مهدویت پشتوانه دفاع مقدس
بی شک دفاع مقدس ما معارف بسیار والایی را در درون خود دارد و به فرمودة مقام معظم رهبری: «این جنگ، یک گنج است.» اگر ما به دفاع مقدس همانند یک گنج نگاه کنیم پی می بریم که یکی از فرهنگ های اصیلی که در دفاع مقدس درخشان تر از گذشته شد، فرهنگ مهدویت است؛ بنابراین بین دفاع مقدس و فرهنگ مهدویت، رابطة تنگاتنگی وجود دارد که به گوشه هایی از این رابطه اشاره می شود..
قطعاً اولين عنصري که در يک دفاع مقدس، مورد نياز است، عنصر « اميدوانگیزه» است. اگر کساني که در حال دفاع هستند، ندانند که در آن دفاع به نتيجهاي ميرسند يا اميد به موفقيت، پيروزي و پيشرفت نداشته باشند، طبيعتاً انگيزهاي براي دفاع ندارند. فرهنگ مهدويت، اصليترين تأمين کننده عنصر اميد در دفاع مقدس بود؛ زيرا خداي متعال در آياتي مانند وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُو…… وعده پيروزي جبهه حق را داده است و اين، همان اميدِ مورد نياز است
فرهنگ مهدويت، دفاع مقدس ما را به وعده الهي مبني بر حکومت صالحان پيوند زد. از اين رو، بهترين تأمين کننده عنصر اميد در ايام جنگ بود .
دومين عنصري که در يک دفاع و مبارزه به شدت نياز است، عنصر «برنامه و هدف » است.
زيباترين و جامعترين برنامه و هدف را فرهنگ مهدويت، فرا روي دفاع مقدس قرار داد؛ زيرا خدا وعده داده است که «يملأ الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً.» زيباترين هدف، عدلگستري و ظلم ستيزي است. در بين برنامههايي که در انقلابها، نهضتها، حرکتها و دفاعها مطرح بوده و هست، از اين برنامه، قشنگتر و زيباتر وجود ندارد. دفاع مقدس ما با نگاه به مهدويت، فقط به خاک فکر نميکرد، فقط به ايران فکر نميکرد، فقط به منطقه خاورميانه فکر نميکرد، بلکه بنا داشت زمينه گسترش عدل در تمام عالم را براي آن يار مهربان، آماده کند و ظلم را از تمام جهان ريشهکن نمايد. اين فکر، با صدور انقلاب به کشورهاي ديگر محقق ميشود که امام بزرگوارمان وعدهاش را داده بود و به لطف الهي، امروز در جنبش بيداري اسلامي آن را مشاهده ميکنيم .
عنصر سوم که در يک دفاع مقدس بايد مورد توجه قرار بگيرد، عنصر «پايبندي به ارزش ها و اخلاقيات» است. ما اعتقاد داريم بالاترين پيروزي اباعبدالله الحسين عليه السلام در اين بود که او و ياران و اهل بيتش، حتي يکي از فضيلتها را در کربلا زير پا نگذاشتند. با وجود اينکه قلم تاريخ نويسي کربلا در دست دشمنان بوده، ولي آنها حتي يک اخلاق يا رفتار زشت را از ياران امام حسين عليه السلام يا بازماندگان ايشان نقل نکردهاند
کساني که آرزو ميکنند در خدمت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف شمشير بزنند و در مسير رضايت ايشان حرکت کنند، بايد در مدرسه دفاع مقدس تربيت شوند. ما نميگوييم دفاع مقدس ما پايگاه عصمت بود؛ ولي همه عزيزاني که در جبههها حضور داشتند، شاهد بودند که بيشترين فضيلتها، حتي مستحبات، در جبهه رعايت ميشد، بيشترين مواظبتها براي دوري از گناه و معصيت، در جبههها بود. اين اتفاق نمي افتد، مگر اين که نگاه انسان به يک آرمان زيبا مثل مهدويت باشد .
يکي ديگر از چيزهايي که در يک دفاع بايد مورد توجه قرار بگيرد، عنصر «آرامش و امنيت» است امنيت و آرامشي که در دفاع مقدس مطرح است، امنيت ديني است، اطمينان روحي است. همان آرامشي است که امام حسين عليه السلام در سختترين لحظة روز عاشورا «فرمودند : خدايا! راضيام به رضايتو، در مقابل دستورات تو تسليم هستم و بر بلاهايت صبر ميکنم
اين فرهنگ مهدويت است که به ما ميگويد امنيت و آرامش، فقط در کشتي اهلبيت عليهم السلام است .
از اين رو، آن نظريه پرداز رژيم صهيونيسم درست فهميده است که گفت: سه عنصر در انقلاب اسلامي و دفاع مقدس، ايرانيها را پيروز کرد؛ يکي نگاه سرخ به عاشورا، يکي نگاه سبز به انتظار، و ديگري محوريت امامت و ولايت .
معرفت و معناي باطني آن
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در غدير خم فرمودند: «الست اولي بکم؟ آيا من بر شما برتري ندارم؟» مردم، به ظاهر بلي گفتند؛ ولي در عمل کوتاهي کردند. اما در دفاع مقدس، بچههاي ما ثابت کردند که باور دارند: « النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ؛[سوره احزاب ایه6] پيامبر نسبت به مؤمنان، از خودشان، صاحب اختيار تر است».
اي کاش امروزه همه مردم، از شهداي جنگ تحميلي ما ياد بگيرند که وليّ خدا از همه بهتر، زيباتر، دقيقتر و عميقتر ميفهمد، حتي از کساني که سن و سابقة آنها به ظاهر بيشتر باشد
اي کاش خيليها اين اولويت را ميفهميدند و فتنة 88 را به بار نميآوردند. اين اولويت را بچههاي رزمنده فهيده بودنده که وقتي ميگفتند اين حرف را امام زده است، ديگر بحثها تمام بود؛ چرا که فهميده بودند امام رحمه الله نائب وليّ خداست .
عامل ششم « جهاد ودرک مفهوم باطنی ان است » بالاترين جهاد، فدا شدن براي ولايت است، در هر نوع جهادي، چه جهاد جانی وچه مادی و ….. مادر 3شهید به حضرت امام (ره) عرض کرد : بچههايم را با دست هاي خودم در قبر گذاشتم. امام رحمه الله به گريه افتادند. آن مادر عرض کرد: «آقا جان! من بچههايم را دادم تا نايب امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف گريه نکند ».
يک بار وليّ خدا گريه کرد، براي همه عالم بس است. يک بار سرش را در چاه کرد و قصه غصهاش را گفت، براي همه عالم بس است. بچهها اين را در جبههها فهميده بودند. پس بهترين جهاد اين است که جان، مال، علم، بيان و آبروي خودم را خرج وليّ زمانم کنم .
سخن آخر. در انتها بايد گفت که دفاع مقدس به ما ياد داد اگر دفاع شما، عبادت شما، زندگي شما، ولايت محور باشد به درد امام زمانتان ميخوريد؛ ولي اگر کسي ولايت محور نباشد حتي اگر تمام عمر را هم نماز بخواند و روزه بگيرد و صدقه بدهد، به درد امام زمانش نخواهد خورد
“خدايا به آبروي امام زمان، به آبروي شهدايي که ما را بيش از پيش با فرهنگ مهدويت آشنا کردند، ما را هم مثل آنها، لايق ياري امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف قرار بده ” اکبر خالقدادی
با سلام
مقاله جامع و کاملی بود انشاالله بتوانیم در این راه قدم برداریم وولایت محور تمام کارهایمان باشد…