آيندگان چگونه قضاوت خواهند كرد؟

دسته: مقالات
۲۲ دیدگاه
دوشنبه - 2 تیر 1393

22222-80x80

شب گذشته ناخودآگاه به فكرآيندگان افتادم واينكه چطوردرباره ما قضاوت خواهند كرد.

سالها قبل قراربودگمركي دربافق ايجاد شودكه گمرك بندرعباس رابه چالش بكشدبا وساطت مسئولين دلسوزاستان اين گمرك ازبافق جداشد تادريزد ايجاد شوددرهمين حال مسئولين كرمان پيشدستي كرده آنرا به سيرجان انتقال دادندهمينطور قبل ازآن ذوب آهن ازبافق جداشده بودتابه يزدبروداما ازاصفهان سردرآوردالبته ليست كردن موارد فوق نمكيست برزخمي كهنه اما بخوانيد وخود قضاوت كنيد.

3- وضعيت معدن چغارت را بهترازمن ميدانيدلطفا درليست قرارش دهيد

4-كلنگ احداث كارخانه فولاد توسط معاون اول رئيس جمهوروقت دربافق به زمين خورد ودراردكان توسط رئيس جمهورافتتاح گرديد

5- معدن چادرملوازبافق جداشد وبه اردكان واگذارگرديد

6-معدن d19از بافق جداشد وبازهم به اردكان رسيد

7-از هشت طرح فولاد دولتي كشورفقط فولاد بافق به بخش خصوصي واگذارشد وبلاتكليف گرديد

8-كويردره انجيربافق به واسطه زيستگاه يوزآسيايي تغيرنام دادوبنام اردكان به ثبت رسيد

9- روستاي آريزكه مالكيت آن به بزرگان بافق ميرسد به اردكان واگذارشد

10- بندرخشك بافق به مهريزواگذارشدتاداغ نماينده مشترك هميشه برپيشانيمان باشد جالب است بگويم اين بندردربافق افتتاح شد حتي مسئول هم براي آن مشخص گرديده بود

11- شهر بهابادادعاي مالكيت معدن چاه گز وتعدادي ازروستاهاي بافق رادارد وبراين خواسته پافشاري ميكند

12- تعميرات بافق كه مربوط به دوراول سفرهاي استاني رئيس جمهورقبل بودكم كم درحال انتقال به شهرهاي كرمان وطبس ويزد وسيرجان ميباشد.البته مصوبه ايجادتعميرات اساس بودوانجام نشد درعوض تعميرات جاري هم به اين روز افتاد

13- شركتي چيني براي تعمير لكوموتيوهاي خود چهل نفررااستخدام كردسوله تحويل گرفت وتجهيز كرد ولي بنا به دلايلي كل كارگاه خودرا به سيرجان منتقل نمود

14- ذوب روي بافق درخط مرزي بافق ويزد احداث گرديد تادرصورت نياز مرزچند متري عقب نشيني كند

15-يوزآسيايي كه بيشترين حضورش دراطراف بافق حتي درشهربافق به ثبت رسيده است نمادش دراردكان ثبت شد

16- …………….

راستي آيا ميدانيد تامدتي قبل مسئولين اردكان پيگيرانتقال مركزپرورش آبزيان بافق به اردكان بودند؟

