ﺁن طور.
دراین میان همواره حکایت احزاب باد و متملقان و بادمجان دور قاب چینان و رنگ عوض کن ها هم دیدنی است وهم شنیدنی و مهم تراز ﺁن، تعجب خلق الله از این عملکرد احزاب باداست که مثلا متعجبانه می گویند که دیدی فلانی چطور رنگ عوض کرده است و مثلا چطور این گروه ،مانند باد خزان  وزیدن گرفته و پاییز برگ ریز در جامعه به راه انداخته است  واز صدرتا ذیل را تغییر داده است وچنان واقعی تعجب می کنند گواین که برای اولین باراست که این ها را می شنوند و می بینندوتا به حال چنین چیزی اصلا وابدا رخ نداده است.
 هرجناحی که قافیه راباخته و دستش از قدرت کوتاه است  مدعی می شود که  اگر فقط یک سال یا 100روز یا دوسال  کار را به ما بدهید ﺁن وقت خواهیددید چه گلستانی برایتان بسازیم و طرفه این که وقتی زمام دردست گیرند گویند «ﺁنها» نمی گذارند ما کارکنیم وتا به امروز این «ﺁن ها»هنوزمعلوم نگشته است که کیانند و به تعبیری کس ندانسته است که «کی به کیه؟» و «کی به کی نیست؟»
دکتر حسین ارجمند

پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۶۳
برچسب ها:
دیدگاه ها
الکی خوش این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 4 اسفند 1392 - 2:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مردم خواب را میتوان بیدارکردولی مردمی که خودرا بخواب زدندنمی توان بیدارکرد.
الان همه از این انتصاب ها داد وفریادمی کنندگویا دردولت قبل همه جا عالی وگل وبلبل بوده.

You cannot copy content of this page