چگونه از شر مهمون برای همیشه خلاص شویم

۱۸۲ دیدگاه

یکشنبه - 22 تیر 1393

چگونه از شر مهمون برای همیشه خلاص شویم(قسمت اول)؟؟

روش اول:وقتی یکی از فامیل زنگ میزنه که شب خونه این مزاحم بشیم؟سریع بگین:شرمنده قول بچه ام دادم ببرمش پارک وگرنه قدمتون روی چشم!!!(البته این حرکت را تا 5 دفعه تکرار کنید تاجواب بدهد)

روش دوم:موقعی که همه دارن سریال ستایش نگاه میکنند یهو بزنید شبکه آی فیلم تا فیلمای سیصد سال پیشتر رو ببینن(یا مرتب کانال ها رو عوض کنید)

روش سوم:کاری کنید که فرزندتون مرتب جیغ بکشه(لجش رو در بیارید)

روش چهارم: موقعی که همه دارن چایی یا میوه میخورن،با صدای بلند به عیال بگید که چاه فاضلاب هم گرفته و بالا اومده.

روش پنجم:اگه مهمونتون کارمند انتظامات …… هست ،بهش بگید که خسته نباشه که اینقده کارش سخته!!

روش ششم:به خانمتون بگید که چایی را بذاره قشنگ سرد بشه بعد برا مهمونا بیاره،البته توی قندون هم چند تا تارمو بیاندازید!!

روش هفتم:به بچه تون بگید تمام اسباب بازی هاش روقایم بکنه و به هیچ وجه دست بچه مهمونتون نده(قبلش توجیهش کنید که اسباب بازیش خراب میشه و دیگه براش نمیخرید)

روش هشتم:هندونه سفید کال رو توی ظرف گذاشته و همراه با یک شکرپاش بذارید جلوی مهمونتون.البته بهش بگید که :خاک بر سرشون کنند با این میوه هاشون.هرچی هندونه اسوندیم کال بود،به خودتون جون کنید!

روش نهم:قبل ازاینکه برای مهمونتون چایی بیارید ازش بپرسید:چایی اگه میخورید براتون بیارم؟!!(تعارف …….)

روش دهم:اگه مهمونتون ……….. هست مرتب بهش یادآوری کنید که چقدر بیشتر از بقیه کارمندای ادارات حقوق میگیره تا زهرش بشه بنده خدا.

روش یازدهم:بمحضی که مهمونا چایی خوردن،سریع کولر رو خاموش کنید و بگید که هوا هم سرد شده تازگیا!!!

روش دوازدهم:فقط در حد سلام علیک و خدافظی با مهمونتون صحبت کنید.عین تیر چراغ برق بشینید وکلام نکنید.

روش سیزدهم:حرفای کلیشه ای و تکراری بزنید(در مورد کم بودن میزان یارانه و گرونی بنزین صحبت کنید)

روش چهاردهم:موقعی که مهمونتون داره میوه میخوره، بهش بگید که دو تا دونه سیب و پرتقال اسوندید شده پنجاه هزار تومن!!

روش پانزدهم:اگه مهمون دعوت کردید برای افطاری بمحضی که اذون گفتن شام رو بکشید که تا مهمون میاد نصف غذا رو خورده باشیدحداقل(کور هم بشه میخواس زودتر بیاد مهمونتون)

روش شانزدهم:جلوی مهموناتون پوشک بچه تون رو عوض کنید تا بوی مطبوعش تا ساعتها تو فضای اتاق باشه!البته پوشک عوض شده را هم تا یکساعت همینجوری بذارید گوشه اتاق کنار مهمونا!

عین الف حسین اباد

پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس

بازدید: ۷۱۵۹۸

برچسب ها: از برای چگونه خلاص شر شویم مهمون همیشه

دیدگاه ها

پرستو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 22 تیر 1393 - 2:14 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اولا مهمون حبیب خداست ثانیا هرمهمونی که میادروزیش هم میرسه.اگربه جای چاپ این مطالب صفحه سفید بود خیلی قشنگ تربود.

عسل این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 تیر 1396 - 10:46 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان حبیب خداست ولی نه مهمانهایی که ساعت ۱۲ و نیم ظهر یا ۱۱ شب سرو کله شون پیداد میشه اونم وقتی شاغل باشی و به خاطر اونها هر روز مرخصی بگیری

ffaragi44@gmail.com این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 1 مرداد 1401 - 3:00 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

به تو چه ربطی داره

بهار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 شهریور 1397 - 4:48 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

کجای کاری؟ یا هنوز ازدواج نکردی یا هیچوقت مهمان مزاحم نداشتین.ماهی سه هفته مهمان داشته باشی اینجور نمیگی

مریم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 31 تیر 1398 - 10:04 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

شماظاهراهیچوقت مهمون پررووبی دعوت نداشتی،فامیلای شوهرمن اینقدرکلافم کردن ۳سال اول زندگیم،مدام بی خبرپشت دربودن وآیفون رومیزدن میدیدم ده نفر!این نهایت بی شعوریه،الان دیگه تازه یه ساله پابرشون کردم،اهل حسادت ان همشون ومدام به شوهرم میگفتن زن ذلیل.ازخداخواستم دورشون کنه که به زندگیم ضربه نزنن.غذامومیخوردن وپشتمون صفحه میزاشتن،البته تقصیرشوهرمه که فامیل پرسته!حالا چوب هموناروخورده.یک بارنشدمارودعوت کنن خونشون وفقط یکیشون دعوت کردکه شب بریم،وقتی رفتیم پشت درخونش رسیدیم،باکمال بی شعوری گفتن ماخوابیم ودروبازنکردن.این رفتاراروبه شوهرم گوشزدمیکنم وهربارگفتم بااینطورآدمافقط قطع رابطه.
ازقدیمم گفتن رفت وآمد،نه که فثط کاروانسرابه راه باشه ومنم آشپزمفتی.خداالهی آدمای اینجوری آشغالواززمین برداره

سمانه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 27 مرداد 1398 - 11:35 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

اقوام شوهر منم همینجورین ، —- اول اینکه ده تا خواهر برادرن —– همه شون شهرستانن —- من سالی یک یا دو بار میرم هر بار اگه دو روز بمونم —- اما اونا ماهی یکی شون میاد —- حداقل سه روز میمونن — تقریبا هیچ کاری نمیکنن —- منم کارمندم ۷ صبح میرم ۵ عصر میام —- شام و نهار و شب قبل مجبورم بپزم —- آخر شب نمیذارن بخوابم ، اول صبح هم پا میشن سر و صدا میکنن که من بیدار شم ، خواب و استراحت ندارم —- تازه میگن چقد میخوابی ، خودشون که عصر که من نیستم خواب شون رو کامل میکنن —- تازه تیکه هم میندازن —- به شوهرم میگن تو بی معرفتی زنت یادت میده — با وجود اینکه خونه ما بیشتر از همه میان و کلا چند روزی که هستن شوهرم هم سرکار نمیره همش باید ببرتشون جاهایی که میخوان —- بازم با وجود اینهمه اذیت و مزاحمت از من بدتر نیس — با مادرشوهرم مشکلی ندارم ولی دوست ندارم جاری و برادر شوهر هام وقتی خونه نیستم تو خونم باشن و فضولی کنن — کسی راه حلی بلده از شرشون خلاص شم ——– هر وقت میان یک هفته دعوا داریم بینمون اختلاف میندازن —- شوهرم هم قبول داره که اذیت میکنن و مراعات ندارن ولی میگه چیکار کنم نمیتونم چیزی بگم —– مثلا آخرین بار که اومدن بعدش اینقد حالم و بد کردن و فشار بهم آوردن که وقتی رفتن شروع کردم خودم و زدم تا از شدت نفس نفس زدن بی حال شدم —- حتی دیگه دارم به خودکشی و طلاق فکر میکنم —- با هم هیچ اختلاف و بحثی جز مزاحمت اینا نداریم ______ جا داره بگم از نا آگاهی اینطور نشدم از شدت اذیت و فشاره چون فوق لیسانسم از دانشگاه تهران ، موقعیت شغلی و خانوادگی خیلی خوبی دارم ______ پدر و مادرم هر دو فوق لیسانسن ، جوون و با فرهگن ______ خانواده اونا به زور دیپلم باشن ، باباش گوسفند داره _____خودش خیلی خوبه ، مادر شوهرم هم خوبه ولی بقیه شون به خصوص جاری ها و پدر شوهر و گاهی خواهر شوهر ها —– دیگه فقط خودم و له میکنم چون زورم به خودم میرسه فقط

زهره این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 17 بهمن 1400 - 12:05 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام سمانه خانم من پیامتو کامل خوندم. عزیزم تو بخاطر اقدام شوهر خیلی داری به خودت فشار میاری . چرا پاشون رو نمیبری از خونتون. به مرور شروع کن مثلن اول از گله و شکایت شروع کن. مثلا صبح سر و صدا کردن نذاشتن بخابی بیا بهشون بگو خیلیسر و صدا کردید و مزاحم خابم شدید. من واقعا خسته میشم و نیاز داشتم بخابم گناه نکردیم که شما اومدین خونمون. بعد کارا رو بنداز گردن خودشون مثلن بگو فلانی شما دستپختت خوبه و منم که شاغلم باید برم سرکار ناهار رو شما بپز . ناهار نپز صبح برو اداره . بزار خودشون غذاشونو بپزن. مگه اومدن هتل که دور از جون عین حمال تمام وقت همه کارشونو بکنی.

عبدالله این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 27 شهریور 1398 - 5:27 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آدرس بده تا یه چنتا حبیب خدا دارم بگم بیان خونتون میگم روزیشون هم بیارن با خودشون

مهرداد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 6 اسفند 1398 - 6:20 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

پرستو پس چرا تو این مطلب رو سرچ کردی اومدی اینجا ؟؟

ماهان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 26 آبان 1399 - 3:50 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون حبیب خداست ولی برای یک شب نه ۲ماه چتر بشن

ایکس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 28 آذر 1399 - 7:26 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون حبیب خداس ولی ن مهمونی ک میاد دیگه نمیره😑لنگرمیندازع

Mobina این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 5 بهمن 1399 - 6:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون حبیب خداس اما نه اونی که میاد کنگر میخوره لنگر میندازه الان خاله ی من اومده تهران بعد از ۶ ماه پا نمیشه بره خونه خودشون تو رشت_دوتا دختر۲۵ و ۲۴ ساله رو با یه پسر ۱۳ ساله اونجا گداشته اومده خونه ما.اتاق من گرفته و از اتاقم بیرونم کرده =/ هر شب هر شب ب مامان من میگه بیا پیش من بخواب.انگار نه انگار ۱۰ ساله شوهرش فوت کرده همه اش میگه تنهایی خوابم نمیبره.حرفی هم بخوام ب زیون بی زبونی بهش بزنم میگه من به مینا حس مادرونه دارم😐با ۶ سال تفاوت 😂😂😂اره همچین مهمونی رو باید انداخت بیرون از خونه حالا به هر روشی که شده

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 6 بهمن 1399 - 8:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

بله درسته نه مهمونی که دائم خونتون افتاده

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 17 بهمن 1399 - 3:51 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

تازگیها بخاطر گرونی و کرونا
مهمون دشمن خداست

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 - 4:51 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اول از همه چرت نگو
این مطالب هم به حساب طنز میزاریم
اگه واقعا میخواید از شر مهمون که علاقه ندارید تو خونه باشه خیلی بدون رودربایستی باید بهش بگی
به جهنم که بهش بر میخوره به درک که ناراحت میشه