ظاهرا شهرماجذابيتهاي زيادي براي اطرافيان داردوبه نظرميرسد مابراي آيندگان درقبال ازدست دادن موارد فوق چيزي درچنته نداريم حتي نتوانستيم مثل شهرهاي فاقدمنابع وعادي پيشرفتي داشته باشيم .دوستي ميگفت يهوديان براي بدست آوردن فلسطين ابتداشروع به خريد زمينهاي فلسطينيان حتي باقيمت بالاتركردندولي ما منابع راداديم وپول آن هم درشهرهاي ديگر زيرگذروروگذرشد.شايد مسئولين مقصرباشند اما ما هم بي تقصير نيستيم.هراتفاقي افتاد بنوعي فرزندان خودرا مقصر كرديم.البته اين را هم ميدانيم كه بسياري از ضربه هايي كه خورديم ازخودي بود.فراموش نميكنم دردوردوم سفرهاي رياست جمهورقبل توسط فرمانداربوميمان بنري درب فرمانداري نصب شده بود وبه مردم بافق تبريك گفته بود كه هفتادوپنج درصد ازمصوبات دوراول سفرهادربافق انجام شده است.بنظرشما تاكنون پنجاه درصد مصوبات انجام شده؟آيا كسي اعتراضي كرد؟دوستي ميگفت درزمان بازديد يكي ازمسئولين ازيكي ازشهرهاي استان مردم براي نشان دادن بدي آب وهوادراين شهر پشت بامهايشان با پنكه گردوخاك كرده بودند تاامتيازي بگيرندامامااگرمسئولي به شهرمان آمد اوراچشم بسته به آهنشهربرديم وداشته هاي شهرمان را به رخش كشيديم ونگذاشتيم وضع خيابانها ومعابرراببيند .براستي كه مانسل سوخته هستيم تابوديم جنگ بودوتحريم بود وتورم. همچنين تعرض شهرهاي ديگربه شهرمان كه خوشوقتانه قانوني هم بوده است.البته مابافقيها علاوه برموارد فوق از نداشتن امكانات هم رنج برديم وتحقيرشديم.بعدازمرگمان هم به بي عرضگي وازدست دادن منابع درمقابل هيچ.متهم ميشويم ودرگورتنمان را مي لرزانند.ازنظرمن آيندگان حق دارند به بدترين شكل درباره ماقضاوت كنندچون مسئولينمان ميزهايشان را چسبيده اند ومردم كارهايشان راهرگزمتحد نبوديم وظاهرا دوست وازپشت بهم خنجرزديم.درهمين قضيه سنگ آهن ببينيد مردم به چندگروه تقسيم شده اند.تعدادي كارگرسنگ آهن اعتصاب كردند تعدادي ازمسئولين سنگ آهن به اين اعتصاب اعتراض دارند چون…بازاريان با يك پارچه نه با اعتصاب كارگران راهمراهي كردند.تعدادي ازمسئولين شهرميزهايشان را سخت چسبيده اند كه مبادا اين اعتصاب باعث لقي پايه هاي ميزشان شود.تعدادي ازمردم بازبان همراهي ميكنند نه درعمل تعدادي بي طرفند تعدادي مخالفند تعدادي ميگويند ديگي كه براي ما نميجوشد …..تعدادي مشغول ماهيگيري دراين آب گل آلودند.گروهي سنگ حزب وجناح خودرا به سينه ميزنند………

راستي با اينهمه بخششي كه به اطرافيان واستان كرديم آيا جايگاهي هم داريم؟ساده بگويم..نه..چرا كه هيچگاه نتوانستيم از حقمان دفاع كنيم هميشه حقمان را خوردند وپايمال كردند وما بي تفاوت بوديم.البته اين حرفها باعث ناراحتي دوستان ميشود اما حقيقت را نميتوان كتمان كرد گاهي بايد نگاهي به گذشته كنيم وحال وروزمان را بسنجيم .

همشهريان بابي تفاوتي وچند دستگي قرارنيست بجايي برسيم پس بيائيد متهد باشيم ودست دردست هم نهيم به مهر…

حال به نظر شما آيندگان چگونه قضاوت خواهند كرد؟؟؟

 

محمدرضا رضايي بافقي

 

 

 

 

 

 


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۸۰
برچسب ها:
دیدگاه ها
بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 1:00 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان بخواهند
آیا به نظر شما ارزش ندارد این ایه را بنر کرده بر سردر بافق سنگ آهن بافق و مرزهای بافق نصب کنیم و حداقل به این یک آیه عمل کنیم

