احقاق حق با کتک زدن و فحاشی

دسته: مقالات
۱۳ دیدگاه
شنبه - 24 آبان 1393
999-300x215
عقب ماندگی فرهنگی  امری غیر قابل انکار است که در بیشتر شهرها  وجوددارد منتها در هرجا متفاوت است و از شدت  و ضعف برخوردار است و متولیان فرهنگ هم مثلا در حال تلاش و کوشش هستند تا بتوانند فرهنگ ناب اسلام را در جامعه ترویج دهند اما هنوز در خم یک کوچه اند وبیشتر مرد میادین شعار و رجز خوانی و سخنرانی های آتشین  هستندو در میدان عمل, کمیت آن ها می لنگد.
در شهر ما عده ای در حال ترویج این تفکر غلط هستند که برای احقاق حق باید خود وارد عمل شوند و در این راه از کتک زدن و فحاشی هم حداکثر استفاده را ببرند و حتی به این تعصب جاهلی خود افتخار می کنندوآن را نشانه مردانگی خود می دانند که حق طرف را کف دستش گذاشتند.
واقعا جای تاسف است که بعد از چندین سال که در حال ترویج فرهنگ دینی واسلامی هستیم و از طرف دیگر این همه افراد تحصیلکرده در این شهر وجود دارند هنوز هم افرادی زندگی می کنند که تصور می کنند باید از ضرب و شتم و فحاشی برعلیه این وآن استفاده کنند تا بتوان به حق خود برسند.
وقتی گفته می شود که نماینده شهرمان ادب و نزاکت را رعایت نمی کند و بی محابا این و آن را به باد فحش و ناسزا می بنندددرحالی که همه نیک می دانیم که ادب مرد به زدولت اوست.
وقتی عده ای از مردم ,بزرگترین افتخار خود را این می دانند که برعلیه مدیر عامل سنگ آهن, اشعار توهین آمیز بسرایند و آن را برای یکدیگر ارسال کنند و واز دهان هر بچه مدرسه ای در کوی وبرزن, رکیک ترین فحش ها را حواله وی کنند و همواره  وی راتهدید به کتک زدن  کنند به طوری که  شنیده شد در ایام اعتصابات , مدیر عامل توسط زنی مورد ضرب و شتم قرار گرفت .
وقتی شلوار کردی پوشان که انسان را به یاد شعبان بی مخ ها می اندازد در هنرستان شهید باهنر می ریزند و به سبک انسان های ماقبل تاریخ «هل من مبارز» می طلبند و با ایجاد رعب و وحشت در هنرستان در صدد کتک زدن معلم بر می آیند.
وقتی که در این چند روز اخیر پدری با تفکرات عصر حجر ,قداست محیط آموزشی را می شکند و به خود حق می دهد که مدیر مدرسه را مورد ضرب و شتم قرار دهد و آن را برای خود افتخاری فرض می کند که باید در کتاب رکوردهای گینس ثبت شود.
وقتی که  عده ای از بافقی ها هنوزیاد نگرفته اند که حقشان را باید باعقلانیت و بصیرت بگیرند و هنوز در افکارمتحجرانه و متعصبانه خود زندگی می کنند و فکر می کنند که باید به فلان مسئول بد وبیراه بگویند و داد وقال راه بیاندازند تا به حقشان برسند,باید فاتحه این فرهنگ را خواند وبدانیم این راهی که مامی رویم به ترکستان است.
بدانیم  عقب ماندگی فرهنگی در بعضی از لایه های جامعه هنوز بیداد می کند و انسان هایی با افکار ماقبل تاریخ را در خود می پرورد که باید  هرچه زودترفکری اساسی برای این فرهنگ برداشت که بیشتر بر مدار جاهلیت می چرخد تا عقلانیت .
  دلیل نوشتن مقاله این بودکه عده ای از معلمان سخت کوش و بی توقع  نسبت به  حرکت زشت و غیر اخلاقی  یک همشهری محترم معترض بودند واعتقاد راسخ داشتند که اگر جامعه در مقابل این هتک حرمت ها واکنش مناسب از خود نشان ندهد و سرسری از کنار آن بگذرد بدون شک در سال های آینده باید تبعات زیانبار آن را پرداخت کند.
وقتی پدری بنا به هر دلیلی به خود اجازه می دهد که سیلی در گوش مدیر و معلم بزندکه حضرت علی«ع» در مورد مقام معلم فرموده است«مَن علّمَنی حرفاً قد صیَّرنی عبداَ»کسی که به من یک حرف آموخت مرا بنده خود ساخته است باید به کارهای فرهنگی خود شک کنیم و بدانیم که فردا همین فرزندان, سیلی  محکم تری به گوش پدران خود خواهند زد.
گرمسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر از پس امروز بودفردایی
دکتر حسین ارجمند

