توطئه های بی پایان
«پایانی برای قصه ها نیست چون نه گوسفندان عاقل می شوند ونه گرگ ها سیر»
تازیانه های ستم هم چنان بر گرده کویر کوبیده می شود و هرروز یغماگران و غارتگران, تکه ای از وجود کویر تفتیده را به غارت و چپاول می برند ﺁن هم در جامعه ای که پرچم توحید را برافراشته است و داعیه اسلام و مسلمانی دارد و خودرا ملزم به رعایت قوانین واحکام شرع می داند.
باز هم قصه کهنه و قدیمی حق خوری و مظلوم کشی !!باز داستان بی پایان ﺁه مظلوم و جور صیاد!!باز هم تکرار مکرر حدیث ناله ونفرین و باز هم عبرت نگرفتن و گوش ندادن .
توطئه چینی ونفاق هنوز هم حرف اول را می زند.بی لیاقتی و بی کفایتی مسئولانی که صندلی های ریاست را چسبیده اند وﺁخرت را به جیفه بی ارزش دنیا فروختند هرازگاهی علنی می شود .
برخی ازمسئولانی که در ظاهر مریدان سینه چاک مولای متقیان(ع) هستندولی برای حفظ مسند قدرت و بر افراشتن کاخ های سبز , خنجرخیانت را بر گرده این مردم محروم می زنند و هرروز با تزویر و استحمار بار خودرا می بندند ومردم را پشیزی به حساب نمی ﺁورندو در خلوت های شبانه هر ﺁن چه می خواهند انجام می دهند و در جلوت ,ردای معنویت و خداترسی برتن می کنند و گوسفندان معصومیت را به پرتگاه شقاوت می برند.
تا کی ما باید تاوان این بی تدبیری ها و بی لیاقتی ها را بدهیم؟تاکی باید حقمان خورده شود و دم برنیاوریم ؟تاکی باید صبرکنیم تا سکانداران بدانند که قدرت ﺁن ها به تار مویی بسته است و نجابت و پاکی این مردم زخم خورده و زجر کشیده است که ﺁن ها را نگه داشته است.
ﺁن ها بدانند که مردم تمام حرکات ﺁن هارا زیر نظر دارند و رصد می کنند وروزی ﺁن ها هم در صفحه شطرنج زندگی مات خواهند شد و بدانند که هیچ زمستانی ماندگار نخواهد ماند و فقط روسیاهی ﺁن برای زغال باقی خواهد ماند.
تاکی ما باید به این بازی موش و گربه ادامه دهیم و همواره عامل تیره روزی خود را دست های پنهانی بدانیم که در خلوت و خفا نقشه ها می ریزندو توطئه هامی چینند ؟چرا این توطئه گران به مردم معرفی نمی شوند؟ﺁخر این ها چه موجودات افسانه ای هستند که همواره توطئه می کنند ونقشه های رذیلانه می ریزندو کسی هم جلودار ﺁن ها نیست؟ ﺁیا ﺁن ها تافته های جدا بافته از این مردم هستند یا خونشان از ما رنگین تر است؟
اگر در جامعه اسلامی, فریاد مظلومی شنیده شود و به او پاسخی داده نشود و حقی از او تضییع شود ما باید به مسلمان بودن صاحبان قدرت و داعیه داران عدالت شک کنیم.
مگر می شود در جامعه ای که با خون هزاران شهید ﺁبیاری شده است وبربالای مناره های ﺁن فریاد الله اکبر بلند است این چنین حق خوری های شود وکسی دم نزند و مسئولی رگ غیرتش نجنبد ؟ﺁیا نمی دانید که حکومت با کفر باقی می ماند و با ظلم پایدار نخواهد ماند؟
اگر شورای شهر فریاد وا مصیبتاه سرداده و خبر از توطئه و حق کشی می دهد و با دادن بیانیه, احقاق حق می کند و فریاد مظلومیت این مردم را علنی کرده است ؛ چرا کسی پاسخی روشن و شفاف نمی دهد و پرده از این معما برنمی دارد تا همگان بدانند که در این میدان , حق کیست و باطل چه کسانی هستد ؟ قل هاتُوا برهانَکم ان کنتم صادقین «دلیل خود را بیاورید اگر راست می گویید»
ﺁیا گوش هایشان کر شده است یا پرده های غفلت برچشم جانشان افتاده است که این ناله هاو فریاد ها را می شنوند و دم نمی زنند و چون کبک, سر در زیر برف تغافل و تجاهل کردند و می پندارند که مردم ﺁن ها را نمی بینند؟
شما که داعیه مسلمانی دارید و خود را پیروان مکتب حسینی و سیره نبوی می دانید چرا زبان در کام گرفتید و حرفی نمی زنید؟شما که در زیر بیرق حسین (ع) سینه می زنید و گوش فلک را از مظلومیت او پر کرده اید چرا خود ﺁتش بیار معرکه ظلم شدید وبا تفرعن و غرور این چنین آمرانه حکم می رانید؟
هوشیار باشیم وبدانیم که تنها با درایت و بصیرت است که می توان به سرمنزل مقصود رسید, با اتحاد و یک دلی نه با هیاهو و ﺁب را گل ﺁلود کردن که عده ای همواره در کمینند اگر ﺁبی گل الود شد عقده های فرو خفته خود را علنی کنند و از ﺁب گل الود ماهی های انتقام وکینه بگیرند تا سفره های غرور و جاه طلبی خود را رنگین تر کنند .
سیل خون آلود اشکم بی خبرد گیرد تورا/خون مردم ﺁخر ای بیدادگر گیرد تورا
ورگریزی زین دو طوفان چون پری برﺁسمان/برفراز ﺁسمان ﺁه سحر گیر تورا
نفرت مردم همانند سگ درنده است/گرتو از پیشش گریزی زودتر گیردتورا
دکتر حسین ارجمند
آفرین به غیرتت دکتر ارجمند ، مسئولان بافق به خود بیایید تا مردم شما را به خود نیاورده اند تا کی باید چوب ندانم کاری شما بخورد بر سر مردم مظلوم بافق