آیا رفتاری درخور تمدن و فرهنگ خود داشتیم ؟؟؟

دسته: عمومی , مقالات
۹ دیدگاه
شنبه - 17 اسفند 1392

1-007نمی دانم جشن قرار بود دقیقا چه ساعتی شروع شود اما می دانم من حدود چهل و پنج دقیقه بعد از نماز مغرب و عشا منتظر نشستم تا جشن شروع شد . از همان ابتدای برنامه که دو مجری توانمند باران یخ را بر سر مردم می باریدند ، عده ای ناچار شدند برای ایجاد گرما کمی از ترقه و مواد منفجره استفاده کنند و برایم جالب بود که مردم نیز با عمل نازیبای(اصطلاحاً) هو کردن آنان را در این امر مهم یاری می کردند . خلاصه ، همه چیز خوش می گذشت به جز مواقعی که گاه و بی گاه دو عدد جوان پر انرژی هم چون خروس جنگی به جان هم می افتادند و با انجام ورزش خطیر دعوا انرژی خود را تخلیه می کردند و بدین طریق موجبات تعجب و خنده ی اطرافیان و حتی لذت آنان را فراهم می کردند . بگذریم که این عمل آنان برای مهمانان غیر بافقی وجهه ی زیبایی از فرهنگ ما نداشت .

برویم سر اصل مطلب آقای امید جهان ، که گویا هشتاد درصد جمعیت تنها و تنها به عشق او به جشن آمده بودند ، چرا که پس از پایان کنسرت او ، همان هشتاد درصد ، محل جشن را به مقصد های گوناگون (از خانه تا خدا می داند) ترک کردند و تنها عده ی قلیلی از آن جمعیت عظیم برای افتتاح طرح موزیکال باقی ماندند . البته باید اشاره کنم که واقعا طرح بسیار زیبایی بود .

راستی نکته ای که فراموش کردم بگویم جوگیری بیش از حد عده ای بود که متاسفانه تعدادشان کم نبود . نمی دانم صندلی ها چه گناهی کرده بودند که تکه پاره شدند و نمی دانم زمین چه گناهی کرده بود که سرشار از آشغال های مغذی از قبیل پوست تخمه شده بود و … و همچنین نمی دانم چرا عده ای با شنیدن موزیکی فرح بخش جوگیر می شوند که واقعا جای سوال و تحقیق دارد ؟!؟!

در پایان باید بگویم آنان که جشن را برنامه ریزی کرده بودند کارشان بسیار خوب بود اما گله ی من به خودمان ، ما مردمی که در آن جشن حضور داشتیم ، است . آیا رفتاری درخور تمدن و فرهنگ خود داشتیم ؟؟؟

علی محمد برزگری


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۶
برچسب ها:
دیدگاه ها
زهرا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 17 اسفند 1392 - 7:39 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با توجه به معطل شدن زیاد وکم بودن جا وصندلی و… رفتارها معقول بود که البته اینم تقصیر مسئولین نیست چون آن ها تا حد توان خود زحمت کشیده بودن …اگه از این نوع برنامه ها بیشتر اجرا بشه کم کم فرهنگ نشستن واذیت نکردن هم جا میوفته…جنبه های خوب قضیه رو هم ببینید حضور خوب مردم وهمراهی با وجود کیفیت بد صدا که به اخریها نمی رسید در مورد ریختن آشغال متاسفانه بله در خور هیچ کس نیست که اینجور آشغال بریزه وصندلی ها رو بشکنه کاش یک درس احترام به محیط بیرون ازخانه هم به بچه ها یاد می دادن تا پدرو مادرشون رونصیحت میکردن که اینجور ضد فرهنگ برخورد نکنن!!!هرکس باید از خود شروع کند.

احمد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 17 اسفند 1392 - 10:11 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

بد نبود ولی من نفهمیدم این متن طنز بود یا جدی ؟

عزادار شهرستان محروم بافق این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 17 اسفند 1392 - 10:26 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای برزگری آیا به ریشه این به اصطلاح شما، بی فرهنگی پی بردین؟؟ آیا تا به حال ریشه یابی کردین؟؟
آیا تابحال به خودتون گفتین من جوون بافقی چه تفریحی چه سرگرمی چه دلخوشی و…در طول چندین سال جوونیم توی بافق داشته ، دارم وخواهم داشت؟
نه یه امکانات تفریحی ، ورزشی ، فرهنگی وحتی بهداشتی درمانی(بخدا گریه ام میگیره وقتی بناس بخاطر یه دندون 2 دفعه هردفعه 270 کیلومتر تا دندون پزشکی برم یزد و برگردم حضرت عباسی درد رفت وبرگشتش از درد دندون بدتره ) نه یه آب وهوای مناسبی نه یه کاردرست و درمونی ونه هزاران کمبوده دیگه!!!آخه من به چیه وطنم که متاسفانه باید بگم “متاسفانه”
نمیتونم ازش دل بکنم دل خوش باشم به چی؟؟
با این وجود میخوای من جوون عقده ای نشم ،پاتوق نرم ، معتاد نشم،گناه نکنم، وهزاران درد گرفتاری دیگه،چگونه آخه؟
خب طبیعتا وقتی در این جور مراسمات واینجور جاها قرار میگیریم دیگه نمیدونیم که چگونه خودمون رو تخلیه کنیم از شکستن صندلی گرفته تا رقص و هزاران کار اشتباه دیگه که در اون لحظه به هیچ چیز دیگه جز تخلیه خود فکر نمیکنیم نه به دین ،نه به خدا و نه بقول شما نه به فرهنگ ،نه به تمدن نه به هیچی!!
در ضمن بگم که من جز اون جوونایی که اینکارو کردن نبودم،نیستم و انشاالله نخواهم بود وهرگز چنین رفتاری رو نمی پسندم وتایید نمیکنم اما چون جوون هستم به درد و دل هم سن وسالام میرسم.
پس بیایید به جای اینکه اشتباه چند تا جوون رو در اون جمعیت چندین هزاران نفری به حساب چند مسئولی که واقعا دارن زحمت میکشن بذاریم وهمش این بندگان خدارا تخریب کنیم به فکر چاره ای باشیم که وقتی ما جوونا توی همچنین جاها قرار میگیریم بتونیم خودمون رو کنترل کنیم.
التماس دعا و برای فرج آقا صلوات!