حامد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 14 اسفند 1399 - 1:38 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

لطفا آدرس بده تا حبیب ها رو بچسبونم به خونتون

یاسر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 6 فروردین 1400 - 8:23 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون حبیب خداست اما نه‌مهمونی که هفت روز هفته شش روزش سردلته.از صبح بیاد تا شب.تلویزیونت کلا شبکه قران باشه خونت هم شده اشغال دونی.از دست اینا من خودمو میکشم

ز این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 مهر 1400 - 1:14 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آفرین توهین به مهمان توهین به خداست.این مطالب چیه؟

M این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 4 مرداد 1401 - 7:18 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

چرت میگی شالا مثل ماه پنج نفر پنج نفر آوار سه رو سرت

سارا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 28 آذر 1400 - 3:28 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

اگه ۴سال قرار باشه برا دانشگاهش بیاد خونتون بازم حبیب خداست؟؟ …تازه دانشگاه ازاد…من نمیدونم کسیکه دانشگاه ازاد ثبتنام میکنه فکر خوابگاهشو نمیکنه که الان ۴سال خودشو میخواد بندازه خونمون…تازه خودمم آزمون دارم و نمیتونممممممم تحملش کنم…

یه نفر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 27 بهمن 1400 - 12:31 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

اخه ابرو خودمون میره

رسول این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 15 اردیبهشت 1401 - 7:30 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

امان از دستِ مهمان

دیگه باید نی نی شو، ناش ناشُ نای نای بکنم
یه کمی کرشمه و، آخ آخ و وای وای بکنم
دیگه وقتِ اون رسیده که به جایِ دل دِلَک
با یه هَشتک، با حسابِ بانکی بای بای بکنم

دیگه کم کمَک دارن، مهمونا از راه می رِسن
با یه ساکِه مملو از، شلوارِ راه راه می رِسن
اونا که به تازگی، رفته بودن بسوی شهر
با یه خلوار اِفه و ایش ایش و واه واه می رِسن

یه کمی اینوَر و اونوَر، یه کمی به چپ به راس
یه کمی بالا پایین، حمومِ آفتاب با لباس
زن دایی، میگه بیار سینی رو، تنبک بزنم
همه تون بگین ماشالله، حاجی مون چِقد بَلاس

اونطرف قرمه چلو، این وَرِ سفره، تَه دیگه
سرعتِ دندونای ملیحه مثلِ میگ میگه
شوهرِ عمه پری، قابلمه رو بالا کشید
دِ شدی ۲۰۰ کیلو، می تِرِکی… بسه دیگه!

با زبونش می شوره، ظرفای شامو یه تَنه
میگه نونِ تون خوراس، یه تیکه ته دیگ می کَنه
عی بابا… عجیبه زکی…! سرِ سفره ی غذا
دومادِ خان دایی خیکی، داره آروغ می زنه!

یکِ نصفه شب داره، هادی بازم لاف میزنه
داره یه حرفایی از فِراری و داف می زنه
علی به فخری میگه، بچه نره توی حیاط
آقا جون قفلی داره، روو ننه تیکاف می زنه!

خان عمو به شوخی داد زد که بخوابید، دِ خفه
دیگه نِی زدن بسه… اَحمقا ایینا علفه!
یهو امواجِ صداش، گرفت به قلیون و سَری
ذغالا فِرتی پاشید رو فرشِ سالن یه دَفه!

زن دایی میگه کسی اینجا مگه خواب نداره!
کاش بشه که صابخونه کله پاچه بار بذاره
اَبولی خنگه یهو، قندونو زد به ال سی دی
اِبی خوابید با زنش، رو تختخوابم دوباره!

خداییش توو خونمون، هف روزِ هفته مهمونه
واسه یک وعده میاد، اما بی تارف می مونه
خدا یه شانسی بده، توی حموم خیلی یواش
عمه با بُشکه ی ع ن، داره محلی می خونه!

آنیتا یه بار دیگه، رو مبلِ شِزلون شاشیده
زری از دستِ پشه، توو خونه پیف پاف پاشیده
اِسی سگ سیبیل بازم، موهای صورتش رو با،
ماشینِ ریش تراشی، توو روشویی تراشیده

توله ی مهری هنوز، توو راهرو روی لَگنه
گچ های دیوار و با، گوشه ی ناخن می کَنه
خشتکِ شورتِ مامان دوزِ عمو چنگیزُ باز
زن عمو با سوزنِ گُنده میخواد کوک بزنه

عروسِ عمه پری بیست و چاری، توو یخچاله
دنبالِ آناناسو آواکادو و پرتقاله
اَرشیا میگه مامان، یخچال شون که خالیه…
خیارش اندازه ی دودولَ مِه…، یه مثقاله

زامبیِ عروس خاله، آویزونه از رو درخت
میکوبه گردوها رو، به دیوار و پایه ی تخت
دایی میگه گردوها یه ماهه دیگه می رِسن
همه اینجا بمونیم، اَه چیه آخه پایِتخت..‌.!

شاعر طنز پرداز: اعظم قارلقی

سید امین رضوی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 22 تیر 1393 - 2:58 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

جناب الف حسین اباد، از اینکه زحمت کشیدین و این جملات رو نوشتین تشکر می کنم اما باید به فرهنگ مخاطبان نیز دقت نمود. نباید به بهانه اینکه می خواهید تلنگری بزنید، این رفتارهای نادرست را بصورت امری بنویسید. من اگر جای مدیر مسئول این سایت بودم، از انتشار این جملات، خودداری میکردم. مطلب قبلی اتان که فقط در بافق می توان دید خیلی عالی تر بود. یعنی کمبودهای فرهنگی رو بیان کرده بودید با چاشنی شرمندگی از وجود اینها…. به نظرم می شد همین رفتارهای مهمانی را زیر لوای همان تیتر آورد، و مقداری کاهش داد فرهنگهای غلط را. اما وقتی فقط چاشنی طنز بدون شرم از وجود، در بین باشد، قدری قضیه لوث میشود و انگار اجرای آنرا توصیه کرده اید.بنده از خواندن این نوشتار، قدری ناراحت شدم. موفق باشید

ماشاالله شمس الدینی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 22 تیر 1393 - 3:28 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
ای ول حسین آقا جملات زیبا با زبان محاوره ای بافق تنظیم شده .
اینو من اضافه کنم بعضی از مهمونا جاشون روی سر صاحب خونس بحثی نیست ولی امان از دست بعضی مهمونای وقت نشناس و بی ملاحضه اغا امان آدمو میبرن مگه از رو میرن خصوصا اگه یه بچه شیطون هم داشته باشن.؟؟؟
اینا تمامش شوخی بود یادمون باشه ما ایرانی هستیم و کل ایران مردمش مهمان دوست و خونگرمند روحیه ایرانی هم نوع دوست و با معرفته درود بر همه ایرانیان خصوصا همشهریان عزیز و مهربان

محمد هادی سمتی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 22 تیر 1393 - 11:38 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

بنده هم با نظر جناب آقای رضوی موافقم.
مطلب خوبی نبود و قرار نیست هرچه به ذهن می آید بر صفحه کاغذ نیز نقش ببندد خصوصا در مورد یک موضوع اجتماعی که از نظر دین هم به آن اهمیت داده شده است.
طنز باید در جامعه باشد اما با قالب و چهارچوبه اخلاق و احترام به ارزش ها.

جاده خاکی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 7:56 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با عرض شرمندگی خیلی مزخرف بود.آقای ابراهیمی لطفا وجهه بافق فردا رو حفظ کنید

مهمان نواز این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 8:19 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
اصلا از مطلبتون خوشم نیومد، ما اگه مهمون داشته باشیم دقیقا عکس این رفتار ها را انجام میدیم.

بهار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 24 خرداد 1399 - 5:53 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
نوشته مهمون مزاحم نه مهمون خوب مهمون خوب قدمش رو چشم ولی خب بعضی هاهم که دیگه اصلا اینجا رو با خونه خودشون اشتباه میگرن

الناز این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 17 آذر 1400 - 2:26 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اینا ک ناراحت شدن خودشون ازون مهمان ها هستن

شبنم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 31 فروردین 1401 - 5:03 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

تو معلومه از اون مهمونای سمج و پررویی هستی ک مهمانی رفتن بی دعوت رو عادی میدونی کس نگو

حیران این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 8:44 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با نظر آقای رضوی موافقم.
نوشتن این مطلب و انتشار آن هیچ ضرورتی نداشت.چرا که هیچ پیام مثبتی نداشت.

همشهری این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 10:17 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
اولا که مهمون شر نیست؟ دوما خود شما هم یه وقتایی مهمونین مگر نه؟

مزاحم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 8 شهریور 1396 - 1:16 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان میگن ماهی یکبار هفته ای یکبار نه اینکه خونه ات بشه کاروانسرا.حتی اینقدر بیشرم باشن که از خودشون هم مهمون دعوت کنند.اصلا به فکر صاحب خونه نیاشند.به خدا برای یک مهمانی که یک ماه خونمون تشریف داشت یک وام گرفتیم برای یک کار خیلی ضرور خرج اون شد.بعضی ها مهمان نیستند انگل هستن.من که اصلا حلال اینجور اشخاص رو نمی کنم

عین الف حسین اباد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 10:21 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام خدمت تمامی سروران عزیزم
از اینکه نظر دادین خیلی سپاسگذارم مخصوصااز استاد گرامی آقای سید امین رضوی و آقای شمس الدینی عزیز.ولی دوستان یه چی بگم باور کنید:به همین ماه رمضان قسم تمام این اتفاقات در همین شهر بر سر بنده اومده در مهمونی های مختلف.البته پیاز داغش رو زیاد کرده ام قبول دارم.به روی چشم از این به بعد در نوشته هام کمی تامل میکنم.ارادتمند همه شما:عین الف حسین اباد

ماشاالله شمس الدینی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 10:11 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
آقای حسین آبادی عزیز طاعات شما مورد قبول حق
طنز و شوخی برای همه ما لازم و واجبه چه برسه به بازگو نمودن حقایقی واقعی که درزندگی روزمره همه ما کمابیش بروز میکنه باور بفرمایید اکثر ما در بعضی مواقع چنین افکاری به ذهنمون میاد و من نگفتم شما اشتباه نوشتید قصد جسارت به شما بزرگوار رو نداشته و ندارم احسنت به شما .به کار زیباتون با تمام قوا ادامه بدید
مطمعنم هرکی این مطالب شما رو خونده یه خنده دلچسب و دلنشین کرده من که کلی خندیدم امید وارم همیشه لبخند بر لبان هموطنانم بشینه
چون خنده بر هردرد بی درمان دواست.

حیدری این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 10:46 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای رضوی شما که خودتون نویسنده اید دیگه چرا؟بابا این جملات یه نوع طنزه .کی گفته جمله امری هست؟یه نوع تلنگر زدن به رفتارهای نادرست و غلط ما مردم در قبال مهمونامون هست.فکر کنم نویسنده با این نوع نوشتار خواسته بهمون بفهمونه که بیشتر مهمون نواز باشیم و سعی کنیم این عادات زشت رو تکرا نکنیم.جالبه که حدود 5تا از این مورد نوشته دقیقا سر بنده اومده توی مهمونی های مختلف.

علی رضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 4:30 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ضمن اینکه هم طنز شما لبخندی روی لبمان نشاند باید به دوستان عرض کنم حتی خود بنده و شما هم ناخواسته برخی این رفتارهای نادرست را جلوی میهمان های انجام می دهیم.
می گویید نه، کدام یک از شماها تا حالا جلوی میهمان ها صحبت از گرانی و کمبود بنزین و غیره نکردید!!

