گلایه ی یک همراه مریض

دسته: عمومی
۱۶ دیدگاه
چهارشنبه - 22 مرداد 1393

بسمه تعالی
اینجانب درتاریخ17/05/1393والده مسن خود را بعلت دل درد به قسمت اورژانس بیمارستان ولیعصر(عج)شهرستان بافق بستری نمودم پزشکان متخصص با آزمایش های روتین قطعیت علت بیماری را منوط به انجام سونوگرافی عنوان نمودند با توجه به اینکه پزشک متخصص در بافق حضور داشته از طرف بیمارستان عنوان شد باید بیمار خود را جهت انجام سونوگرافی به مطب ایشان اعزام نمایید که درتاریخ 19/05/1393شخصإ با آمبولانس شرکت سنگ آهن بیمارمان را به مطب برده و سونو گرافی انجام و مجددا به بیمارستان اعزام نمودیم با بدتر شدن حال بیمارمان ایشان را به بخش مراقبتهای ویژهICUمنتقل نمودند بازهم جهت تشخیص بهترعلت بیماری دستور سونوگرافی مجدد صادر وبا اینکه بیمار دربخش مراقبتهای ویِژه بود جهت انجام سونوگرافی به مطب دکتر توانا منتقل نمودیم .علت را از سوپروایزروقت جویا شدم عنوان نمود بخاطر عدم عقد قرار داد با پزشک متخصص در ساعات غیر اداری باید بیماران به مطب ایشان بروند.
حال سئوال من اینست :؟؟؟
چرا با وجود دستگاه پیشرفته قابل قبول در شهر و حضور پزشک متخصص عمل سونوگرافی در بیمارستان انجام نگرفته؟؟؟
مگر اولویت درمان حفظ جان بیمار نیست ؟؟حال چگونه بیماری که در بخش مراقبت های ویِژه بستریست باید به مطب شهر انتقال داده شود ؟؟؟
این هم یکی دیگر از عجایب تمام نشدنی شهر عزیزمان بافق
از مسئولان امر تقاضا دارم به مشکل من و امثال من رسیدگی نمایند.
باتشکر :ماشاالله شمس الدینی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۸۳
برچسب ها:
دیدگاه ها
محمد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 8:38 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

جناب آقای شمس الدینی اولین کلام شما که بسمه تعالی می باشد اشتباه است پس تماما اشتباه می باشد

    ماشاالله شمس الدینی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 23 مرداد 1393 - 9:19 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    سلام
    برادر بزرگوار جناب محمد آقا
    اگر سطح درک و فهم شما در همین اندازه میباشد که کل گزارش بخاطر یک اشتباه سهوی تایپی دروغ باشه براتون متاسفم .
    من مانند شما نیستم و مانند شما هم فکر نمیکنم از خدای قادر متعال عاجزانه میخواهم نه شما و نه هیچ یک از عزیزانت گرفتار دارو و درمان و پزشک نشوید و انشاالله هرگز در موقعیت آن روز من قرار نگیرید که مجبور شوید عزیز سالخورده خود را از بخش مراقبتهای ویژه به دوش کشیده وبخاطر اهمال کاری و عدم برنامه ریزی مدیریت بیمارستان به مطب شهر ببرید و بعد از کلی معطلی باز بیمار خود را به بیمارستان که چه عرض کنم تحویل نمایید بله شما خارج گود ایستادی . مهم اینکه اصلا نمیتونی درک کنی وخامت حال بیمار سالخورده یعنی چه .عدم نظم و برنامه ریزی یعنی چه و هزاران چه دیگر
    محمد آقا به جای نظر گذاشتن این چنینی یه کم فکر کن ببین چه مشکل بزرگی داریم.
    من ناراحت نشدم شما چنین نظر کودکانه ای گذاشتی ناراحتی من از اینکه چرا اینقدر سطحی فکر میکنی .
    خدا آخر عاقبت همه مارو ختم به خیر نماید انشاالله