    علی محمد برزگری این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 اسفند 1392 - 7:38 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    با سلام
    در جواب شما باید بگویم خیر من ریشه یابی نکردم و با بیان “جای سوال و تحقیق دارد” ریشه یابی را به کسانی که در این زمینه تبحر دارند سپرده ام . درست است که نبود امکانات موثر است اما به گفته خود شما آیا این نبود امکانات برای خودتان نبود ؟ پس چرا شما این کار ها را نکردید ؟ پس علل دیگری نیز می تواند باشد که فقدان امکانات مزید بر آن است که خب به نظر من باز هم این اعمال را به طور کامل توجیه نمی کند و در ضمن من هیچ اشاره ای به هیچ مسئولی نداشتم و برعکس حرف شما از تمام کسانی که این جشن را تدارک دیده بودند بسیار سپاس گزارم که واقعا چنین مراسماتی نیاز است و زحمت کشیده بودند .
    و در پایان ممنون از وقتی که گذاشتید .

دلسوز این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 اسفند 1392 - 7:49 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

در امروز ، آگاهي ، حيا ، احترام و ارزش ها و شان ومنزلت انساني كمرنگ شده چرا كه نبود امكانات دليل بر اين رفتارهاي ناشايست نيست ولذا رفتار ما نشان از فرهنگ ماست بايد ذائقه ها را تغيير داد كلام حق را پرنگ نمود و جوان راكه روحي لطيف و اماده شكل دهي دارد او را ساخت، چرا كه همين جوانان بودند كه در عرصه دفاع حماسه ها افريند. پس به جوان ها كمك كنيم و فطرت انها را بيدار سازيم چرا كه بهتري لذت و شادي ،در فطري و خداي رفتار كردن است .

حمید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 اسفند 1392 - 9:53 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای برزگری دستتان درد نکند از متن زیبایتان این جشنی که برگذار کردن خیلی مسخره بود ودر فرهنگ بافق نبود با اینجور خوانندهها بدون مجوز و با ترانه های غیره مجاز این هم در شب ولادت حضرت زینب (س) آیا حضرت زینب با اینگونه مراسمات را قبول دارن البته بعضی از جوانان بافقی که در این مراسمات شرکت میکنند فرهنگ ندارن که با خرد کردن صندلی میخواهند مراسم را به هم بزن خدا عقلی بدهد

مرصاد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 اسفند 1392 - 9:48 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

احسنت به خانم کریمی که در سایت یزد رسا شفاف سازی کرده

جاده خاکی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 19 اسفند 1392 - 12:09 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

از این قبیل مراسم ها خوبه چون باعث سرگرمی مردم میشه ومردم مدتی از غم وغصه دور میشن .فقط چقدر خوب بود که بهتر مدیریت میشد
1-بخاطر زیادی جمعیت و همراه بودن کودک با والدینشان مدت زمانش کمتر میشد و اینقدر مردم الاف نمی شدن
2-سنگ آهن زحمتی رو کشیده ای کاش یک مجری توانمند هم می آورد
3-و ای کاش همه کس روی سن نمی رفت تا برنامه اجرا کند (نمایش و خواننده های بوی) افتضاح بود.
در آخر از مسولیین تشکر میکنم

نیترو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 20 اسفند 1392 - 8:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام. من خودم در این جشن شرکت کردم اما باید بگم که افتضاح ترین جشنی بود که سنگ آهن برگزار کرد و اصلا از قبل مخالف اوردن امید جهان بودم و جزء بیست درصدی بودم که برای طرح موزیکال آبی رفته بودم و تا افتتاح کردن آن صبر کردم. خیلی خواننده های بهتر بودن که می تونستن حضور پیدا کنند. به نظر من خواننده ای که تا قبل از این حتی فکرشم نمی کردم که تو ایران باشه!!!!!!!! شایسته ی خرج های سنگ آهن نبود و مخالف خیلی از کسایی هستم که موافق این جشن بودن و این حرفا رو میزنم به خاطر این که نمیخوام شهرمونو توی ماهواره نشون بدن و بی فرهنگ جلومون بدن.کاری که متأسفانه صورت گرفت!!!!

You cannot copy content of this page