جلیل زعیمیان - صبا بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 23 تیر 1393 - 5:11 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای عین الف – حسین آباد ، به نظرِ من شما تنها نویسنده ی این سایت هستین که مطالبِ تون از نظرِ قواعدِ نوشتاری و نویسندگیِ خلاق ، خصوصاً در حیطه ی طنز و فکاهی ، در سطحی بالاتر از مطالب و نوشته های دیگه قرار می گیرن . شما چرا عذرخواهی می کنین ؟ عذرخواهی رو باید اونایی بکنن که کوچکترین آشنایی با طنز و متن های طنزگونه ندارن ولی به خودشون اجازه میدن راجع به اون اظهارِ نظر کنن .
شما باید بیش از گذشته و پرشورتر از قبل ، متن هاتون رو بنویسین و اونا رو در معرضِ دید و نقد بذارین . چرا که هر چه حضورِ افرادِ آگاه و عالم در رسانه ها بیشتر و بیشتر بشه به همون میزان ، حضورِ آدم های ناآگاه و بی هنر در رسانه ها کمتر و کمتر میشه و این به نفعِ همه است . ضمناً هر کس قلم به دست می گیره نویسنده نیست .
به همه و خودم پیشنهاد می کنم که مجلاتِ طنز و فکاهی مثلِ خط خطی ، طنز و کاریکاتور و …. رو مطالعه کنیم و آثارِ طنزِ مکتوب و غیرِ مکتوب ایرانی و خارجی رو بخونیم و به تماشا بنشینیم تا دیدِ طنازانه رو نسبت به مسایلِ جامعه ، یاد بگیریم .

عین الف حسین اباد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 25 تیر 1393 - 8:08 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام آقای زعیمیان(صبا بافقی)
ممنون از نظرتون.مرسی لطف دارین.با همین دلگرمی شما عزیزان هست که میتونم بهتر بنویسم.برای شما هم آرزوی موفقیت دارم.ارادتمند شما:عین الف حسین اباد

پیر دانای همدان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 1 مرداد 1393 - 4:02 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

عزیزانی که کامنت گذاشتند وگله کردند . مطالب طنز گونه ای چون این جواب های طنز گونه می خواهد .وگرنه همه می دانند که میهمان حبیب خداست
باتشکر از مطلب قشنگتان

محمدی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 5 مرداد 1395 - 1:27 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام به همه کسانی که تو این صحفه مطلب گذاشتند
همه درست میگید ما ایرانیهای مهماندوستی هستیم که باید ادبیات گفتاریمون رو هم کاملا حفظ کنیم
اما مسلما همه باید متوجه باشیم منظور نویسنده صد در صد اهانت به مهمان نیست؛
درسته مهمان حبیب خداست و احترامش واجب و روزی مهمان هم مسلما پیشاپیش خواهد رسید
اما واقعیتی هست و اون اینه که همه میدونیم که بعضی از انسانها متاسفانه حریم زندگی افراد رو حفظ نمیکنن اونجاست که آدم از آمدن و دیدن بعضیها واقعا ناراحت و مضطرب میشه و خودمونی بگم مطمئنا خیلیها مون میگیم ای بابا فلانی باز میخواد بیاد ….؟! و چقدر بده که آدم از اومدن کسی انقدر ناراحت بشه
ما روایت داریم وای بر مردی که وقتی به خونه وارد میشه اهل خونه اون مرد از آمدنش ناراحتن و از رفتنش خوشحال …
حالا چه برسه به اشنا یا غریبه ای که آدم از اومدنش احساس ناخوشایندی داشته باشه…..
حالا بگید با آدمی که حریم شما و زندگیتون رو رعایت نمیکنه باید چکار کرد؟
نویسنده مطلب فوق از قول مردم امی مواردی رو گفتند که واقعا در زندگی عادی مردم کاربرد داره اما شما که میگید حرف و مطلب بدی بوده و ( مطمئنا نویسنده بیشتر قصدشون هان طنز و شوخی بوده که باید گفت در جای عمومی هر حرفی رو نباید زد ) و باید مودبانه تر و کارشناسی صحبت بشه نظرتون چیه ؟واقعا باید با این دسته آدمها چطور برخورد کرد؟

مینو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 29 مهر 1395 - 6:31 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بله مهمان آگه خواهر شوهر باشه و توی خونه تون اتاق درست کرده باشه دست به سیاه و سفید نزنه و انتظار پذیرایی داشته باشه این خیلی روش خوبی از شر راحت شد ممنون

بهار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 شهریور 1397 - 1:29 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان های همیشگی ما برادر شوهرهای مفت خورم هستند ماهی حداقل سه هفته خونه ما هستند.با خانواده های محترمشون.باور کنید مثل آفت هطتند با خودشون همه چیز رو نابود میکنند.یکیشون هم هرچه درست میکنی ایراد میگیره در صورتی که زنش اصلا غدا نمیتونه درست کنه.سالی دو بار خونه اونه نمیرم تا بفهمن ولی افسوس.کافیه یکبار خونه اونها بری ۲۰ روز میان خونه ما.مهمان خوبه ولی تا وقتی صاحبخانه راضی باشه.بخدا دست به هیچی هم نمزنند.فقط میخورن کیف میکنند و میخوابن.خدا مرگشون بده

مریم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 31 تیر 1398 - 10:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

وای گل گفتی،برادرشوهرای منم خیلی مفت خوروبی ادبن،همیشه به خاطرشوهرم چیزی بهشون نگفتم،واقعاغیرقابل تحمل بودن

غریب تنها این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 13 شهریور 1398 - 12:17 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خدا بکشه برادر شوهر خواهرشوهر م رو که بعد ۱۲ سال دست از سر من بر نمی دارن هنوز رو سرم به جا مهمونی اوار میشن تازه بدهکار هم همیشه هستم کاش فرهنگ مردم ایران تغییر میکرد دیگه . اگه این مطالب رو میخونید تورو خدا اذیت نکنید مراعات کنید .بخدا دیگه توان مهمون داری ندارم

صادق این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 25 آبان 1395 - 2:34 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بسیارزیبابوددمت گرم مهمان هامنوشدیداذیت میدن اثلامی خوام هیچ وقت نیان چراکه فقط جهت خوش گذرانی می یان فکرخودشونن حتی یک درصدم برای من خونه من نمی یان امدن هتل 5ستاره

ک.ش این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 6 دی 1395 - 11:55 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خدایا از دست مهمان نفهم وحوصله بر به تو پناه میاورم نفصم رابریدند نفصشان رابگیر

شاپرک این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 2 اردیبهشت 1396 - 10:40 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

گل گفتی من یه همسایه دارم فامیل دور شوهرمه ینی دیوانه کرده از بس دم به دقیقه مزاحم ما میشه اینقدر هم زن و شوهر ادمای گرسنه شکم و پرویی هستن که انگار از قحطی در رفتن
به دست ادم مزاحم سریش گرفتار نشدین که حال دل مارو بفهمین

عسل این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 تیر 1396 - 11:00 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آخه مهمان داریم تا مهمان بعضی ها واقعا مزاحم هستند باید مثل یک کلفت در خدمت اونها باشیحتی از خودشان هم مهمان دعوت می کنند اصلا به فکر صاحب خانه نیستند.خانه ام مهمانسرا شده ماهی ۲۰ روز مهمان داشته باشی اینجور نمیگین.شاغل باشی و به مهمان ها برسی هنره.اونم مهمانهایی که مثل آفت می مونن.باخودشون همه چیز رو نابود کنند.دست به سفیید و سیاه نزنند .آرزوی ۵ دقیقه استراحت رو دلت بمونه.حتی هر روز به خاطر اونها مرخصی بگیری و مزاحم تفریح و مسافرتم بشن.باور کنید یخچالم به کل خالی میشه

معمان خوبه اما...‌‌ این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 شهریور 1397 - 1:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان خوبه منتها باید مهمان هم میزبان و شرایطش رو درک کند.خانواده همسرم ۸برادر و ۲ خواهر هستند.بخدا ماهی حداقل ۲۰ روزش خونه ما تشریف دارند.به هر بهانه خونه ما میان.برای دکتر خرید فرار از دست مهمان و خیلی چیزهای دیگه.بخدا من دیگه بریده ام.شاغل هستم امان از ۵ دقیقه استراحت.درک هم ندارن.بخدا سالی شاید ۲بار خونه اونها برم.

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 15 اردیبهشت 1400 - 5:19 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ولاه، باهاتون موافقم…

گرفتار نزاکت این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 30 شهریور 1396 - 8:24 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خدا بهتون صبر بده، مهمان با نزاکت هیچ روشی برای رفع شر نمیخواد
ومهمان بی نزاکت جون من این تن بمیره هر روشی که بلدید بکار ببرید بلکه کوتاه بیاد

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 21 آبان 1396 - 5:00 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

وقتی ازدواج میکردم چه آرزوها که نداشتم حالابزرگترین ارزوم اینه که یه روزتوخونه تنهاباشم امان ازمهمونهایی که اومدنشون باخودشونه رفتنشون باخداهم نیست

ن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 23 تیر 1397 - 5:43 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

واقعا مهمونی که مجبوری دست کم هفته ای ۴یا۵ روز میزبانش باشی اعصاب خورد کنه برادر شوهره دیگه اون دوستش داره ولی من از حظور داعمیش معذبم زن وبچم داره ولی با هم اختلاف دارن جوری شده که وقتی شوهرم میخواد بیا خونه استرس میگیرم پیش مشاور حاظر نیست بیا صحبتهاییم که مشاور به خودم گفته انجام دادم بی فایده بود حتی دعاهای مجرب دفع مزاحم هم موثر نبود سرنوشت منم اینه پناه بر خدا

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 29 تیر 1397 - 10:55 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اگر هر هفته شب تعطیل که باید وقت بزاری برای زن و بچه هات خانواده خودت یا خانواده زنت پلاس بشن چیکار باید بکنی مهمان رزق و روزیه با خودش میاره عمر از دست رفتتم میاره من الان بیشتر از ۲ ماهه هر شب پنجشنبه و جمعه مهمان دارم

مهدیه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 22 مرداد 1397 - 12:41 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

وای خدا ریشه هر چی مهمون و از زمین بردار به قرآن خرج خودمونم نداریم شکم خودمونو به زور تو این گرونی سیر میکنیم نمیدونم اینایی اینقدر راحت بدون هیچ خبری را میوفتن میرن خونه اینو اون نمیگن شاید طرف حموم باشه شاید طرف داره خونه اپیلاسیون میکنه آخه این چه کاریه

مریم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 31 تیر 1398 - 10:14 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

الهی آمین

پردیس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 31 مرداد 1397 - 6:17 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

وای وای وای از دست اون بی شعورایی که فقط واس خوردن میرن یبارم دعوت نمی کنن من مجردم ولی دلمه تنها زندگی کنم.از بس ک بعضیا پرروعن.فک می کنم دونسته انقد ازار دارن

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 10 شهریور 1397 - 3:06 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

منم خسته شدم از این مهمونا.دیشب موندن ی ذره کمک هم نکردن شام و صبحانه و.. یخچال خالی .از پادرد نمیتونم بخابم

گیتا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 11 شهریور 1397 - 2:13 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

قابل توجه اوناییکه میگن مهمان حبیب خداست… الان ساعت دو بامداد من مهمان دارم تازه گرسنه شده داره شام دوم رو می خوره منم حرص می خورم،، الهی هر چی ادم مزاحم و پررو هست سرنگون بشه، اخه بدبختی کار یه روز دو روز نیست تا من زنده انم و اینا زنده اند اش کشک خالمه