 


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۰۹
برچسب ها:
دیدگاه ها
... این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 24 آبان 1393 - 1:57 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

جناب دکتر ،آیا همه ی مردم بافق شلوار کردی می پوشند و بر گوش معلم می زنند ؟
آیا همه ی مردم در وصف مدیرعامل بافق شعر می سرایند ؟
خودمان را فریب ندهیم.مردم بافق چیزی جزءحقشان نمی خواهند.افرادی هم که اعتصاب و اعتراض کردند همه شلوار کردی پوش و یا سیلی زننده نبودند.همین طور که افراد محدودی بودند که مجیز فلان مقام حکومتی را می گفتند.
برای رسیدن به خواسته هایمان با هم باشیم.فارغ از هر عقیده ای با هم باشیم..

محمدرضا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 24 آبان 1393 - 3:14 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

حتی در عقب ماند ه ترین شهرها هم اگر کسی با مدیر و معلم مشکل داشته باشد بیرون از مدرسه تسویه حساب می کند نه این که حرمت محیط اموزشی را بشکن.
یک عده قلدر و از خودراضی همیشه باعث سرافکندگی و بدبختی ما شدند.اگر تو استین اونا چوب می کردند دیگه از این…..
اونوقت میگن چرا مابافقی ها بدبختیم.این یک نمونه اش بشمار

دهقانزاده این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 آبان 1393 - 12:48 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
خواستم به دکتر ارجمند بگویم که کلمه تفکرات عصر حجریتان اصلا درست نیست.
این نتیجه پیشرفت و تمدن جدید پدر و مادران فعلیه.
تا اونجایی که یادم میاد پدران قدیم برای معلم و مدرسه قداست خاصی قائل بودن. ما در مدرسه و محیط خانه و شهر هر کجا صحبت از معلم میشد چیزی جز تعریف و احترام از والدین خود نمیشنیدیم.
اگر در مدرسه یا کلاس کوچکترین خطایی از ما سر میزد و تنبیهی از سوی معلم میشدیم, از ترس پدر خود چند روز جلوی چشمش آفتابی نمیشدیم.
ولی امروز به لطف پیشرفت و تمدن عصر جدید پدران طوری برده فرزندان خود شده اند که انگار فرزندانشان قدسیان روی زمین هستن و توقع دارن همانطور که بچه‌هایشان در خانه حکمرانی می کنن, در مدرسه نیز مدیر و معلم برده بچه آنها باشن.
لطفا در مورد مطلبتان تجدید نظر نمائید.

جواد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 25 آبان 1393 - 9:04 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

مردم بافق قانع و کم توقع هستندو لی یک دیوانه سنگی در چاه می اندازد که صدتا عاقل هم نمی توانند در بیاورند.
همین طور که بزرگانی مانند وحشی و شیخ محمد تقی باعث ابروی این شهرند.این افراد همیشه باعث شرمساری ما هستند.
هنوز محله گری و قلعه بازی در بافق وجوددارد

محمد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 26 آبان 1393 - 2:17 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

باسلام و خسته نباشید . امیدوارم تلنگری به بعضی افراد باشد. که حرمت مدیر و معلم را زیر پا می گذارند. بچه های آنها فردا چه بشوند خدا داند و بس .

