تذكره شعراي معاصر بافق(9)

تذكره شعراي معاصر بافق(9)
توکلي آسفيجي – عبدالناصر
عبدالناصر توکلي آسفيجي فرزند حسين از شعرای معاصر به سال1355خورشیدی درآسفیج بافق به دنیا آمد. وی دارای مدرک کارشناسي حقوق قضايي است واشعاری با مضمون اجتماعی، انتقادی باتخلص« ستوده » سروده است. شعری ازاو دستیاب نشد.
*********
جعفري بافقي- محمود
محمود جعفري بافقي ازشعرای معاصر به سال1344 خورشیدی دربافق به دنیا آمد. وی از سال 1366خ.با تخلص «جعفر» اشعاری را سروده است.نخستين بخش از ديوان اشعارش با بيش از 5000بيت در قالب هاي گوناگون به سال 1383خ. چاپ گرديد. البته او بيش از پنج هزار بيت چاپ نشده دارد.
از اوست :

”باورم كن”
رفتي و مرا خبر نكردي
بر حال دلم نظر نكردي
اي بي خبر از غم جدايي
رحمي تو به چشم تر نكردي
اي حوري شهر پاك شيراز
چون شد كه شبم سحر نكردي
خون در دل من نموده، رفتي
چشمي تو به پشت سر نكردي
بنگر كه به آب ديده غرقم
ما را تو زغم به در نكردي
باور مكن اي فرشته عشق
تركم بكني هنر نكردي
زندان من است هجر رويت
اي ناله چرا اثر نكردي
گشتي تو جدا ز ”جعفر” اما
از قلب و دلش سفر نكردي
****
”ساز صبا”
آن يار كه آهنگ وفا مي زد و مي رفت
روزا گرم تيغ جفا مي زد مي رفت
در چشم حريفان به دلم تيغ جفا زد
يعني كه به شمشير بلا مي زد و مي رفت
من چشم اميدي به رهش دوخته بودم
او هست مرا با سر پا مي زد مي رفت
آن عشوه و نازش به جواني به كجا شد؟
ليلي و شر من رقص هما مي زد مي رفت
من بودم و وابسته آن زلف سياهش
آهنگ غمي در دل ما مي زد مي رفت
خونين جگرانيم چو ”خنجر” ز فراقش
اما چه كنم ساز جدا مي زد و مي رفت
سيد محمد ميرسليماني بافقي