مهمان حبیب خدا نیست این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 18 شهریور 1397 - 4:57 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمانهای ما درست ساعت۱۲ ظهر یا ۱۱شب تشریف میارن.زه ذره درک ندارن.وقتی هم میان طلب کارند.دست به سیاه و سفید هم نمیزنند.هرکدام اندازه نفر میخورن.روزی ۲بار حمام میرن.باور کنید اسم مهمان رو میشنوم حرص میخورم

سارا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 13 شهریور 1397 - 4:52 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

کی گفته مهمون حبیب خداست, حالم از مهمون به هم میخوره, تصمیم گرفتم موقع ازدواج با شوهرم شرط کنم که من بهیچ عنوان مهمون شهرستانی نمیخام, مهمون هم فقط ماهی یه روز, یعنی چی؟؟؟؟ مگه زمان قدیمه که مردم کار تمام وقت و زندگی نداشته باشن و تنها تفریحشون مهمونی باشه, الان آدم واسه لحظه لحظه زندگیش برنامه داره, از طرفی اوضاع اقتصادی هم واقعا دست آدما رو تنگ کرده, واسه درست کردن یه وعده نهار واسه دوتا آدم حتی یه آدم اضافه تر باید حداقل دوتا بسته گوشت بزاری, که تو ظرف خورش ملت دنبال گوشت نگردن, باید برنج بیشتر بزاری که اگه یکی اشتهاش بیشتر بود بتونه بخوره, حداقل اگه هر پرس غذا رو ۱۰۰۰۰ تومن درنظر بگیریم, واسه یه مهمونی که در ماه, ۸ وعده نهار میاد خونت, ۸۰۰۰۰ تومن اقلا باید بدی ضمن اینکه زحمت و دردسر و استرسشم حساب نکردم, وقت و ساعتی که ازت میبرن حساب نکردم, بوی عرق و پایی که تو خونه ات میارن, انرژی های منفیشون, اذیتهای بچه اشون,
الان ما دوسال هست که فامیل شهرستانمون هرماه, یبار میاد یه شب میمونه برخی مواقع دوشب, بعدش شد ماهی دوبار , الان که ماشالله هر هفته میان, حداقل یه وعده غذا میخورن, بوی عرق لباسای از راه اومده و بو جورابشون و میدن به قالیا و بدتر از همه چون خونمون دوخوابه هست و یکیش مال داداشمه, دخترش تلپ میفته تو اتاق من و د بخواب, حتی جالبه بدون در زدن هر وقت دلش میخاد میاد تو اتاقم😱😱😱😱 گاهی حتی حرف هم نمی زنه باهام, فقط میاد و لباساش و عوض میکنه یا میشینه یا میخوابه, یعنی دقیقا خونمون شده کاروانسرا, هیچی هم با خودشون نمیارن که یعنی داریم میریم خونشون هر هفته و حداقل یه وعده و حداکثر یه شب میمونیم تا فردا عصرش, یچیزی ببریم, این از این, یکی دیگشون ننه باباش رفتن قشلاق تو ولایت خودشون😏 مادر من هر هفته بچه اشو دعوت میکنه خونمون, یبارم که دمپاییمون و پوشید پاره کرد, به رو خودشم نیاورد, بدبختی بزرگتر مادربزرگمه کخ مادرم آوردنش و کلی هم پولداره, الان ۲۰ روزه خونمکنه و آسایش و آرامش و راحتی من و برادرو پدرم سلب شده(درسته کاری نمیکنه اما وجود شخصی بیش تر از چند روز تو محیط خانواده واقعا شکنجه هست) حالا کاری ندارم که واقعا بعضی کاراش ناراحت کننده هست برامون,جدای از همه اینا یک قرون تا الان خرج نکرده, یعنی حداقل نمیگه من که پولم زیادا, همیشه تو خونه پسرم واسه نوه پسریم پول توجیبی میدم, حالا که ۲۰ روزه اینجا تلپ ام حداقل یه وعده غذا دعوتشکن کنم مهمون من باشن, یا مثلا من میخاستم میز بگیرم حتی نگفت دخترم یه ۱۰۰ تومنش و من میدم در حالیکه همیشه پول تو جیبی به پسرداییام میده, آدم آرِش میاو اینا رو بگه اما قابل توجه اونایی ک میگن مهمون حبیب خداست, مطمئنن خدا همچین کسایی رو حبیب خودش نمیدونه

سارا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 13 شهریور 1397 - 5:08 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهم تر همه اینکه مادرم هم هروقت بهش میگیم چه خبره این مهمونای وقت و بی وقتت آرامشمون و راحتیمون و گرفتن, هی میگه اشکال نداره اشکال نداره, میگم تو از خودت مایه بزار اما نمیشه که حق من و بقیه اعضای خونواده رو بخاطر فامیلات پایمال کنی, اما کیه که گوش کنه؟😭😭😭😭

علیرضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 19 مهر 1397 - 12:22 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

تموم دنیا مردم ایران رو با فرهنگ و مهمان نوازیشون میشناسند. نویسنده این مطلب بدون اغراض یک شخص شنیع تشریف دارند.
بنده منکر مزاحمت مهمان ناخوانده نیستم اما روشهای محترمانه ای هم برای مهمون ناخوانده هست و اینکه مهمونی که شرایط میزبان رو درک نمیکنه فرهنگ پایین خودش رو نشون میده. و توصیه من اینه که عوض این کارای ریاکارانه و بزدلانه یا شجاعت اینو داشته باشید مثل آلمانیای بافرهنگ رک و راست مهمون نپذیرید یا اینکه صعه صدر داشته باشید یکی دوروزه مهمون رفت به آرامش برسید.

خوزستان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 20 آذر 1397 - 11:03 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خدا به بعضیا اصلا درک اینو نداده که یه خانواده نیاز به تنها بودن دارن. آخه اگه مهمان یه روز دو روز بود میشد براش هر کاری بکنی اما وای به حال اونی که یه نفر بشه انگل و بخواد چند سال باهاتون زندگی کنه.نمیدونی چیکارش کنی… میخوای بری با خانومت بیرون باید بخاطر اون زود برگردی که یه چیزی برا شام درست کنن براش.میخوای بری مسافرت نمیدونی اونو چیکار کنی.میخوای یه حرف محرمانه بزنی بازم اون مزاحمه …آخه چقدر باید تحمل کرد. هر کسی این دوره زمونه توی خرج خانواده خودش می مونه.چه بسا یکی دیگه هم انگل باشه. من یکی که دیگه حالم به هم میخوره از اینکه توی خونه خودمم آسایش ندارم….

ترانه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 30 آذر 1397 - 11:55 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

راست میگید بابا.خواهر شوهر من از شهرستان اومد چهل روز خونه ما موند.دست به سیاه و سفید هم نزد.دم به دقیقه هم تو حموم بود.مرده شورشو ببرن.تازه دوبارم منو شوهرمو به جون هم انداخت و دعوا کردیم.به اینا نمیگن مهمون میگن عذاب الهی

خوزستان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 دی 1397 - 9:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام ترانه خانم.آدم نمیدونه چیکار کنه.هر کسی رو میبینی دنبال پیشرفتشه هستش ما باید توی فکر یه افرادی باشیم که مثل کنه ان و همش فکرمونو مشغول میکنن.آدم میخواد توی خونه خودش تنها باشه لااقل برای حرف زدنش راحت باشه.چقد باید مواظب باشی یه وقت اون نشنوه.این دوره زمونه هم هرکاری بکنی یه ثانیه بعدش به لطف گوشی های پیشرفته همه جا پخشت میکنن.خدا کنه هرکسی به این درک برسه که یه زن و شوهر حریم خصوصی دارن….من که دیگه نمیدونم چیکارکنم.کاش یه راه حل اساسی بود…

فاطمه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 26 مرداد 1400 - 3:34 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دقیقا ..اما‌بر عکس شما برادر و خواهرای من از شهرستان میان ماه ب ماه مبمونن خونمم خیلی کوچیکه شوهرم با من دعوا میکنه ب خدا از دستشون خسته شدم….

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 9 دی 1397 - 3:46 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

در دین اسلام به صله ی رحم خیلی سفارش شده
وبهترین صله ی رحم اینه که کسی وبه زحمت نندازی و اذیت نکنی،

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 12 دی 1397 - 1:06 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون کسی هست که دعوتش کنی نه اینکه بی خبر سر ظهر بیاد خونت من اصلا دوست ندارم برای بچه م تولد بگیرم چون خواهرشوهر پرروم سر ظهر بیخبر میاد تو ماه رمضان انتظار داره من که روزه م براش نهار درست کنم تا الان دو بار اینکار و کرده
زمانی هم که زایمان کردم از دستش خون گریه میکردم سر ظهر میومد ناهار میخورد افطاری با اینکه روزه نبودن میخوردن شام هم درست میکردن قابلمه به دست میرفتن میوه و شیرینی و. …. جمع میکردن میبردن این ادم مهمونه یا بلای جون

خوزستان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 13 دی 1397 - 4:42 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

هر کسی که باعث بشه آسایش زندگی خصوصی زن و شوهر به هم بریزه برام نفرت انگیزه.منه بدبخت باید چیکارکنم که یه کنه رو چند ساله دارم تحمل میکنم.فکرشو بکنین چندساله خونه من داره درس میخونه.چهارساله ک کنه زندگی من شده…سال آینده درسش تموم میشه…باید اینو به کی بگی که بابا برو از زندگی ما بیرون.آرزومه که بازنم تو خونه تنها باشیم و هرجور دوسداریم حرف بزنیم…بخدا این دوره زمونه دیگه نمیتونیم خرج و مخارج زندگی خودمونو هم بدیم.آدم به این پر رویی ندیدم.هرچی هم کم محلی کنی انگار نه انگار…هر کسی ازدواج میکنه که از زندگیش لذت ببره و توی خونش هر جور دوسداره باشه.بعضی وقتا هستش که ما گشنمون نیست اما بخاطر اون که شکمو و مزخرفه مجبوریم غذا درست کنیم و بشینیم زورکی غذا بخوریم…واقعا شعور و درک نداره.جالب اینجاست که سه ساعت بعد از ناهار میپرسه شام چیه….خونه من شده محلی برای تن پروری اون.به نظرتون اگه یکی از خانواده زنتون اینطوری کنه و مزخرف باشه باید چیکارش کرد؟اصلا دوسندارم یه لحظه ببینمش…

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 13 دی 1397 - 6:33 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

درسته مهمون حبیب خداس ولی ن اینکه هر روز هر روز بیان بعدشم بزنن وسایلاتو خراب کنن آسایش رو ازت بگیرن بیان ولی کم

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 10 بهمن 1397 - 10:26 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مرسی روش خوبیه من الان مهمان امده خونه مون همه ی داروندارم بردن

حسین این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 11 اسفند 1397 - 10:31 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خخخخخخ. والا همه ی این روش ها رو با هم انجام بدم باز هم مهمونامون میان. اینا هیچ ترفندی روشون جواب نمیده!!!!