دوست این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 1:03 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

رضایی عزیز وقتی شهر ما کوچکتر ندارد و همه خود را بزرگ و عقل کل می دانند این مشکلات بوده و خواهد بود

اشنا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 2:16 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مردم عزیز. بافق فقط و فقط اتحاد

پرستو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 2:18 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با توجه به مواردذکرشده مانده ام چه بگویم فقط متاسفم ازاین همه بی تفاوتی……ا

امیررضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 2:25 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام آقای رضایی آفرین بخاطر اینمقاله زیبا.بااین اوضاع احوال واین ناحق واگذار کردن سرمایه هاومنابع ومعادن وسایر امکانات فکر کنم تاچند سال آینده دیگر نامی از بافق نخواهد ماند.آقای 1 مگردرقضایای اخیر چغارت خودمان نخواستیم سرنوشتمان تغییر کنه مگر بیش از یکماه نیست که بخاطر گرفتن حقمان چغارت باهم متحدیم ولی دریغ از گوشه چشمی نظر مسئولین کشوری بما.فکر کنم اصلا ما رانمی بینندوصدای ما را نمیشنوند..ای بافق ای وطن عزیزم میخواهم باصدای بلند برای غریبی و مظلو میتت گریه کنم وشیون سردهم.خداوندا خودت به داد مردم بافق برس….

سید امین رضوی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 2:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

به نظر بنده، بزرگترین چیزی که به ما ضربه زده است، میزان سنجش افکار عموم است. یعنی ترازویی که عموم مردم بافق ، با آن عملکردها را می سنجند. این ترازو، به روز نیست. این ترازو، در تحجر ، باقی مانده است. باید علم و سواد مردم، بروزتر شود تا ترازویی جدید برای سنجش اعمال و عملکرد مدیران، به دست آید. دیروز، دوستی در صحن امامزاده به من می توپید که باید جواد عسکری برود. گفتم، خب، چه کسی جایش را بگیرد، گفت یاراحمدی. گفتم، هر دو مدیر بوده اند، می توانی عملکردشان را بسنجی؟ جوابش را خوب دقت کنید. کاری به راستی و درستی اش ندارم. (گفت: یاراحمدی مسجد جامع را ساخت. ولی جواد عسکری اگر دستگاهی هم برای بیمارستان خرید، یا فاضلاب شهری را، یا اگلومراسیون را راه انداخت، یا میدان ورودی را می سازد، یا حقوقهارا بالا برد، یاگندله را راه انداخت … همه و همه اش بخاطر این است که …) این معیار سنجش در شهر ماست. تا مادامیکه سطح سواد و آگاهی مردم ما، خصوصا جوانان ما، بروز نیست و از دنیای قدیمی و بن بست فکری پدرانشان، بهره می گیرند همینیم. نمی توان همه حرفها را زد. این چیزی است که بسیاری می دانید. نگاهی بیاندازید ببینید، چقدر کتابخانه و کتابخوان داریم، چقدر مدارس پیشرفته داریم. سواد مدیرانمان در چه حدی است. همینها که اکنون دم از مسئولیت و مدیریت بر شهر می زنند، توان نوشتن یک نامه را دارند؟ توان خواندن یک متن انگلیسی را دارند؟ میدانند علم روز مدیریت در دنیا بر چه مبنایی است؟ خیر. نمی دانند. سالها، در دوره مدیریت های دولت گذشته، همین اوضاع را داشتیم. یادمان نرفته علی آبادی، به عنوان رئیس اوپک، ده دقیقه از روی نوشته انگلیسی خواند و 175 غلط تلفظ کلمه داشت که دنیا به ما خندید. هنوز مدیران ما املای کلمات را بلد نیستند. چرا ؟ چون متر و معیار سنجش عملکرد مدیران، هر چیزی بجز سواد است. مردم نیز، معیار سنجششان، غلط است. ازاینرو، این تفرقه ها پیش م یآید. وقتی اینقدر مردم را ساده لوح می پندارند، که در دنیای اطلاعات و ارتباطات مدرن امروز، که هنوز گل مسی خشک نشده، و بازی به پایان نرسیده، عکس خوشحالی طرفداران آرژانتین را بنده روی موبایلم، مستقیم از برزیل از داخل ورزشگاه، گرفته ام، شورای شهر به مردم می گوید: مسئولین بالا، فکر می کردند که معدن سنگ آهن بافق، متروکه است!!!!!!!!!!!!!!!! آخ که چقدر مردم را … فرض می کنیم و برای رسیدن به منافع، آینده را نابود می کنیم. باشد تا بدانیم، خود ما سازنده آینده شهرمان هستیم. اندکی کتاب بخوانید، اندکی تلویزیون کمتر ببینید، به همان میزان که به مراسم روضه خوانی و هیئتهای مذهبی می روید، به کتابخانه ها هم سری بزنید. این تنها راه است.

