چند سطری از سفر(بخش دوم :روحانی کاروان)

در بخش اول گزارش نویسی سفر عتبات عالیات عراق جملاتی از مدیر کاروان نوشتم و امروز قصد دارم از روحانی کاروان این سفرِ زیارتی یاد کنم.

داخل پارکینگ شهرداری بافق هستم ماشین پراید سفید رنگی حجت الاسلام سید صالح میر غنی زاده را پیاده می کند. راننده که یک خانم است از ایشان خداحافظی کرده و می رود آقای قانعی می گوید آهان این هم آقا صالح، که روحانی کاروان است .

حجت الاسلام سید صالح میرغنی زاده را مردم بافق خوب می شناسند از خانواده ای سرشناس ،روحانی و سادات مورد احترام بافق است.فرزند حاج سید جواد میرغنی زاده که سالهاست پیش نمازی امامزاده عبدالله بافق را برعهده دارد.سید صالح را آقا صالح خطاب می کنند و با همین نام می شناسند. 22 سال است که وارد حوزه علمیه شده و هم اکنون در حال گذراندن درس خارج فقه حوزه علمیه قم است.

شوخ طبع است ولی متین و باوقار.همه را می شناسد حتی نام پدر و پدر بزرگ و جد و گاهی عمه و خاله و دایی افراد را می داند. در سفر به مناسبتهای مختلف همه را دور هم جمع می کند و برایمان از فضائل اهلبیت (ع) می گوید. سعی می کند حرفهایش را مستند ارائه کند و حتی آدرس کتاب یا نویسنده ای که از آن مطلب می گوید را می دهد.در مورد دروس حوزه حرفهایی برای گفتن دارد که نشان می دهد بیشتر دنبال علم بوده تا چیز دیگری

.با جوانها در سفر آنقدر اخت است که حاضر نیستند حتی بدون او به بازار بروند.سر میز غذا هم از مردم بافق ، زنده یا مرده شان یاد می کند و به هر نحوی که شده دوست دارد در فضای معنوی عتبات از آنها ذکر خیری بشود.چهره اش از دور مسن تر به نظر می آید. مورد احترام روحانیون کاروانهای دیگر هم هست تا جایی که در فرودگاه نجف اشرف همه از او می خواهند امام جماعت باشد و نماز جماعت فرودگاه را او به جماعت اقامه می کند.

مداحی و روضه خوانی اش خوب است .خرافات و بدعتهای ایجاد شده در عتبات را به همه گوشزد می کند و مقید است وارد مکانهایی که سندیت ندارد نشود.با عربها هم شوخی می کند اما نه به زبان عربی بلکه فارسی!یادم نمی رود وقتی در مسجد کوفه در خصوص جایگاه کشتی نوح صحبت می کرد و چند نفر از زنان کاروان در حال پچ پچ بودند با صدای بلند گفت: خواهران محترم، گِل لگد نمی کنیم و  همه مان چقدر خندیدیم…

علما را با احترام یاد می کند و حساسیت ویژه ای به نماز اول وقت دارد.با مدیر کاروان همراه است اما گاهی زودتر از همه راه می افتد و می گوید من که بروم شما هم می آیید و کمتر گرمتان می شود .بارها تاکید می کند وقتتان را در بازار تلف نکنید جنسهای بهتر و ارزانتر از اینها در بافق خودمان هم هست و راست هم می گوید اما کو  گوش شنوا؟!!!

 محمد علی قاسم زاده