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 19 اسفند 1397 - 11:04 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ای خدا خواهش میکنم مهمانامو

مریم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 27 اسفند 1397 - 1:11 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان حبیب خداست ولی برای هر دو طرف. ما خوزستانیها چه گناهی کردیم که عیدنوروز را باید از مهمانهای شهرهای دیگه برای چندین روز متوالی پذیرایی کنیم؟ بخدا دیگه نه توان جسمی داریم که حداقل برای یک هفته پیاپی گاهی هم دو هفته پشت سر هم مهمونداری کنیم و نه توان مالی. جالب اینه که همین مهمونهای خودخواه و راحت طلب تابستون اگه ما بریم شهر اونها یا اصلاً تعارف و دعوت نمیکنند که بریم خونشون یا نهایتا یک وعده دعوت میکنند و ما هم چون مثل اونها بیشعور و پررو و خودخواه نیستیم عادت نداریم دعوت نشده بریم خونه کسی و رعایت میکنیم تازه محاله که دست خالی بریم و سوغاتی میبریم. ولی اونها عید بدون دعوت برای خودشون میان یک هفته یک هفته کنگر میخورند و لنگر می اندازند، شعور هم ندارند بگند بابا هم خرج گرون هست هم صاحب خونه توان جسمس نداره از این تعداد آدم چند روز متوالی پذیرایی کنه

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 9 فروردین 1398 - 9:59 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

منم باهمه ی شماموافقم مهمونی که درک نکنه نجسی وپاکی چیه وقتی ازخونت میره بایدتموم زندگیت راآب بکشی باورکن من دیگه بریدم همسرم هم به حرفام اهمیت نمیده مدام میگه چکارکنم تازه این تموم شدنی نیست ایشون درماه ۱۸روزش خونه منه درسته خونه پسرش هست ولی بنده هم کارگرهتل نیستم تمام وقتم صرف ایشون میشه تازه میره مهمونی شب که برمیگرده لباسهاش رامیاره پرت میکنه دم درکه اینارابشورواقعابریدم

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 10 فروردین 1398 - 11:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان حبیب خداست… با این کارا فقط ارزش انسان ها پایین میاد..

علیرضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 17 فروردین 1398 - 7:31 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

همه میگن ایرانی ها میهمان نواز هستن من میگم بیجا میکنن که این حرف رو میزنن. باید بیان نظرات این صفحه رو بخونن تا متوجه بشن. واقعا متأسفم که توی چنین کشوری زندگی میکنم. با چنین مردمی. البته تقصیر مردم هم نیست درآمد ها کمه جنس ها گرون تقصیر دولتم هست

بدشانس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 22 فروردین 1398 - 5:49 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من مخالف مهمون نیستم اما بعضی هایادشون میره که مامانم الان چهل پنج دوره یخ مهمون اومده وفعلامیگه قصدرفتن ندارم ودستور میده مابایداطاعت کنیم بچه م روهم کتک میزنه خداازش نگذره

تنها این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 22 فروردین 1398 - 11:28 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

جناب علیرضا به طور قطع و یقین شما تا به حال هیچوقت مهمان های پر رو و مزاحم نداشتید. ندیدید.مهمان هایی که فقط چند روز ماه رو تشریف میبرند خونشون دوباره میان خراب میشن رو سر آدم ده نفری بخوان تو یه خونه چهل متری شب و روز لم بدن و شما پذیرایی شون رو بکنی فقط، هیچ برنامه ای هم نتونی برای خودت داشته باشی.جالبش هم اینجاس که توان مالی شون عالی باشه خونه زندگی شون به مراتب از تو بهتر باشه اما به هر بهانه میخوان آسایش و آرامشت رو بهم بریزن.مطالبی که کاربر سارا نوشته با عرض پوزش برا من خنده داره چون اینهایی که گفتت مشخصات یه مهمان عادیه، نه کسانی که خودشونو مالک خونه و زندگیت میدونن.امیدوارم هیچ خونه ای بی مهمان نباشه اما مهمانی که میاد باعث خوشحالی صاحبخانه میشه نه فتنه و مخربی برای زندگیش.

حبیب خدا یا دشمن ارامش ؟ این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 28 فروردین 1398 - 1:19 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

حرف شما رو میفهمم . منظورم اون کسانی هستن که مهمان پر رو دارن که ۴ شب هفته رو خونه میزبانن و باید با بلدزور بیرون ببریشون وگرنه خودشون نمیرن. متاسفانه منم این مشکل رو دارم فامیل نزدیکم که دوست صمیمم هست متاسفانه خیلی پرو روه . خدا نکنه بگم یکسر بیاد سمتم بچه اش رو برمیداره و میاد و تا چند شب نمونن و من رو عاصی نکنن طوری که برفتار دیگه خودم رو ناراحت نشون ندم نمیرم . پسرش از اونهاست که تا ۳ و ۴ صبح بیداره و پای تلویزونه و کارتون با صدای بلند می بینه . و مدام میگه گرسنه مه و ما مانش سرش توی یخچال و آشپزخونه ام. باورتون نمیشه وقتی اینا خونه ام هستن دیگه مالک تلویزیون و خونه ام نیستم و خود خوری میکنم. جرات ندارم از وسایل شخصیم چیزی بمالم روی صورتم بلافاصله بعد من همون رو میزنه که مبادا عقب نیفته. دستش توی لوازم ارایش شخصیمه و من اصلا خوشم نمیاد وسایل شخصیم رو با کسی اشتراک بزارم. به بچه اشم اصلا نمیتونی بگی بالا چشمت ابروس که مبادا مادره ناراحت نشه.
شمایی که میگید مهمون حبیب خداست
شماها جواب بدید . چطور باید به این مهمون های پر رو حالی کرد که اینجا خونه خودشون نیست و نباید این رفتارها رو بکنن

مهمان خدا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 28 فروردین 1398 - 12:17 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بنظر مهمان اون کسی ست که اول بیخبر نیاد و وقتی بخواد بیاد قبلش یک تماس بگیره و شرایط طرف رو بسنجه .
وقتی هم که اومد اونقدر شعور داشته باشه که لنگر نندازه و کنگر بخوره هرچقدر هم بخواد بهش خوش گذشته باشه
ناهار یا شامش رو بخوره و رفع زحمت کنه
چنین مهمانی بی شک مهمان خداست

L.m.gh این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 14 خرداد 1398 - 8:35 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

الان داییم اومده خونه با سگ چندشش شعورش هم نمی رسه که سگ نجس و کثیفه واقعا حالت تهوع گرفتم انقدر بالا آوردم دلم درد می کنه همه این کار هارم انجام دادم موندم چیکار کنم به خدا کمکم کنید لطفا خواهش می کنم ……

بنده خدا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 18 آبان 1400 - 6:38 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

عزیزم این دیگه بحث نجس پاکی هست در میان بزار بگو محترمانه دایی جان ما بدمون میاد سگتونو آوردین خونمونو
خودتون رو جشمام ولی این حیوون نه
ناراحتم شد بدرک ولش آقا

اتریسا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 20 خرداد 1398 - 11:20 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

الان من دوهفته دگه کنکوردارم .خواهرشوهرام میخوان بریزن بیان .واقعا نمیدونم چی بگم و چیکارکنم ک هم نیان هم ناراحت نشن داستان درست کنن

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 28 خرداد 1398 - 6:02 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من دختری هستم که دانشگاه دارم وقراره که مهمان چندهفته ای برامون بیاد من دیگرنمیتوانم درس بخوانم نمی دانم چه کارکنم

مظاهری این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 7 تیر 1398 - 1:59 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با عرض سلام و خسته نباشید اول کسانی که میگن مهمهان حبیب خداست دو حالت داره یا مهمان براشون،نمیاد یا که اوضاع مالیشون خیلی خوبه مهمان ماهی یک بار اونم یکی دوساعت نه ایتکه تا تعطیلات میشه از شهرستان میریزن هفته ها میمونند تازه اون دسته میرن دسته بعدی تو نوبت اماده هستش اونا میان میخورن میریزن میپاشن وای که خودت بخوای بری خونشون تو خیابون میبینه شمارو اخم میکنه اصلان مهمانی خوب نیست

نوید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 18 دی 1398 - 8:47 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خیلی موافقم❤

پژمان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 11 تیر 1398 - 2:55 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقا کی میگه مهمون حبیب خداست
مهمان دشمن خداست
وقتی دست خودم به دهنم نمیرسه مهمان میشه دشمن خدا
هر کی میگه مهمان برکت میاره دروغ میگه
مهمان فقط کم و کاستی میاره و جیب بی خالی رو سوراخ میکنه

خدا کمکم کن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 19 تیر 1398 - 7:40 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من بجایی رسیدم که از دست مهمون به طلاقو خود کشی فکر میکنم کل اقوام شوهرم آدربایجانن زمستون که سرد میشه سه ماه و اینجان پسر برادر شوهرم دوساله خونه ماس اینحا کار میکنه زنش راضی به کوچ نیس از مامانش نمیتونه جدا شه ولی دماه دوماه میاد تهران خونه ما پیش شوهرم کل فامیلش کامیون دارن سالی یکی دو بار تصادف و موتور سوزوندن دارن دوماه حد اقل میکشه تعمیرش خونه ما تلپن هر کی مرض میگیره خونه ماس ما راننده شخصیش ماشینو بدون تجازه برمیدارن میرن بیرون تا حالا ۳ بار کوبیدن له کردن اوردن گذاشتن جلو در رفتن جدا از بنزینش از خوردنشان نگو که پلو با دیس میخورنبا چند تا نون همسرم ۶ ماهه بیکاره فک کن سر هر مهمون یه تیکه طلا میفروشیم دیکه کارم شده تو دلم نفرینشون کردن

مریم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 29 تیر 1398 - 6:24 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مجرد که بودم پدر اومده بود آخه بچه آخرم خیر سرم با کلی خواهر برادر مثل گردان والفجر با بچه و نوه میوندن منه بدبخت پای اجاق گاز آخرشم با چن تا تیکه که بارم میکردن پا میشدن میرفتن .خدا اون روزها رو نیاره دیگه .الان چهار ساله ازدواج کردم به خدا سالی ی بار مهمون ندارم به لطف آشپز بودن همسرم حتی غذا هم درست نمیکنم .قربون خدا برم هر چند توی خونه پدری واقعا اذیت شدم اما بختمو جایی باز کرد که الان غرق آرامشم. در ضمن اینم بگم خانواده شوهرم خداروشکر همه یا خارج از کشورن یا اصلا اهل رفت و آمد نیستن. باور کنید مهمون بد نیست اما اینکه شبیه کوزت بشی و فقط بشوری و بسابی آخر سرم خواهر و برادرهات و بچه هاشون یه تشکر خشک و خالی ازت نکنن خیلی زور داره .

مریم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 31 تیر 1398 - 10:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من که ازمهمون بیوقت وکم عقل ضربه زیادخوردم.هیچ مهمونی نمیخام بیادخونم،چون ترسیدم.حتی باعث طلاق من وشوهرم شده بودن که ماروجادوکردن

زهرا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 10 مرداد 1398 - 3:50 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

وقتی مهمون تا ساعت ۴ شب‌ تو خونت بشینه اونوقت حبیب‌خدا نیست

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 28 مرداد 1398 - 2:30 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دیدگاه شما …سلام این دوستای همسرم آنقدروعده وعیدوووبه شوهرم میدن که باعث ناراحتی وعصبانیت من شده چه کارکنم

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 29 مرداد 1398 - 1:56 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

این جملات زشتو ننویسین خیلی بهتره
مهمون حبیب خداست☺☺☺☺☺

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 5 شهریور 1398 - 12:43 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

ولله ما هم خواهرم و شوهرش و خانواده شوهرش هرشب خونه ما هستن حداقل سه شب در هفته من کارمندم کل روز حجاب دارم میمونه شب که لباس راحتی بپوشم که اینم به لطف خواهرم ندارم بابا منم می‌خوام راحت باشم موهام باز باشه انتظار زیادیه حتی چند وقت موهام رو از ته کوتاه میکردم از بس خسته شده بودم ساعت ۱۱شب آخه وقت مهمونیه

وقت طلا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 8 شهریور 1398 - 3:04 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

وقتی مهمون یکماه خونت بمونه و وقت و بی وقت تو خونه قلیان دود کنه شب به زور ۳بخوابه و از هر غذایی هم خوششون نیاد دو تا بچه شطون هم داشته باشه اونوقت از هر چی مهمون بدت میاد….