جمعی از کارگران سنگ آهن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 8:39 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقای ابراهیمی عزیز
دیروز خبری در سایت معدن24 و بسیاری از سایتهای معتبر دیگر،مبنی بر قطعی شدن واگذاری سنگ آهن منتشر شد.
شما نظرات کاربران را سانسور نمودید
و تنها گفتید که شورای شهر بیان فرموده که خبر جعلی است
ولی این اظهار نظر شما بدون ارائه ی مدرک قابل قبول نیست
از طرف دیگر سایت مذکور در بافق در دسترس نمی باشد و این موضوع شک بافقیها را بیشتر برمی انگیزد
سانسور این خبر فایده ای ندارد و به سرعت در بافق خواهد پیچید-در وبلاگ بسیاری از بچه های بافق این خبر منتشر شده و یا از طریق پیامک در حال انتشار است.

پس لازم است که سایت بافق فردا به وظیفه ی خبرنگاری خود عمل کند و هر چه سریعتر ،در این رابطه توضیح دهد.
به سانسور این خبر مهم پایان دهید
جمعی از کارگران سنگ آهن بافق

    عباس ابراهیمی خوسفی - مدیر مسئول این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 6:44 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    دوستان عزیز بنده با فرماندار و مدیر عامل مصاحبه کردم و خبرش را در سایت درج نمودم غیر حرفهایی ای دو نفر که به عنوان سند دارم هیچ سند دیگری ندارم چون نه پدرم وزیر اطلاعات می باشد و نه خودم جوزف ادوارد اسنودن آمریکایی می باشم که دسترسی به اسناد محرمانه داشته باشم و غیب گو و رمال هم نیستم وظیفه ای که در توانم بود انجام دادم

شهروند بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 8:40 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من هم بیست روز قبل به مطب دکتر حیدری رفته و ایشان سرم برایم تجویز نمودند و پس از تهیه سرم به جهت تزریقات به بیمارستان مراجعه کردم و بیمارستان از تزریق سرم خودداری نمود و گفتند که در همان مطب یا منزل باید تزریق انجام می شد که پس از کلی صحبت بالاخره قبول نمودند که پزشک کشیک مجددآ بیمار را ویزیت نموده و طبق دستور ایشان سرم تهیه شده تزریق گردد این هم از بیمارستانمان؟؟؟؟

خبر رسان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 9:18 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام ،تکلیف خبر زیر را مشخص کنید زیرا مهم تر است
سایت معتبر است
جعلی بودن خبر نمی توان قانع کننده باشد
به رسالت خود عمل نمایید
دیگر همه این خبر را خوانده اند
http://www.madan24.com/Pages/News-16037.aspx

بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 9:26 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

http://www.madan24.com/Pages/News-16037.aspx

لینک خبر بالا خبر قطعی شدن واگذاری سنگ آهن به فولاد خوزستان را اعلام می دارد

چند ساعت ابتدایی روز این سایت در بافق در دسترس نبود
سایت بافق فردا هم اعلام می دارد که خبر جعلی است و به حرف شورای شهر استناد می کند ولی مدرکی ارائه نمی دهد

بایکوت خبری این خبر،شک بافقیها را افزایش داده است
اگر خبر جعلی است،پس چرا نظرات کاربران سانسور می شود

این خبر در سطح شهر پخش شده است و بنده شنیدم که جمعی از کارگران در حال صحبت در مورد این خبر بودند

آقای صباغیان بیایید و شفاف سازی کنید،مگر شما نماینده ی کارگران نبودید
مگر شما نگفتید برویم سر کار

بافق فردا سانسورچی نباش
اگر سانسور کنی و نظرات را منتشر نکنی می فهمیم خبری هست.

بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 11:53 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

گلایه ازمریضی وعدم سرویس دهی است نه چیزدیگر

همشهری این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 12:43 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
ماشاا…جان چه توقعاتی داری همشهری؟! اینا در بخش زنان و زایمان از زن باردار در حال سقط جنین سونوگرافی نمی کنند میگن برو بیرون سونو انجام بده اونوقت شما انتظار داری………..یه استاد داشتم که می گفت مثل اینجور جاها مثل جهنم ایرانی هاست. یه روز قیر نیست یه روز قیف نیست یه روزم خازن جهنم نیست

محمود این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 2:29 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

آقا ماشاالله مشكل اينه كه همه جا بخش خصوصي رخنه كرده اگر سر كيسه را شل ميكرديد ديگه رفت آمد مطبي نداشتيد

حسین این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 2:46 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

من درد تو را حس می کنم چند وقت قبل یکی از بستگانم سکته کرد فوری ان را به بیمارستان بردیم با دکتر متخصص که در مطب شخصی بود تماس گرفتیم البته با کمک دکتر عمومی کشیک.ایشان گفت چیزی نیست عصبی است کمکم حال مریضمان بدتر شد ولی دکتر متخصص حاضر نشد مطب را ول کند و بیاید بیمارستان.مجبور شدیم برویم مطب و دستور اعزام به یزد را از او بگیریم .حالا که این مطلب را می نویسم مریضمان کمی لنگ می زند ولی همه تقصیر متوجه این دکتر است اگر خدایی نا کرده مریضمان طوری می شد با همین دست هایم او را خفه می کردم تا شاید برای دیگران خوب باشد
د

باقر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 4:53 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

باسلام، تا زمانی که فرزندان همین خطه پزشک نشوندودرهمین جاپست های کلیدی این شهر را پرنکنند اوضاع همین است. پزشکان غیربومی به بافق می آیند اوستا می شوندومیروند

    شهرآشوب این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 23 مرداد 1393 - 10:07 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    حالا مگه کم پزشک عمومی داریم که باید رییس بیمارستان غیربومی باشه. پس مشکل جای دیگه است.

بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 23 مرداد 1393 - 12:33 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

مشکل بیمارستان بافق به خاطر مدیریت و نبود تجهیزات است.چند وقت پیش روز تعطیل فرزندم را که از شدت درد گریه میکرد به بیمارستان بردیم ،از پرستاران خواستم که با دکتر متخصص اطفال تماس بگیرند ولی آنها گفتند روز تعطیل ما اجازه همچین کاری نداریم و فرزندم تقریبا چهار ساعت از درد روی دستم گریه کرد و نالید تا بالاخره راضی شدند با دکتر تماس بگیرند.یعنی اداره بیمه روزهای تعطیل بیمه خود را دریافت نمیکند؟ یا اینکه روزهای تعطیل مردم اجازه بیمار شدن ندارند؟

رضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 23 مرداد 1393 - 2:41 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

جالب بود. وقتی دردی سراغمان میاد دنبال درمان میگردیم و هزار گلایه و شکایت و وقتی درد تمام شد همگی فراموش میکنیم چی بود؟ چطور شد؟ کجا؟ چه وقت ؟ فراموش فراموش میشود. علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. چرا برای کوچکترین خدمات آواره مرکز استان شویم ؟؟ مشکل کار از کجاست از من از تو یا از ما..؟؟

پگاه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 23 مرداد 1393 - 10:55 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

پیرمردی در حالی که کودکی زخمی و خون‌آلود را در آغوش داشت با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت: «خواهش می‌کنم به داد این بچه برسید. ماشین بهش زد و فرار کرد.»
پرستار گفت: «این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو قبل از بستری و عمل پرداخت کنید.»

پیرمرد گفت: «اما من پولی ندارم. حتی پدر و مادر این بچه رو هم نمی‌شناسم. خواهش می‌کنم عملش کنید. من پول رو تا شب فراهم می‌کنم و براتون میارم.»

پرستار گفت: «با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.»

اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت: «این قانون بیمارستانه، اول پول بعد عمل. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.»

صبح روز بعد همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروز می‌اندیشید.
واقعا پول این‌قدر با ارزشه؟

You cannot copy content of this page