یادگارهای نیاکان را دوست بداریم
سال ها پیش وقتی نوجوان بودم مسافرتی به شهر اصفهان میسر شد و با دیدن آثار تاریخی بسیار زیبایی مانند سی و سه پل و غیره لذت بردم، نکته ای که بیشتر ذهنم را درگیر کرده بود قرار داشتن آثارتاریخی در میانه شهری بزرگ و پرجمعیت و در کنار آنهمه تکنولوژِی و جنبه های زندگی مدرن بود.
دیدن آثارتاریخی یادگار مانده از قرن های دور بسیار جالب بود و جذاب تر اینکه مردمان آن دیار اهمیت بسیاری زیادی برای این یادگارهای زیبا قائل بودند و شاید وجود گردشگران گوناگون داخلی و خارجی در این شهر یکی از دلایل این اهمیت و توجه بود.
سال ها بعد دریافتم برخی آثار و ابنیه تاریخی شهرم گرچه از نظر گسترده گی و وسعت در حد و اندازه ای کوچک ترند ولی معاصر و هم زمان با آن شاهکارهای دیدنی و تاریخی اند و از این بابت خرسند شدم، ولی این خوشحالی چندان نپایید و بعدها صحنه هایی را دیدم که دل آزرده ام کرد.
آثارتاریخی شهرم که یادگارهایی از قرن ها پیش و از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردارند با بی توجهی و کم مهری روبرو می شدند.
انگار نه انگار این شاهکارهای هنری با پیشینه ای تاریخی و کهن در هر شهری و دیاری معدودند و در صورت نابودی غیرقابل بازیافت و بازگشت هستند.
این بی توجهی و بی محلی زمانی بیشتر دل آزرده ام کرد که صحبت های یک مرد میانسال که با افتخار از مشارکتش در تخریب یک حمام قدیمی در سال های پیشین می گفت و یا جمعی که برای خراب کردن یک خانه قدیمی که به زعم خودشان خرابه ای بود با شور و حرارتی خاض سخن می گفتند.
نمی دانم و نمی فهمم که تخریب یک یادگار با ارزش قدیمی و میراث تاریخی کهن مان را چگونه بی اهمیت می دانیم و از کنارش راحت می گذریم.
راستش بعدها اظهار نظرهای برخی تحصیل کرده ها و بی توجهی و بی محلی شان به این آثار ارزشمند سبب شد چندان بر آن مردمان عامی خرد نگیرم.
درباره چرایی این بی توجهی و کم محلی تا کنون تحقیق و پژوهش جدی نداشته ام اما فقط این را می دانم که همه ما در قبال میراث تاریخی نیاکان مسئولیم و اگر نکوشیم این معدود آثار باقیمانده را حفظ کنیم باید فردا پاسخگوی وجدان و نسل های بعد باشیم و صد البته مسئولین مسئول ترند.
سیدعلیرضاناظری بافقی
مرسی انشاالله توجه شود