تارا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 15 شهریور 1398 - 10:44 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان وقتی حبیب خداست که یه رابطه دو طرفه ودوستانه بین شما برقرارباشه.نه اینکه اونا ازشهرستان بیان وشب رو خونه شمااتراق کنن شام وحمام ورختخواب تمیز رو استفاده کنن اونوقت وفتی تو بری شهرستان به روی مبارکشون نیارن دعوتت کنن ونهایت در حد یه سرزدن یک ربعه پذیرای توهستن…

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 26 شهریور 1398 - 4:23 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام،واقعا متن خوبی بود خصوصا راجع به این بچه های بی تربیتشون مث جن بو دادن هروقت میخوام درس بخونم سروکله مهمونای مزاحم پیدا میشه

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 12 مهر 1398 - 3:46 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

هر کی گفته مهمون حبیب خداست بیخود گفته والا من دو ساله ازدواج کردم مادرشوهرو برادرشوهرامو و خواهر شوهرم ی بند خونه ی مان دیگ خونه ی خودشون شدن فوتبال نگاه میکنن حمام میرن در یخچال حتی دیگ نمیتونیم ی حرف ساده بزنیم هر جام اساس میبرم دنبالمونن خرجمون خیلی بالاست زایمان کردم هرچی خریدیم مث گاو خوردن دیگ حالم ازشون ب هم میخوره دستم ب سیاه نمیزنن عین خر میخورن و میخوابن اه لعنت بشون متنفرم ازشون

گلی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 15 مهر 1398 - 11:15 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

میخوام فقط یه راهی پیدا شه از دست مادر شوهری که فقط و فقط فکر خودش را میکنه و هر هفته خونه یه بچه اش پلاسه راحت شم خونه هر کی میره یکهفته اونجا اشوبه تا نکبت از اونجا بره

حمید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 22 مهر 1398 - 3:20 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام…آقا من هرچی رک وراست به مهمونام که ازخانواده زنم هستن میگم نیاییدوحال ندارم .هزینه اش زیاد میشه اونا فقط میخندندومیگن هرچی بیشتر ایناروبگی واظهارعجز کنی مابیشترمیاییم واصلا ازتوخوشمون میاد.توفقط بمابگونیا ما باسرمیدویم..راست میگن هرچی بیشترمیگم اونابیشترمیخندندوبازهم میان خونه ما…حالا من چیکارکنم؟

افسانه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 17 آذر 1398 - 5:28 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

ای بابا پس همه ی درد مشترک داریم من که پدر شوهرم فقط خونه ی ما میاد هیچ جای دیگه نمیره بماند یک سره هم فقط دخالت چکار کن چکار نکن دیگه واقعلا خسته شدم

ز م این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 29 آذر 1398 - 4:29 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

جالب بود
من خونه خیلیا نمیرم واسه همین بی محلیا و سکوتشون
یا یهو وسط حرف تند میشن به هم
ادمی هم نیستم اهل غیبت و تهمت و رفتاری باشم که ازار دهنده باشه ولی خب اونا از کسی خوششون نیاد همین کارو میکنن

وحید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 3 بهمن 1398 - 3:48 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

والا یه روز تعطیل ماداریم اونم خواهر زنم بچشو میاره ساعت یک بعد از ظهر میگه آوردم بازی کنه انگار خونه ما مهد کودک بعد میگه عصر میام میبرمش دیگه دیوونه شدم کاش آدما یکم آداب معاشرت بلد بودن

سجاد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 24 بهمن 1398 - 5:33 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

به خدا پدرمون در اومده امروز همین امروز صبح ساعت ده داداش بزرگم اومده بعدش ساعت دوازده داداش کوچیکم ساعت ۲ رفتن بعدش برادر زنم با دوتا بچه اومده به غیر از بقیه هر روز کار ما همینه خواهش میکنم یه راهی جلومن قرار بدید ماهی دومیلیون میدیم چای قند میوه فقط

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 26 بهمن 1398 - 12:16 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من از مهمون بدم نمیاد

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 8 فروردین 1399 - 1:11 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من همه اینارو خودم ادم با دهاتی جماحت ازاوج کنه همینه پس چی گفتن کبوتر با کبوتر غاز با غاز تهران همچین چیزی نیست

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 23 خرداد 1400 - 3:09 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای شهری اون باز با بازه نه غاز با غاز🤣🤣

نگار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 21 اردیبهشت 1399 - 11:15 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من تهرانم.اقوام شهرستان.برای دوا دکتر زیاد میان.منم آدم کمرو تو رودربایسی خیلی خودم رو خسته میکنم.یک خورده هم میگم اشکال نداره صدقه هست.اما واقعا کمردرد پادرد میشم 😔

مینا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 16 خرداد 1399 - 12:36 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

چه روش های خوبی ممنون

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 23 خرداد 1399 - 2:48 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

جالبه همه زن ها اینجا از دست خواهر شوهر برادر شوهرشون ناراحتند که میان از دست خواهر برادر خودشون ناراحت نیستند زنداداش من که پدر داداشم رو درآورده انقد یکسره فک و فامیلش خونه داداشمن

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 خرداد 1399 - 3:39 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

عزیزم مهمان چه مهمانی. وقتی طرف امده خونه فامیل و خونه خودش هم توی اون شهره ولی شب خونه میزبان میخوابه چه مهمانی این مزاحمته ولا. من جا خودم نیس پام بکشم و یارو با لشکری زن و فرزند و خواهر زن و مادر زن و مادر شوهر و مادر فرزندانش و مادر …….و خواهر زن و برادرزن امده و شب هم نمیره خونه خراب شده خودش بخاطر اینکه شامی به اقربایش نده اوردشون سر یکی دیگه میخوام برن برنگردن

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 خرداد 1399 - 3:46 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

هیچکسی شام یا ناهاری گدا نکرده ولی مهمان بایستی ببینه خونه میزبان ۴۰ یا ۵۰ متره جای خود و زن و بچه هاس کمه شب هم بمونه باید با کمال پررویی وقتی خواست بره بگی اقا ادرس مهمانپذیر میخوایی اژانس هم هست ولی خونه من قهوه خونه یا مهمانسرا نیست شبهای بعد برو فلان مهمانپذیر مثلا راه اهن تهران فراوونه. یارو امه با پوتین که سه روزه جوراب نشسته و بوی بد پا و عرق. میخوام نیایی. شب هم میمونه

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 خرداد 1399 - 3:58 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام سر مهمون که آدم دعوا نمیکنه. بالا خره دیدگاه ها متفاوت هستن نه اینکه این یه چیزی میگه اون یکی یه تو سری میزنه

بعدشم همه بعضی اوقات مهمان هستند یا اینکه بر عکس میزبان هستند. اینکه میگید شر مهمونو از خونتون کم کردید از کم عقلی خودتونه دوستان و واقعا جای تاسف داره 😐😑

خوشحال این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 5 تیر 1399 - 10:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان هر کی باشه خونه هر چی باشه ولی الان اینطور نیست توقعات و چشم و هم چشمی وووو تلخی وارد روابط کرده

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 26 تیر 1399 - 8:28 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون سه روز چهار روز.ما یه داماد داریم خیلی احساس با پرستیژ بودن و با کلاس بودن می کنه ولی ذاتش خیلی بی فرهنگ و بی شخصیته.خواهرن هم همش دنبال ایراد گرفتن نقطه ضعف گرفتن از منه این طور مهمون ها به درد لای جرز می خورن.

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 29 تیر 1399 - 5:48 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من عاشق مهمون هستم هر وقت هم چیزی نداشته باشم واقعا میگم پول نداشتم بگیرم ولی اینها گفتین خیلی بده واسه مهمون انجام بدین اخه اون اومده از ما احوالی بگیره

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 مهر 1400 - 1:08 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

نخیر مهمونی که یک ماه بمونه و مستاجر باشی صاحبخانه اخمش تو هم باشه باهات ،تازه مهمونت مهمون هم دعوت کنه نیومده حالتو بپرسه اومده حالتو بگیره

... این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 7 مرداد 1399 - 1:52 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

این آموزش برای ادمای بی فرهنگ و بی اصالته

ام ا..... این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 16 مرداد 1399 - 2:06 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من هم واقعادوست ندارم بدون دعوتمون میان خونمون وبرای غذاهم میمونن.اینقدرفکرنمیکنن که شایدماشرایطمون سخته وشرایط مهمون داری نداریم.کاش یکی پیدامیشدراه حلهایی رومیدادکه جواب داده باشن

مژگان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 24 مرداد 1399 - 6:20 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من بشدت آدم منزوی هستم و الان که دارم این متن رو مینویسم مهمونی داریم که فقط یه خیابون باهامون فاصله داره و از ساعت ده صبح من با صداش از خواب بیدار شدمه و الان که ساعت دقیقا۶وسیزده دقیقه هست خونه ماست و نمیدونم که آیا این زن خونه و زندگی و بچه و شوهر نداره؟واقعا بعضی از مهمونا دیگه شورش رو در اوردن. کامنتهای بقیه رو که میخوندم واقعا از بعضیا حرصی میشدم این مطلب برای اینه که از شر مهمونای ناخونده و مزاحم راحت شیم نه اونایی که خیلی شخصیتن و حال بقیه رو درک میکنن.توخونه ما من دوتا خواهر برادر کوچیک دارم که یکی شون ۶سالشه اون یکی ۴سالشه و اینا بشدت وقتی که کسی میاد و جایی میریم شیطون هستن و واقعا ادم رو ظله میکنن حالا تصور کنید از صبح تا عصر توی خونه ما چه خبره.
واقعا مطلبه خوبیه ولی خب بعضیاش خیلی اغراق داره مثلا اگه پوشک رو جلوی کسی عوض کنیم خو بعدا میره اینور اونور میشنه و خودمون رو خار میکنه.

مینو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 19 شهریور 1399 - 12:27 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خیلی جالب بود چه طنزی داشت،،، شماها هم خیلی جدی گرفتین دیگه:/

فرزانه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 23 شهریور 1399 - 7:25 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام. تعجب میکنم ازین مطلب، تو فرهنگ ما !!! مهمون حبیب خداست و مورد احترام، حالا چه خوب و چه بد. رفتار خوب با مهمون خوب که کار بزرگی نیست، با آدمای بدرفتار، رفتار خوب داشتن و گذشت کردن مهمه.
الان شاید بعضی ها بگن ، این خودش مهمون نداره حتما در صورتی که خیلی مهمون دارم، تازه یکیشون که همیشه سرزده میاد ، اما اصلا نباید بی احترامی کرد و اینکارای این مطلب رو !!!!!