فرنود راستگو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 6:23 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خب که چی ….

امیر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 6:47 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ازماست که بر ماست
دقیقا سطح تعمق و آگاهی دربیداری مردم نقش دارد اهانت به فرهنگیان نباشد بچه های ما سواد روخوانی ندارند چه برسد به اینکه بدانند آریز کجاست آنومالی وd19و اساس یعنی چه راستی فکر کردید تصمیم گیران آموزش وپرورش شهر ما از یک باند هستند وفقط تو فکر منافع شخصی خودشوننن میدانیددولت تدبیر وامید هنوز تو اداره آموزش وپرورش بافق نیامده

بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 7:16 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

به نظر بنده حرفی که خیلی از مسئولین سابق بافق به آن رسیدند مشکل ما نبودن بزرگتر در بافق است که حرف اول وآخر را بزند.

امیر حسین کارگران بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 2 تیر 1393 - 8:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام آقای رضایی ما اگر می توانستیم الان هم قضاوت کنیم می کردیم و جلو مشکلات را می گرفتیم حیف که این حق را نه گذشتگان داشتند نه ما داریم نه آیندگان .شما دارید اصل مشکل را میگویید .آقای رضوی چند پهلو صبحت مکنید کدام یک از مدیران نامبرده توسط شما معیار های شما را دارد آقای رضوی یاراحمدی چند وقت سرکار بود اگر بیشتر مانده بیشتر کار نمیشد آقای رضوی منصف باش منصف باش !!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به امید ایرانی آباد

دوستدارRP این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 1:39 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای رضایی ،خود کرده را تدبیر نیست.لطفا دعوای بین شهرها راه نیندازید.اگر قرار است صحبت کنید،ملی حرف بزنید.
اگر تیزر تیم ملی فوتبال را دیده باشید بازیکنان خطاب به ملت می گویند:ما با هم خوشحال می شویم یا با هم ناراحت می شویم.فکر کنم جواد نکونام در آخر این جمله را می گوید.در سایت اشتراک فیلم آپارات یا یوتوب نگاه کنید.

123 این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 9:22 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

همینطور که ما برای گذشته ها قضاوت می کنیم آنها هم برای ما قضاوت می کنند

محمد شهرآبادی بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 11:07 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای رضوی
ترازوی شما چیست؟
با پول کار میکند یا خیر خواهی
دنیا را میسنجد یا آخرت
وضع حال برایش خوب است یا آینده
شما که میگویید مردم کتاب بخوانند
کدام مدیر بن کتاب به مردم داد وکدام مدیر MP4چینی به دانش آموزان
با سی دی های رزتا میشود انگلیسی یاد گرفت یا نه
تخصص بهتر است یا تعهد
اگر مدیری در رشته تخصصی دکتری داشته باشد بهتر است یا فوق دیپلم غیر مرتبط
دنیا دیده باشد بهتر است یادم بزرگان سیاسی رادیده
اینکه کدام بهتر است مهم نیست
اینکه کدام تقوا دارند وازخدا میترسند مهم است
مهم خدا،آخرت،سعادت ،آبرو،مردم داری ومکارم اخلاق است.
هرکس مدیری را می پسندد که دوست دارد مثل اوباشد