محمدحسن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 26 آبان 1393 - 9:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام وعرض ادب خدمت همکارمعززفرهنگی .شایسته بودبه جای تنبیه دانش آموزروشهای تدریس خودراعوض میکردیدروشهای متنوع جدیداستفاده می نمودیدصبروتحملتان رادرقبال رفتارهای ناشایست بعضی دانش آموزان بالامی بردیدمعلمی شغل انیاست خون دل خوردن دارد.تحمل رفتارهای ناشایست بهترین گزینه است .تاامروزوالدی بارفتاری نسنجیده وازسرخشم هتک حرمت به معلم ومحیط آموزشی نداشته باشد.امروزهم بخشش رافراموش نکنیداجرتان باخدا

معترض این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 27 آبان 1393 - 12:30 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام اقای محمدحسن.گرتوبهتر می زنی بستان بزن.
مثل این که در کشور زندگی نمی کنی.معلم ومدیر تابع تصمیمات احمقانه بالا دستی خود هستندو با این وضع اسفناک اموزش در کشور هیج کار نمی توانند بکنند.
ای کاش این سیلی را در گوش تصمیم گیرندگان اموزش وپرورش می زدندکه این همه گند به علم ودانش زدند.

محمدرضارضايي. این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 29 آبان 1393 - 8:23 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

آقاي دكترارجمند ممنون از تذكربجايتان
كارنسنجيده يكي از والدين را قبلا شنيده بودم وافسوس خوردم كه چرا به اينجا رسيديم؟عوامل مختلفي دراين امر دخيل هستندكه يكي از آنهافرزند سالاري هست به قول شما همين فرزندي كه امروز بخاطرش دبيري سيلي ميخورد فردا به گوش پدرش خواهد زد.قبلا حتي جرعت اين را نداشتيم كه به پدر بگوييم از دست معلم كتك خورده ايم چون دليلش را خوب ميدانست واوهم در تاييد كارمعلم كتكي ميزد.اما اين روزها دانش آموزان همه كارميكنند وحتي درمحيط مدرسه به معلم بي احترامي ميكنند ومعلم حق اعتراض هم ندارد.با جمله شما كاملا موافقم.
اين ره كه توميروي به تركستان است…

معلم مظلوم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 آذر 1393 - 10:41 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

همکار گرامی جواب این پدر به اصطلاع دلسوز را واگذار کن به خدا دنیایی هست که حقمان را بگیریم

رسول فتاحی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 2 آذر 1393 - 5:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام آقای دکترارجمند. واقعا که باید جلوی این رفتارهای زشت وناپسند گرفته شودمتاسفانه کوته فکری بعضی آدم هایک شهر که هیچ بلکه ملتی راویران میکندوهمین رفتارباعث کم توجهی به شهرمامیشود.{بخاطروجوداین کوته فکران وبازماندگان عصرحجری} قطعاکه رفتارناشایستش همچون پتکی برسرخویش می زند

گل یاس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 5 آذر 1393 - 12:47 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام اگر این پدر قانونی تنبیه شود دیگرکسی جرات ندارد وارد مدرسه شود درغیر اینصورت بعداز بروجرد نوبت شما معلم های بافقی هست که درانتظار عزرائیل باشید

پیر دانای همدان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 9 آذر 1393 - 2:55 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

ای کاش این سیلی به صورت من پیر میخورد و به وارث انبیا نمیخورد .شمع سوزان خودمان را چرا خاموش کنیم فقط اظهار تاسف می کنم که بگویم در شهر من اینچنین شد .ای کاش نمیشد دریغ و افسوس

آرسان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 1 دی 1399 - 1:32 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

تا حالا گذرتان به یکی از محاکم شو ای حل اختلاف افتاده ،وقتی متولیان قانون ،متخصص قانون شکنی هستند ، وقتی حق را نمی شود از مجاری قانونی گرفت ، وقتی کرامت انسان شاکی لجن مال می شود ، وقتی هیچ راهی جز اقدام شخصی برای احقاق حق نمانده ، از مردم عادی عامی چه توقع که برای حقوق اولیه خویش جامه ندرد ، وقتی گرفتن حق هزینه سنگین دارد چه چاره

You cannot copy content of this page