فرزانه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 29 مهر 1399 - 9:32 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون خوبه خیلی هم دوست دارم هم خانواده شوهرم هم خانواده خودم بیان ولی خانواده خودم هیچ گونه دخالتی نمیکنن وخودم هم بهشون اجازه دخالت نمیدم میگم شما کاری به ما نداشته باشید ولی خانواده شوهرم مخصوصا خواهرهای شوهرم بیان همش دخالته درمورد زندگیم شوهرم هم اصلا نمیتونه کلامی بگه ساکت فقط گوش میگیره حالا هم بگید عروس ها دوچشمی میکنن باور کنین خیلی تنهام دوست دارم هردو طرف بیان ولی چه فایده

سامیار این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 1 آذر 1399 - 12:55 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خدایاشکرت که من این مشکلات ندارم بعد این که رفتم خونی خودم طوری برخوردکردم که هرکس خاست بیادقبلش تماس بگیره…به کسی اسرارنمیکنم بمون شب..ومیگم همسرم کلن دوس نداره کسی شب بمونه خخخ..شماهمین کاروبکنید

ع این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 6 آذر 1399 - 11:19 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

به خدا هیچ چیز بدتراز مهمون ناخونده نیست ساعت۲ از سر کاربیای مهموناتم توخونه منظر توباشن مخصوصا تواین اوضاع کرونا

Nazanin این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 22 آذر 1399 - 10:52 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

وایییی دقیقا مثل مهمونای ما دو روز قبل اومدن رفتن دیشب برگشتن 😭
الانم بردمشون بیرون که برن دوباره دو پنج دقیقه اومدن😭 الان میخاستم
برم بیرون که اینا اومدن کمکم کنید چیکار کنم من مهمون دوست ندارم😭😭😭😭😭😭😭🌺

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 25 آذر 1399 - 9:09 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خوب نبود

رضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 29 آذر 1399 - 11:54 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ما مهمونامون که ا شهرستان میان واسه مهمونی نمیان…میان یکی دوماه بامون زندگی میکنن و همیشه واسم سوال بود که اینا واقعا تو شهر خودشون کاری ندارن ک دوماه میمونن خونمون؟

ستایش این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 12 دی 1399 - 5:57 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ما همیشه خونمون مهمون هست الان هم هست من دارم درس میخونم خانم من با من تماس تصویری میگیره که از من درس بپرس و آبروی من چند بار پیش خانم من رفته من نمی گم که مهمون نیاد بیاد قدمش سر چشم و لی این مهمون ما همیشه خونه ی ما هست ولی این مهمون خونشون را با خونه ی ما اشتباه گرفته تو را خدا یک راه حلی به من بگید انجام بدم که این مهمون بره بیرون

امیرضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 12 دی 1399 - 6:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

وای به داد من بدبخت برسید

لعنتی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 29 دی 1399 - 12:34 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون داریم تا مهمون بعضی ها رحمت نیستن زحمتن
دوس دارن خونواده و از همه به پاچونن

سمانه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 2 اسفند 1399 - 7:37 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

والا تنها راه جواب کردن طرفه .اخه طرف درک نداره بهش چحوری میشه فهموند.من خودمم با یکی ازینا گیر وگرفتارم .بخدا دارم دق میکنم.هر دوماه ده روز خونه منه.حساب کردم نصف سال خونه منه.پدر منو دراورده.از اقوام همسرمم هست بیام جواب کنم میشه باعث اختلاف تو زندگیم بقران میخام برم ب دعا متوسل شم بلکه ی فرجی بشه

راعو این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 4 آبان 1400 - 2:23 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

هیچ مشکلی نیست که حل نگردد ،راهبرد و تاکتیکها متفاوتن که نسبت به زمان و مکان قابل اجرا.مهمونهای که حیاط خلوت از زندگی تو میسازند دهها روش و هر مهمان خود سبک منحصر بفردی برای راندنش موجوده،یا مهمونای که در محاسبات خود خطا میکنند و یهو کنه میشن،در سایه عقب بنشین و چون شبهه محو کن،با خرد نه تا مرز جنون بهم بریزید،مگر در زندان قرنهای پیشین به زنجیر رفته ای،منظور یک شخص نیست همه و همه هم درست میگویند اما راه نمیدونند و در برهوت خود میسوزند نظر طنز کار نویسنده خود هنریست که همه را به سخن اورد،حوصله نوشتن ندارم ،
اما باور کنید تا مهارتنیاموزید نه قضیه مهمون الاف ،بلکه در همه مراحل زندگی تبوق میزنیم،همونگونه بیکاری معنا ندارد به اندازه آدما به توان آدما رهکار برای آسایش وجود دارد ،
گاهی از همه هیاهو فارغ باش و به ندای درونت گوش بسپار که صادق ترین داشته توست،

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 5 اسفند 1399 - 9:44 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

وااای منم مهمان زیادی دارم وقتی میان دیگه قصدرفتن ندارن بخدادیگه خسته شدم.خونه مون کوچیکه خیلی اذیت میشم

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 17 اسفند 1399 - 8:03 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

میمون حبیب خداست ولی مهمونی که می یاد خونتون حداقل دو روز می مونه نه براتون آرامش می زاره نه آسایش الاغه بیشورا الان یکی از دختر دایی هام اومده خونمون با برادر گرامی شب ساعت ۵ ۶ کیک پختن اونم چه کیکی همه آشپز خونه رو به گند کشیدن نزاشتن ۲ ساعت کامل بخوابیم حالا می گه هر وقت من می یام خونتون تو عصبانی می شی مگه ما چی کار کردیم؟ 😐باید بگی چی کار نکردی گل من

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 26 اسفند 1399 - 11:42 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

به خدا بعضیا این قدر پررو ان که به بهانه ی مهمونی خونه تون رو کاروانسرا درست می کنن. من فامیلای مادرم نزدیک ۱۵ نفر سالی ۳ بار میان هر بارم ۲ ماه می مونن! تازه خودشون مهمون دعوت می کنن و هر کاری دلشون می خواد می کنن. تو کارای شخصی مون دخالت می کنن، هر چی دلشون خواست بدون اجازه می پزن و یه عالمه دیگه. به خدا مهمون خوبه ولی نه این جوریش! آسایش برامون نذاشتن. نزدیکه زندگی مون رو به هم بریزن!

نفس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 3 فروردین 1400 - 8:42 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمان حبیب خداست من هر وقت مهمان بیاد خونه مون خوشحالم میشم ولی اگر بچه داشته باشه نوچ

مهمون آی مهمون این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 5 فروردین 1400 - 4:56 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

از همین تریبون اعلام میکنم لطفا خونه کسی نمونید خواهش میکنم خونه کسی نمونید شما حبیب خدا نیستید دیگه شما دشمن خدایید بفهمید .

‌h این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 7 فروردین 1400 - 6:30 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

ما تا سه ماه همش مهمون
دیگه بعدش که به زور بیرونشون کردیم بازم دختر خالم تا دو ماه بعدش موند یعنی پنج ماه
بعد اون که شبانه روز خونمون بودن و بیرونشون کردیم هر شب خونه ی ما پاتق بود ما خسته شده بودیم
دیگه توان نداشتیم
هرشب هرشب مهمون واقعاا دردناکه
تا اینکه به زور اونم از شرش رتحت شدیم مجبور بودیم هرشب فرار کنیم بریم یه جا که نیان خونمون واقعا خسته شده بودیم از خونه ی خدمون هم فراری
حالا اون دختر خالم خب من اگه دوست داشتن بیای بهت میگفتم
میخوام یه روز تو آرامش خونه تنها باشم
آدم دورش جمع کرده میگه منم امشب میام
واقعا به مرز خیلی اعصابم خورده از آدمایی که نمیفهمن واقعا

مینا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1400 - 10:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون این دوره زحمت فقط

صحرا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 12 خرداد 1400 - 3:18 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من هر هفته که هفتروزه. شش روزش مهمان دارم آنقدر خستم از این زندگی که فقط خدا می‌دونه فقط بشور بپز جمع کن خونم شده کاروان سرا خستم خیلی خستم دلم مرگ میخواد از این زمدگی

A... این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 13 خرداد 1400 - 9:13 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من چی بگم هفته خواهر برادر دارم همشون ازدواج کردن الان نزدیک کنکورمه امروز نتونستم درس بخونم قراره ۴تیرم بیان
واقعا نمیدونم چی کار کنم کم میان ولی خدایی دیگه نزدیک کنکور مراعات کنین داره گریم میگیره سال دومه کنکورمه کی اینطوریه آخه

ارغوان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 14 خرداد 1400 - 4:46 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام من تازه عروسی کردم همش فامیل های شوهرم میان یه هفته میمونن من دانشگاه میرم نمیدونم درسمو بخونم یا کارهای خونه انجام بدم خیلی پرو هستن بخدا من برای امتحاناتم نتونستم چیزی بخونم صبح بیدارمیشم تاشب کار باید بکنم فامیل های خودم سالی یکبار نمیان بخدا منو کلافه کردن اگه درس نداشتم برام مهم نبود ولی وقتی شرایطم سخته چکار کنم بعد اینجاه منو میسوزونه میرن پشت سرمون یه عالمه حرف میزنن

علی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 1 تیر 1400 - 11:47 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون از شهرستان میاد تا چند هفته هستن کلافه میشیم بخدا

سامان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 3 تیر 1400 - 2:46 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقاجون مهمون خیلی خوبه روحیه آدم خوب میشه ولی در صورتی که شعور داشته باشه خواب بره خونه خودش

مجید این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 2 مرداد 1400 - 8:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

والله امد و رفت تو اسلام سفارش شده و یه چیز طبیعی هست ادم نمیتونه امدورفت نکنه اما هم مهمان و هم میزبان یه چیزایی رو باید مد نظر قرار بون از جمله اینکه فردی که میخواد بره مهمانی شرایط طرف مقابل رو بسنجه ببینه خونش کنجایش داره نداره وضعیت مالیش به چه صورت میتونه پذیرایی کنه یا نه اصلا اون بنده خدا با اومدنش موافق هست یا نیست و اینکه چه برای مهمان رسمی چه غیره رسمی حتما از قبلا تماس گرفته بشه و هماهنگی لازم انجام بشه و کلا در چنین مواردی اگه زن و شوهر با هم هماهنگ باشن نیازی به دک مهمان نیست خیلی راحت در رو باز کنید

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 11 مرداد 1400 - 3:39 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون فقط یه وقت …بیشتر بشه اخمام میره تو هم… خودمم اگه جایی میرم یه وقت بیشتر نمیمونم… الانم با این وضعیت گرونی مگه میشه جایی رفت

م. این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 22 مرداد 1400 - 12:02 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

الان توی دوران کرونا وقت مهمانی دادن نیست.
ما اصلا خونه کسی نمیریم. و دوست نداریم کسی بیاد خونه ما.
قابل توجه فامیل محترم.
لطفا خودتان را مهمانی دعوت نکنید.