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 11:20 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سنگ اهن رفت زیاد دست پا نزنید بگذارید کارگران بدبخت کارشان را از دست ندهند

دلرحم ودلسوزبافق این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 11:30 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای رضایی ازبافق ما تصویرخوبی ،بحق یاناحق(نمی دانم) ترسیم نکرده اند.بایستی دراین زمینه کوشید

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 1:13 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

جناب اقای امیر دولت تدبیر وامید در اموزش وپرورش استان هم هنوز نیامده که در بافق بیاد نیروهای استان هم همه از. بچه. ستاد های دیگه هستند در بافق که همه میداند چه خط وفکری. حاکم شد

arezoo این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 1:56 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای رضايی.دمت گرم
ولی کار ازين حرفا گذشته.کی ديگه فکر آيندگانه
خودمون تو بلاتکليفی دست وپا ميزنيم

استاد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 3:53 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اوضاع فعلی بافق به خاطر نبود اتحادو همدلی از دوران گذشته تا به حال است.اما هنوز دیر نشده.بیاید با اتحاد وهمدلی به فکر جبران گذشته و هموار کردن راه برای ایندگان باشیم.

معلم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 9:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
در جواب آقای امیر شماره 8باید بگویم ما هر کجا کم آوردهایم به مدرسه و فرهنگیان نسبت داده ایم به عنوان یک معلم تا حدودی گفته شما را قبول دارم ولی این را می دانم که کودکان ما بیشترین ساعات روز را در محیط خانواده به سر می برند ولی آیا شما به عنوان یک پدریا برادر که در شهر بافق زندگی میکنید چقدر برای شناساندن شهر خود به آنها وقت گذاشته اید .یا به قول آقای رضوی فقط و فقط دیدگاه های خود را در مغز آنها کرده اید نسل امروز ماجلوی دماغشان را نمی بینند بی انگیزه و بی مبالات هستندپس به جای آنکه سعی کنیم تنهادغدغه نان و آب یا لب تاب و ای پد وگوشی مدل بالای آنها را داشته باشیم به فکر آینده آنها باشیم حس اعتماد به نفس البته نه از نوع کاذب را در انها تقویت کنیم
شاید دو وجب دورتر از نوک دماغشان را هم ببینند

ناصر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 تیر 1393 - 11:57 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام
آقاي رضايي واقعا حقيقت رو گفتيد من نميدونم آقاي رضوي چرا هميشه ميخواهند تفرقه افكني كنند و كارهاي دولت قبلي رو بد جلوه بدهند و كارهاي اين دولت رو خوب .آقاي رضوي داخل بد بازي شديد بازي سياست شما رو گمراه كرده و خواهشا با هم اتحاد داشته باشيد و بين مردم تفرقه نيندازيد .آخه شما با سواد هستيد .

اسی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 12 تیر 1393 - 2:07 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

اقای رضای مقاله خیلی خوبی نوشتی ولی حیف که ما بافقیها خودمان مقصریم.بجای اتحاد زیراب هم میزنیم

اسی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 12 تیر 1393 - 7:38 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بزاربرسر ما بافقیها بیاید.وهمه ی بافق ببرند.مدیر غریبه میاد کار کنه تخریبش میکنیم.جوری برخورد میکنیم.که هرگزدلگرم نیست کار کنه.بومی میاد سطح توقعات ما خیلی بالاست.وخرابش میکنیم.به هیچ سراطی مستقیم نیستیم.وزیراب هم میزنیم..

You cannot copy content of this page