مشکل بافق لباس شخصی هایی هستند که منافع شهر را فدای منافع حزب و جناح خود می کنند

ضرب المثل معروفی هست که میگه سیاست آشنا ها را غربیه می کند و مصداق آن را امروز در بافق شاهدیم. خاضعانه از همه ی احزاب و جناح های و دوستان  عذر خواهی می کنم به خاطر رک گویی و صراحت قلم و کلام که در این نوشته بکار بردم، مردم خوب بافق سلام گرم بنده را بپذیرید و قصورم را نه بحساب غرض و مرض بلکه به حساب نداشتن بضاعت علمی ام بگذارید همه می دانیم با رفتن هر دولتی و آمدن دولت دیگر به جای اینکه دست در دست هم دهیم تا نهایت استفاده را از دولتمردان بکنم و در مسیر آبادانی شهر بی دروازه ی خود بکوشیم متاسفانه با نوشتن طومار و جمع آوری امضا بدنبال حذف رقیب خود که در واقع همان رفیق دیروز مان است می باشیم دوستان بافقی اصلاح طلب ، اصول گرا ، چپی ها ، راستی ها به خدا قسم مشکل بافق مشکل چپ و راست نیست مشکل بافق نخبه کشی ما بافقی ها است آهای مردم بافق حکومت ها تقصیری ندارند ما غریب پرست هستیم ما خوش استقبال کن و بد بدرقه کن هستیم بازار گرم زیر آب زنی در بافق مانند بازار مکاره ای هست و هرکس با کوبیدن رفیق خود سعی می کند به دولتمردان مرکز استان ثابت کند که بافقی لیاقت مدیر کلی ندارد و عجیب  است کسانی در این بازار مکاره کالای تهمت خود را عرضه می دارند که ادعای دینداری و دانشمندی  آنان  گوش فلک را کر کرده است از همه ی جناح ها واحزاب این افراد خود خواه را داریم که به قول ابو علی سینا که میگه( من به قومی مبتلا شدم که فکر می کنند خدا فقط آنان را به راه راست هدایت کرده) ای مردم خوب بافق چرا متحد نیستید ؟ کاش  کسانی که در مصدر ریاست هستند کیاست هم  به خرج دهند و نگذارند  مردم از هم جدا باشند و زیر آب همدیگر را بزنند بیایید بپذیریم حضور بزرگان و حمایت آنان از جوانان باعث اتحاد و همدلی می شود  بودند شهرهایی که به برکت حضور افراد فهیم و دانشمند حتی از حمله ی مغولان هم در امان ماندند راستی چه ساده لوح هستند کسانیکه فکر می کنند فرماندار بومی یا فرماندار اصلاح طلب حلالّ مشکلات بافق هست حلالّ مشکلات بافق همت بلند مردم بافق و مسئولان بافقی می باشد متاسفانه مردم عامه سر در لاک خود فروبردند باری به هر جهت زندگی می کنند  و مسئولان هم آن جسارت در رفتار و صداقت در گفتار را کم دارند  های مردم زحمت کش بافق مشکل بافق فرماندار غیر بومی نیست ما فرماندار غیر بومی باهمتی چون بزاز داشتیم و در عصری که فرماندار بومی داشتیم 35 نقطه از بافق جدا شد مشکل بافق لباس شخصی هایی هستند که منافع شهر را فدای منافع حزب و جناح خود می کنند  نمی دانم چرا عده ای فکر می کنند مردم خودشان نمی فهمند و باید برای مردم تصمیم بگیرند نمی دانم چرا هرشب سقیفه هایی در بافق شکل می گیرد و شیوخ محترم بر مسند شیخوخیت تکیه می زنند چایی می نوشند  و قلیانی  چاق می کنند و مانند نرد بازان مهره های خود را جا بجا می کنند مشکل بافق این افراد خود خواه هستند مردم بافق تا کی می خواهید گرفتار خود اغفالی باشید و دولت ها از این خود اغفالی نهایت سوء استفاده را بکنند همچنان که در دولت عدالت محور نهم و دهم که دایه ی مهرورزی می زد بندر خشک را از شما گرفتند همچنان که چادرملو را گرفتند در دولت های قبلی مردم بافق بدانید تا زمانیکه ما و مسئولین بافق محافظه کار باشیم اگر از کرات دیگرفرماندار و شهردار  بیاورند  و بلا تشبیه  معصوم هم باشند هیچ اتفافقی نخواهد افتاد چو به قول شاعر ( گر گدا کاهل بوَد تقصیر صاحب خانه چیست ) بازهم می گویم و بر این عقید ه ایمان قلبی دارم مشکل فرماندار و شهردار بومی و غیر بومی نیست مشکل خود ما هستیم که همچون کبک سر در برف کردیم و منتظریم دیگری بیاید برای ما دلسوزی کند فقط یک مورد برایتان مثال بزنم بافق دارای سنگ آهن و فولاد می باشد و تمام مسئولان براین باورند گاز برای بافق به منزله ی سر برای بدن است و اعتبارش را هم سنگ آهن پرداخت کرده شرکت گاز یزد به صراحت  اعلام می کند الویت گاز رسانی استان برای ندوشن و … می باشد و این یعنی نهایت بی عرضگی ما بافقی ها چرا در اینگونه مواقع طومار بدستان  بافق جامه نمی درند و فریابد وامظلوما سرنمی دهند ؟ بازهم طلب عفو دارم از همه ی کسانیکه این جریده را می خوانند و خاطرشان مکدر می شود ولی چه کنم گاهی وقتها کلمات فوران می کند و قلبم را به درد می آورد بیایید از این من ها رها شویم و به خاطر این میز های چرمین رنگ شتری و صندلی های گردون وجدان خود را به فراموشی نسپاریم که دست انتقام الهی و مردمی دامن ما را خواهد گرفت آهای بافقی ها معجزه ای اتفاق نخواهد افتاد به قول شاعر گرانسنگ مجتبی کاشانی (هیچکس جز تو نخواهد امد /هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید

قصه گوی غصه های شما

عباس ابراهیمی خوسفی