.. این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 29 مرداد 1400 - 3:25 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خوشبحالتون ماهی دوسه بار مهمون میاد براتون من هرروز هرروز بخدا دیگ خسته شدم. یه روز نشده تنها باشم استراخت کنم…

ناشناسم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 1 شهریور 1400 - 6:18 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من یه خاله و ی عمه دارم که عمم دوقولو داره خالمم سه قولو هرروز خدا خونمونن یعنی ساعت ۱ ظهر میان ۳ شب میرن هیچکدوم از این کارارو هم نمیتونم انجام بدم :/ واقعا ازشون بدم میاد یه بچهای زشت و جیغ جیغوییم دارن من هیچوقت ارامش ندارم 🙁 میشه راهکارای دیگه بدین؟ مثلا ظهر که میان میخابیم اصلا براشون مهم نیست فقط میان که بخورن و اینترنتو تموم کنن واقعا نمیفهمم چیکار کنم نیان

مهرانه سلطانی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 11 شهریور 1400 - 9:26 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مادرشوهر و پدر شوهرم میان و حداقل دو ماه خونه مون هستند گاهی اوقات سه تا چهار ماه هستند ما الان سه ساله خونه شون نرفتیم من ده روز بیست روز خوبه. ولی بیشتر از اون غیر قابل تحمل برام . مادرشوهر م در خونه داری ، تربیت بچه ها ، شوهرداری و … دخالت میکنند و مدام سر بچه هام داد میکشند و دعوا می‌کنند و حتی میزنند بقول خودشون خیلی مومن هستند فکر زن و شوهر جوان نیستند جرات نداریم مهمانی جایی بریم توی دو سه ماهی که اینجا هستند مجبوریم خونه باشیم راهکاری ندارید از دعا و توسل . جرات هیچ حرفی نداریم

مهسا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 19 شهریور 1400 - 7:29 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون حبیب خداست اینا چیه تو گوگل من سرچ کردم چطور خیلی خیلی خوب از مهمونم پذیرایی کنم این اومده بالاالبته من خوب پزیرایی میکنم ولی خب ی چیزایی ام ادم بدونه بد نیس

زهرا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 30 شهریور 1400 - 6:16 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خیلی مطالب خوبی بود به نظرم شما تا حالا مهمون مزاحم نداشتید تا بفهمید مزاحم یعنی چه مهمونی که سه هفته یا چهار هفته بمونه آدم حاضر برای بیرون کردن این مهمون هر کاری بکنه اونم مهمونی که از طرف شوهر باشه،😭😭😭😭😭😡😡🤮🤮🤮🤮🤮

از دست کسانی که افراط وتفریطی هستند خسته ام این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 23 مهر 1400 - 3:29 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با عرض سلام …در اسلام هر چیزی میانه باشد صحیح است …اگه رفت وامد نباشه واقعا زندگی قابل تحمل نیست زندگی یکنواخت …بچه ها اداب معاشرت یاد نمیگیرند همش عصبی استانه تحملشون کم …واقعا هرکاری اندازه داره …اندازه نگه دار که اندازه نکوست

از دست کسانی که افراط وتفریطی هستند خسته ام این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 23 مهر 1400 - 3:30 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

اندازه نگه دار که اندازه نکوست

جعفر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 22 آبان 1400 - 11:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

شما که اینقدر خسیس هستید خب به جای این مسخره بازی‌ها صاف به مهموناتون بگید ما خوشمون از مهمون نمیاد. لطفا سمت ما نیایید

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 2 آذر 1400 - 5:58 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون حبیب خدا ولی نه مهمونی که ۲ دوهفته تو خونتونه

الی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 3 آذر 1400 - 8:41 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

فکر نمیکردم آدم بدبخت تر از خودمم باشه …
الان با خوندن کامنتتون احساس کردم شما از من گرفتارتری . خداصبرت بده

مریم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 10 آذر 1400 - 8:42 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمون حبیب خداست آره،ولی نه اینکه خواهرشوهر مادرشوهرت بیست چهاری یه کله تو خونت باشن وقتی خونشون چهارتا کوچه اونورتره،شبانهروز بمونن و خونه اون یکی جاریات نرن فقط بیان رو کله تو هفته به هفته،کسی که میگه مهمون حبیب خداست مهمون سمج نداشته

هستی سلطانی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 27 آذر 1400 - 12:51 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من خالم دو ماه که از قشم اومده با دوتا بچه دیونم کردن اصلن ول کنم نیست بنظر من که مهمان حبیب خدا است نه دیگه انجوری اصلن این مطالب به درد من نخورد

‌‌ این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 7 دی 1400 - 10:03 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اه الان ما مهمون داریم دیگه نمیره یه ماهه که خونمونه خیلی رو مخمه بخاطر اون تو خونمون دعواشد
شمایی که میگید که مهمون حبیب خداس شما اصلا مهمون نمیاد
خونتون پس ادعای فرشته ملائکه رو در نیارید !
باهاش بد ترین رفتار رو کردیم
ولی هنووووز اینجاس
اصلا از خونمون بدم اومده دوست دارم خونمونو آتیش بزن
خوش به حال کسی ۱۰ سال یک بار خونشون مهمون میاد
ما هم قبلا این طوری بودم ولی الان همش اینجا علافه

رایان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 12 دی 1400 - 7:51 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خالم مهمون دعوت کرده یه ماه اینجان نه توی همه کارهام دخالت می کنند باید یه جوری بیرونشون کنم

مهمانپذیر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 23 دی 1400 - 1:25 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

دو ساله که خونمون خالی نمیشه از مهمون واقعا کلافه شدیم !!!
ای کاش مردم درک کنن .
نه آرامش داریم هم خرج زیاد رو دستمونه.

Asma.farahi این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 10 بهمن 1400 - 11:33 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

والا به خدا ما هر روز مهمون داریم هر کسی هم میخاد عروسی بگیره میاد خونه ما من به خدا مغزم خراب میشه میخام درس بخونم هی در میزنن فقدم برای احوال پرسی نمیان واسه پرخوری میان یا واسه ایراد گرفتن الان ما ۱ماهه پشت سره هم مهمون داریم

محبوبه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 14 بهمن 1400 - 3:07 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

پدرم دراومد از بس فلمیلامون به بهانه ی دکتر و سیسمونی و خرید و شمال و کوفت زهر مار اومدن یه هفته موندن اینجا.بچه ی دوقلوی یک ساله دارم شوهرمم همش سر کار.تو رو خدا جایی میرید یه وعده

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 26 بهمن 1400 - 3:32 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مهمونای من که ب محضی که وارد خونم میشن گوشی رو بر میدارن و بقیه رو دعوت میکنن
حتی ی روز شوهرم ا میکرون داشت و منم مریض بودم ملاحضه نکردن و همدیگرو دعوت کردن اومدن خونه ما برا خودشون جشن ولیتاین گرفتن بابا درود بر شما

روشنک این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 1 اسفند 1400 - 3:34 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

فامیلای محترم همسر بنده پدرمودراوردن،این میره اون میاد هرکدومم ده روز میمونن،نفس نمیتونم بکشم،حالم دیگه از ریختشون به هم میخوره

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 1 اسفند 1400 - 8:00 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بازم مهمونی ک خودت دعوت کنی خوبه اونیکه بدون دعوت پامیشه میاد….
آدم هر جا هم ک بخواد بره قبلش باید ی زنگ بزنه بعد راه بیفته بیاد
امان از اون مهمونی ک خودش خودشو شام ناهار دعوت کنه
عزیزم اگه من دوست داشته باشم خودم دعوتت میکنم برا غذا وقتی دعوت نمیکنم یعنی دوست ندارم بیای خونمون.

هر کی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 12 اسفند 1400 - 3:51 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

شما لابد شوهرتون غلام حلقه به گوشتون هست و مهمونتون با دعوت میاد و انتظار خم و راست شدن ازتون ندارند شوهر خواهر من حتی کمک خواهرم یه چای جلو مهمون نمی زاره

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 7 فروردین 1401 - 11:29 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

داش گلم ی روشی بده بدون دردسر و بی ادبی برن فقط

رضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 18 فروردین 1401 - 4:01 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اینها دیگه چه اموزشها و حرفای زشتی هست. مهمان نوازی و مهمانی رفتن نمک زندگی و لازم هست مگه میشه با کسی رفت و امد نکرد؟! حیوان که نیستیم … باید حساب ادمهای پر رو و بی ملاحظه رو از مفهوم کلی مهمان جدا کرد

Sara این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 2 اردیبهشت 1401 - 6:24 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دوستان اینکه مهمون بیاد مشکلی نداره ولی درجایی که اون طرف هم رفتی خونش ادا در نیاره مثل خاله های من که همیشه میان خونمون دختر دو ماه ۳ ماه وای میستاد موقه رفتن همیشه میبردیمشون تا ترمینال که ازیت نشن . ولی وقتی ما میریم شهرستان پیششون طوری شوهرخاله های نمک نشناسم رفتار میکنن که جرعت نداری در یخچال باز کنی اب بخوری یا یک بار نشد مادرو منو هتا تو زمستون تا ترمینال برسونن . خب اینطور مهمون ها یک طرفه است . هر موقه هم طوله هاشون اومدن یک چیزی برمیدارن میبرن میگن سری بعد اومدم بر میگردونم که دیگه نمیارن این سری اخر پسر خالم اتو موی منو برد . اینا خب لیاقت شون فقط همون سلام علیکه . معرفت داشته باشه ولی برای اونی که معرفت داره برای بقیه یکمشو خرجشون کن فقط ناراحت نشن

ناشناس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 14 خرداد 1401 - 12:34 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

پیام های همتون خواندم بابا شماها وضعیت تون از من خفن تره پس سکوت میکنم 😶

فاطمه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 14 خرداد 1401 - 4:22 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

تو رو خدا یکی یه دعایی بگه من دارم دیوونه میشم از دست اینا هر چی زود تر برن. از خونم

سحر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 16 خرداد 1401 - 2:16 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من مهمان بیادخونم حتی لباساشونم خودم مرتب میکنم دستمال کاغذیشونم خودم ازروی زمین برمیدارم واقعاکلافه شدم دیگه

سمیه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 30 خرداد 1401 - 11:58 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

حدیث از پیامبر داریم که مهمون حداکثر سه روز مهمونه نه کسی میاد خونت تا جونتو نگیره جور و پلاسشو جمع نمیکنه بره تو این وضعیت اقتصادی مهمونی معنا نداره امان از مهمونایی که از شهرستان میان انگار اومدن هتل اگه عرضه دارین اگه دلتون میاد از پولای خودتون خرج کنین نه از جیب مردم

سمیه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 10 تیر 1401 - 8:24 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دقیقا عزیزم منم الان همین مشکل رو با فامیلای شوهر دارم ما هر زمان میریم یه شام نهایت یه شام و نهار میمونیم ولی وقتی میان تا جون ب لب نکنن نمیرن ما خونمون چهل متره اونا خونشون تو شهرستان دویست متره کلی حیاط دارن مرغ و خروس هم ک نمیخرن همه غذاهاشون محلی یه قرون خرج ندارن اونوقت ما باید مرغ کیلویی پنجاه و هفت هزارتومنی و روغن چهارصد هزارتومنی بخریم براشون بخدا خسته کننده هستن خدا از رو زمین شررررشونو کم کنه

سمیه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 10 تیر 1401 - 8:21 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

اینایی ک ناراحت شدن از این مطلب معلدمه دقیقا خودشون از اون دسته مهمونایی هستن ک جون ب لب میکنن صابخونه رو خدا ورداره از رو زمین مهمونای وقت نشناسی رو ک وقتی میان دیگه خیال رفتن ندارن اونم با این گرونیا ک طرف نون زن و بچشو ب زور تامین میکنه دوتا مرغ سیصد هزار تومنه یه شیشه کوچک روغن هشتاد هزارتومنه از کجا بیاریم اخه خدا نگذره ….

رضوان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 25 مرداد 1401 - 9:17 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام به نظر من اگه مهمون هاتون ارزان تر مهمونی می دهند و شما ندارید شما هم ارزان درست کنید دیگه چرا نفرین می کنید خدا برکت میده یا غذای گیاهی یا‌ماکارونی مهمون یک شب که باشه باید گرون گرفت چند شب که شما می توانید ارزان درست کنید این که مشکلی نیست مثل شامی کوفته کوکو آش رشته و … به نظر من دیگران از نون آدم بخورند کم نمیشه البته باید باعشق باشه اگرم کم بشه بجاش خدا سلامتی را که قرار بوده از شما بگیره نمی‌گیره روزی قسمت شده به این اعتقاد ندارید که روزی دست خداست خونه شما بخورند از شما کم نمیشه به اونا هم زیاد نمیشه فقط باید دعا کرد